شوشان ـ هوشنگ نوبخت: در آخرین خبرها آمده بود که وزیر خارجه قطر، حامل پیغامی از دولتمردان آمریکا برای بازگشت ایران به میز برجام است. درست بعد از قطعی شدن شکست در پروژه آشوب و جنگ داخلی در ایران و این پیغام تکراری، متاسفانه باز هم مورد تجزیه و تحلیل کارشناسانه و رسانه ای شدن در فضای بین الملل قرار نگرفت تا دنیا به ماهیت پلید آمریکاییها بیش از پیش پی ببرد.
دولتی که به واسطه قطع شدن دستهایش از سفره پرخیر و برکت ایران زمین در بهمن ماه 57، دشمنی اش را عیانتر از همیشه در قالب های مختلف روی میز گذاشت. از تحمیل جنگ نظامی علیه ایران به سرکردگی صدام بعثی و سپس دهها و بلکه صدها سناریوی دیگر که آخرین آن هنوز هم به اتمام نرسیده ولی طبق روال سالهای گذشته، شکست آن حتمی به نظر می رسد.
من از باب انقلابی بودن و یا نگاه ارزشی و معنوی داشتن به اساس این دشمنیها به این تحلیل ورود نمیکنم و کمی از این رویکرد فاصله می گیرم که اسباب جبهه گیری خیلیها که چشم بسته نسبت به نام آمریکا حساسیت دارند را مهیا نکنم و بیش از پیش به ابعاد این دشمنیها و حسادتها به این آب و خاک و این جغرافیای اهورایی و خداخوب کرده بپردازم که همه سلیقهها و اندیشهها را متقاعد کنم که آمریکا و ایادی اش، به هر بهانه ای با فضای حاکم بر ایران عناد میورزند.
تاریخ به کسی دروغ نمیگوید و همه دنیا واقف اند که هویت، اصالت، معنویت و تمدن ایران نسبت به خیلی از مدعیان دروغین امروزی و از جمله آمریکا در هیچ سطحی قابل قیاس نیست و جبران این همه فاصله با این کشور و این ملت و این فرهنگ را نمی شود با نیرنگ و زور و سفسطه جبران و یا آن را تسخیر کرد.
بی شک وجود و ظهور تمدن نوین اسلامی در قالب انقلاب اسلامی و پدیدار شدن یک هویت تمدن ساز به همه داشته های ایران زمین، باعث شد که کشورهایی مثل آمریکا، دست از پنهان کاری بردارند و به صورت مستقیم خواهان حذف این مکتب از کره زمین شوند.
به نظر میرسد تاکنون هیچ راهی باقی نمانده که تفکر استکباری آمریکا، آن را علیه جمهوری اسلامی ایران پیاده و اجرا نکرده باشد و تقریبا در هیچ کدام نیز علیرغم هزینههای فراوان و آسیبهایی که زده، نتوانسته به موفقیت مدنظرش برسد و هر بار که با عدم استقبال مردم و پاتکهای دولتمردان ایران در طرح هایش مواجه شده دست به دامان امثال وزیر خارجههای قطر شده که زمینه فرصتی مجدد برای گفتوگو را فراهم آورند.
آمریکا در طول تاریخ مواجهه با ایران، نشان داده که نقشه هایی درست را طراحی اما محاسباتی غلط را پیش بینی کرده و هر بار نیز بر همین مدار چرخیده است. نقشه برای جوانان، نقشه برای بی حجابی، نقشه برای تحریم ها و فشار اقتصادی بر مردم اما غافل از این که کسی در جغرافیای ایران و جهان اسلام بر مسند نشسته که تمام زیر و بم تفکرات شیطانی دولتمردان آمریکا را شناسایی و گاه تنها با یک سخنرانی، خیلی از آن برنامه ها را به هدر داده و یا مسیر را به گونه ای منحرف کرده که تمام تئوریسین های غرب هم نتوانستند، آن ماشین پر از بمب و محتوا را به جاده منتهی به مرزهای ایران برگردانند.
آمریکا با وجود داشتن امپراطوری رسانه ای اش باز هم در راه اندازی و نتیجه گیری در طرحی دیگر برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی شکست خورد و باز هم از روی ضعف و خریدن فرصت برای تجدید قوایش جهت انجام عملیاتی دیگر، گفتمان را با ایران مطرح کرده است. ایرانی که به دلیل تقابل با این همه نقشه طی دهه های اخیر به همه گزینههای زیر میز، روی میز و پشت میز آمریکا و غرب مسلط است و دیگر فریب این دیپلماسیهای دروغ را نخواهد خورد.