شوشان - دکتر عباس امام/ استاد دانشگاه شهید چمران اهواز :
آقای سعید لیلاز، اقتصاد دان است و اقتصاد دان با عدد و رقم و آمار و منطق سروکار دارد. لیلاز، تا چندی پیش هم این گونه بود؛ خواه به عنوان یک اقتصاددان مثلا لیبرال یا با هر اسم و عنوان دیگری. اما، چندی است گهگاه کلیپ هایی یکی _دو دقیقه ای از سخنان و مواضع وی توسط جریانات تندروی درون حاکمیتی بازنشر می شود که با آن تصویر لیلاز اقتصاددان منطقی تفاوت بنیادین دارد. گرچه یک کلیپ یکی_دو دقیقه ای نمی تواند بازتاب یک مصاحبه حداقل نیم ساعته باشد، اما به هرحال در حد همین کلیپ منتشره باید گفت این گونه سخن گفتن و استدلال کردن جناب لیلاز را جز پریشان گویی نمی توان توصیف کرد. و شگفت اینکه همین جریانات تندروی درون حاکمیتی این پرت و پلا گویی ها را ارج می نهند و با تایید بازنشر می کنند؛ پرت و پلا گویی هایی سرتاپا توهین به نظام ج ا ا!!!!
در همین کلیپ اخیر، لیلاز«سیستم جمهوری اسلامی » را علنا فاسدی مانند یک معتاد معرفی می کند که حاضر است خانمان والدینی و هستی خود را بخاطر اعتیادش نابود سازد. حال ما مانده ایم که طرفداران دو آتشه جدید لیلاز در حاکمیت براستی در این مورد با وی هم عقیده هستند؟! اگر به گفته ی لیلاز سیستم جمهوری اسلامی ایران فاسد است، پس وی چگونه انتظار دارد این سیستم فاسد با موشک (متعارف یا اتمی؟؟؟) خود را واکسینه کند؟ وجود یک سیستم فاسد اتمی قاعدتا چیزی است مانند موشکستان کره شمالی که همه داروندار مملکت را خرج چندین فروند بمب های هسته ای کرده است، آن هم با فناوری عقب مانده روسی _ چینی _کره شمالی!
جمهوری اسلامی که فتوای شرعی رهبری مبنی بر حرمت ساخت و به کارگیری بمب اتمی را در اسناد سازمان ملل ثبت کرده است، حالا چطور می تواند به تشویق و پریشان گویی لیلاز به جهانیان اعلام کند: کشتی بان را سیاستی دگر آمد!!؟؟
ج ا ا با وابستگی تقریبا مطلق به درآمدهای نفتی(عمده مشتریان غرب و متحدان غرب) و اقتصادی نیم درصدی در سبد اقتصاد جهانی، چگونه می خواهد هزینه های هنگفت ساخت چنین سلاح هایی را تامین کند؟ ما هنوز که هنوز است بعد از سال های سال پیگیری یا نخواسته ایم و یا نتوانسته ایم حتی یک بمب هسته ای تولید کنیم، در حالی که ایالات متحده آمریکا 70 سال است صدها بمب هسته ای با توانایی های متفاوت و بردهای گوناگون دارد، و همان 70 سال قبل ابر قدرت آسیا یعنی ژاپن آن زمان را فقط با دو فروند از بمب های زرادخانه اتمی خود وادار به تسلیم کرده است، تحولات فناورانه نوین 70 سال اخیر که جای خود دارد!!لیلاز، از سویی از نفله شدن درآمدهای میلیاردی نفتی (سوراخ بودن بشکه های نفت) دم می زند، و از سویی با تناقض گویی از ضرورت توجه اکید به ایجاد سپر ژئواستراتژیک هسته ای (یا توانایی آن) برای کشور!!
اما براستی از این تناقض گویی ها و پریشان گویی ها چگونه می توان یک برنامه ی مدیریتی اقتصادی بلند مدت یا برنامه دفاعی هسته ای بلند مدت قابل اتکا بیرون آورد؟!
لابد جناب لیلاز فکر می کند «مجموعه نیروهای مقابل» نیز در این مدت بی کار محض نشسته تا ایران به آن اهداف دست یابد و آن ها همچنان در غفلت خود غاز خواهند چراند!!! گمان می کنم یا لیلاز پریشان گو شده، و یا نیروهای تندروی درون حاکمیتی با درماندگی عملی در تحقق برخی ادعاها و شعارهای خویش، دارند با طناب پوسیده لیلاز خودشان با دست مبارک خودشان در چاهی خودساخته فرو می روند