شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۰۴۱
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۰
شوشان - دکتر فاضل خمیسی :
کلیپی طنزگونه،  از یک نیسان آبی با بار لاستیک اتومبیل در جاده ای خاکی ، سردرگم، که نه واژگون و نه در دره ای پرت ، بلکه بدلیل نوع مسیر و عدم توازن باری که حمل میکند ، ناگهان در دست اندازی افتاده و بصورت عمودی متوقف و نوع توقفش که چراغهای جلو و چرخهایش رو به آسمان و عقبش چون نشیمنگاه روی زمین قرار میگیرد ،صحنه ای خنده دار برای مشاهده گر ایجاد میکند در این توقف عمود وار نه باری میریزد و نه راننده و سرنشینی از اتومبیل خارج میشود! انگار این توقف غیرطبیعی برای راننده و حتی
 «بار بی زبانش» موضوعی غیرمنتظره نبود!
 باری نامتوازن، جاده ای ناهموار و خاکی و راننده ای ناشی و نابلد باعث این صحنه ای میگردد که «ظریفی» حالت آنرا  با شورای شهری منطبق  و در حاشیه ی آن «تعلیقی» نوشته است .
 اوضاع را چه شده که «گزین گویی» و طعنه ها از حالت نقد به طنز منتقل و   به جای آسیب شناسی مدیریت محلی ، به جوک سازی پرداخته میشود . آیا مدیران میدانند که تمسخر رویه ی مدیریتی آنان پایان سرمایه ی اجتماعی اشان است و اگر ارزیابی مدیریتی از نقد به طنز منتقل گردد ، ماندنشان اتلاف زمان و باید برای رویه ی خویش فکر اساسی در پیش بگیرند.
 در ضرب المثل عربی اصطلاحی است یک حرفی بهمراه یک کلمه :
  «مِن غصباً»!
  مضمونش این است :
«میدانم تو آن نیستی که میتوانی مشکلم را حل کنی یا دارای آن توانمندی هستی،  که از عهده ی مدیریتش برآیی! اما چه کنم ، که شرایطی خاص تو را به این جایگاه رسانده و من بر خلاف میل! اما ناچاراً حل مشکل را از تو میخواهم هر چند امیدی به حل مشکل ندارم...»
   مردم باید با مدیرانشان «ارتباط» 
معنا دار پیدا کنند ارتباطی که مفهوم ماهویش پذیرش و علاقه و باور است ، نه ارتباطی که «مِن غصباً» و ناچارانه است...
 بنظر میرسد «یکی» از شاخص های آبادانی شهر و استانها در کشور میزان مقبولیت مدیران در بین مردم است!!
 و این قصه ای دراز دارد ...
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار