شوشان - دکتر محمد دورقی :
در جهان امروز موسسات مختلفی وجود دارند که با دقت و حساسیت شاخص های مختلفی از زندگی مادی بشر را محاسبه می کنند و یافته ها و روندها را به استحضار مردم، دولت ها و سازمان های بین المللی می رسانند. موسسه ی لگاتوم،سالانه، شاخص رفاه کشورهای مختلف جهان را محاسبه می کند. موسسه هریتیج درجه آزادی یا اشتراکی بودن اقتصاد کشورها را ارزیابی می کند. موسسه KOF میزان جهانی شدن کشورها را می سنجد و ....
جالب اینجاست که این شاخص ها بدون ملاحظه مرز و بوم و رنگ برای کل بشر محاسبه می شوند و دغدغه ای جهانی محرک مشترک همه آنهاست.یکی از این موسسات روز تخطی زمین را محاسبه می کند. روز تخطی زمین ( EOD) یا Earth Overshoot Day که روز بدهی زیست محیطی یا( EDD) هم نامیده می شود تاریخ تقویمی محاسبه شده ای ست که بیانگر این نکته است که مصرف منابع توسط انسان از آن روز سال از ظرفیت زمین برای بازسازی این منابع در آن سال بیشتر شده است. روز تخطی زمین را با تقسیم ظرفیت زیستی جهان( مقدار منابع طبیعی تولید شده توسط زمین در همان سال) بر رد پای زیست محیطی جهان( مصرف بشری منابع طبیعی کره زمین در آن سال) ضربدر 365 محاسبه می کنند. روز تخطی زمین از منظر اقتصادی روزی ست که انسان در آن روز دچار کسر بودجه بوم شناختی می شود.معنای کلی آن، تخطی جمعیت زمین از محیط زیست سیاره است، هرچند میزان مصرف در نقاط مختلف جهان ابداً برابر نیست.
برای نمونه، متوسط مصرف یک شهروند آمریکای شمالی پنج برابر یک شهروند مکزیکی، ۱۰ برابر یک شهروند چینی و ۳۰ برابر یک شهروند هندی است.
اگر تمام جهان شبیه آمریکا میزیست، به ۵ سیاره زمین برای تأمین نیازهای مصرفی نیاز داشتیم. این عدد برای استرالیا ۴,۱، برای روسیه ۳,۲، برای آلمان ۳ و برای هند تنها ۰,۷ است.
کشورهای مختلف نیز روزهای تخطی زمین متفاوت دارند. قطر پیش از همه، ۱۱ فوریه (تنها ۴۲ روز پس از آغاز سال) و لوگزامبورگ پنج روز بعد در ۱۶ فوریه روز تخطی زمینشان را گذراندند. این تاریخ برای امارات متحده عربی، کویت، ایالات متحده و کانادا به ترتیب ۸ مارس، ۱۱ مارس، ۱۵ مارس و ۱۸ مارس بود
در سال 2018 روز تخطی زمین بطور میانگین، اول اوت یا 212 مین روز سال بوده است این یعنی بشر در آن سال، 153 روز ،بی ملاحظه منابع زیستی کره زمین را پیش خور کرده است. روز تخطی زمین را Global Footprint Network که کمپینی تحت حمایت ده ها سمن دیگر است محاسبه می کند.
طبیعتا ما بعنوان ساکنان کره زمین خوشحال هستیم که شاخص های مختلف زیستی ما با این حساسیت محاسبه می شوند و احساس امنیت می کنیم وقتی می بینیم اهتمامی در سطح جهانی برای بقای کم ریسک بشر بر این کره خاکی وجود دارد. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که شاخص انسان بودن ِ انسان را چه کسی می سنجد؟ تخطی اش را از ارزش های مشترک الهی را چه کسی تعیین می کند و بدهی اخلاقی اش به خود و خدا و دیگران را چه موسسه ای با حساسیت رصد می کند؟ چرا از منظر موسسات شاخص سنجی ، ارزیابی مسیر و ابزار از ارزیابی سالک ِ مسیر و مالک ِ ابزار، مهم تر است؟ در سطح ملی در کشورهای مسلمان ظرفیتی به نام امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که تقریبا سازوکاری برای رصد این تخطی هاست که متاسفانه در بسیاری از این کشورها و مخصوصا کشور ما در سایه ی مفهوم یا بر ساخته تشدید شونده ای مانند دخالت، تضعیف شده است. معادل سازی امر به معروف و نهی از منکر با دخالت، خطای فاحشی ست که جوامع ما را از یک ابزار کنترل ارزشمند اجتماعی محروم کرده است.چه خوب است اکنون در موسم بلایای مشترک، این ظرفیت ِکارگشا، در پوشش یک قانون جامع نه تنها در سطح ملی که در سطح جهانی احیا شود و موسسه ای جهانی شاخص حیات اخلاقی ِجوامع را با استفاده از معیارها و سنجه های مهم ادیان بزرگ الهی محاسبه کند و آنها را سالیانه در اختیار نهادهای تجویز گر و مسئول جهانی قرار دهد؛ چرا که بنظر می رسد روز تخطی انسان از مرز اخلاق خیلی وقت است که فرارسیده و انسان دارد از آوانتاژ حلم و حکمت خدا پیش خوری می کند.