مگر سوابق، مدرک تحصیلی، ارزشیابی، تقدیر و توبیخ نامه ها در پرونده ی کارکنان نیست که بشود از روی آنها جایگاه کارکنان را مشخص کرد؟مگر سایر دستگاهها که اقدام به افزایش حقوق نموده اند، اینگونه خون به دل کارکنان خود کرده اند که آموزش و پرورش با بی رحمی و بی خردی در حال انجام آن است؟
شوشان ـ فاضل خمیسی :
اوایل گزینش و استخدامها که از تعداد دگمه های پیراهن تا حکم انحرافی سجده در نماز میت از متقاضیان سوال میشد، لطیفه ای رایج بود که مصاحبه گر وقتی با تمامی پاسخ های صحیح مصاحبه شونده مواجه شد، شرط استخدام را پاسخ درست به دو سؤال ذیل منوط کرد:
الف) نام و نام خانوادگی کشته های بمباران هیروشیما توسط آمریکای جنایتکار
ب) شماره شناسنامه و تاریخ تولد قربانیان مذکور..
بیچاره متقاضی استخدام وقتی با این دو سوال مواجه و فهمید که استخدامی در کار نیست ، دل به دریا زد و با ترک میز مصاحبه فریاد زد:
«تو مرض داری که مرا رد کنی»
حالا حکایت افزایش حقوق معلمان تحت عنوان؛«رتبه بندی».
با توجه به روند تورم لجام گسیخته ی این چند سال که جامعه را به خمودگی و بیچارگی کشانده ، تقریبا تمامی دستگاههای دولتی و غیر دولتی بصورت قانونی و غیرقانونی و به بهانه های مختلف اقدام به افزایش حقوق کارکنان خود کرده که در این بخش جای تحسین و قدردانی از اینگونه مدیران است. اما گویا مدیران آموزش و پرورش و متولیان بودجه ریزی آن به جای اینکه دنبال روزنه ای برای توجه بیشتر به وضعیت معیشت معلمان باشند با توجیهات مضحک و تحقیرکننده ای تحت عنوان بارگذاری مدارک و تشکیل چند ده کارگروه برای ارزیابی این مدارک همه ی معلمان و حتی خود را در دور باطلی قرار داده و باعث شدند که کافی نت ها و دلال های فروش مدرک از ضمن خدمت گرفته تا کتاب و پایان نامه کارشان رونق گرفته و این وسط میماند معلمی که نگران است که در چه رتبه ای قرار می گیرد؟!
مگر سوابق و مدرک تحصیلی و ارزشیابی سالانه و تقدیر و توبیخ نامه ها در پرونده ی کارکنان نیست که بشود از روی آنها جایگاه کارکنان را مشخص کرد؟مگر سایر دستگاهها که اقدام به افزایش حقوق نموده اند ، اینگونه خون به دل کارکنان خود کرده اند که آموزش و پرورش با بی رحمی و بی خردی در حال انجام آن است؟
اگر بودجه ی رتبه بندی کفاف همه ی معلمان رو نمی دهد و میخواهید شعارِ دهان پُرکن رتبه بندی را به نوعی سرهم بندی کرده و لازم است در این خصوص حق بیشماری را نادیده بگیرد راهی دیگر بجویید!!
شما نمیدانید با این «بارگذاری» که تعریف کرده اید چه مشکلات و رنج هایی را بر معلمان تحمیل کرده و در این وانفسای گرفتاریها چه گره ی کوری را بر روند زندگی خانوادگی و شغلی آنها زده اید.
متولی رتبه بندی معلمان!
در کدام قاموس عدالت چنانچه معلمی از بین چندین شایستگی و مهارت فقط در یکی از آنها امتیاز لازم را کسب ننماید، تنها همین مورد ملاک ارزیابی قرار داده میشود و بقیه ی شاخص هایی که در آنها بالاتر بوده نادیده گرفته میشوند، این اقدام بسان آنست که متولیان موضوع بدنبال تخصیص حداقلی و تضییع حق معلم هستند. ای کاش در یک فرایند، مقایسه ای بین پرداختی فرهنگیان و سایر دستگاهها شفاف سازی بعمل میآمد ، آنگاه منزلت علم و آموزش در کشور به خوبی نمایان
می شد!!
هر چند که در این چند دهه آموزش و پرورش اولویت دولت ها نبوده و همین عدم بلندمدت گرایی حاکمیت، باعث شده که مشکلات فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی بیشتر از قبل شود اما نقش وزیر آ.پ در این عدم توجه داشتن قابل انکار نیست، متاسفانه باید گفت به جز یک وزیر( دکترنجفی) فرهنگیان خاطره ی خوبی از سایر وزرا نداشته ، زیرا وزرای مذکور نتوانسته یا نخواسته اند به نحو مطلوبی از دستگاه مورد تصدی خویش دفاع نمایند، در خاطرات یکی از وزرای آموزش و پرورش چنین آمده است:« نوبت من که رسید از فرصت استفاده کرده نامه ی یکی از معلمان را که در آن از بیماری خود و فرزندش و مشکلات اقتصادی و مستاجری و ... نوشته بود را در جلسه ی هیات دولت خواندم، همگی متاثر شدند و از اینکه نمیتوانند کاری انجام دهند تاسف خوردند».
در پایان باید گفت وزیر دستگاهی که قریب یک میلیون تحصیکرده دارد باید آنقدر مقتدر و باسواد باشد که بتواند بصورت حق مدارانه و نه مظلوم نمایی از حقوق کارکنانش دفاع کند، و چنانچه از عهده ی این مهم برنمیآید ، با شجاعت ترک منصب کرده زخمی جدید بر پیکره ی نظام تعلیم و تربیت وارد نکند.