شوشان ـ دکتر سید علی مرعشی :
بی شک از مظاهر بارز رفتار انسان متمدن، نظم، دیسیپلین، رعایت قواعد و حدومرزهاست. این یکی از همان ویژگی هایی است که ما انسان ها را از حیوانات متمایز می کند، با وجود آنکه ما با حیوانات مشترکات زیادی هم داریم. برای مثال ما و حیوانات هر دو نیاز به خوردن غذا داریم.
اما رفتار متمدنانه در انسان چنین است که برای غذا خوردن خود محدودیت های زیاد و ضوابطی را مراعات می کند. ما رعایت بهداشت، استفاده از ظروف مناسب، داشتن تاریخ مصرف، داشتن پروانه بهداشت، داشتن آرم استاندارد، سازگاری محتوی و ترکیب غذا با وضع مزاجی خود، و ... را شرط مصرف غذا قرار می دهیم و بر خلاف حیوانات که اینهمه قاعده را رعایت نمی کنند، ما اگر انسان متمدنی باشیم هر غذایی را نمی خوریم.
انسان متمدن می فهمد برای آنکه از فواید غذا بهره ببرد و در عین حال از مضرات غذا در امان باشد باید یک مجموعه از محدودیت ها را تحمل کند و اگر نکند ناچار خواهد بود محدودیت های بیشتری را که ناشی از بیماری است بپذیرد، که عاقلانه اولی را ترجیح می دهد و این را تمدن می نامد.
همچنین انسان متمدن و حیوان هر دو در نیاز به جابجایی مشترک هستند. اما هیچ گاو و گوسفندی پشت چراغ قرمز نمی ایستد و درکی از ورود ممنوع و سرعت مجاز و امثال آنها ندارد. این انسان متمدن است که برای خود محدودیت هایی در تردد قائل می شود و سنگ به دل خود می زند و این ضوابط را تحمل می کند. او می فهمد که اگر این محدودیت ها را نپذیرد ناچار خواهد بود که محدویت های بسیار شدیدتری را که ناشی از هرج و مرج و ترافیک و ازدحام است تحمل کند که عاقلانه اولی را ترجیح می دهد و این نامش تمدن است.
من یک سؤال از برخی مدعیان دوآتشه روشنفکری اما مقلد تمدن غرب و بلکه از کل تمدن غرب دارم که آنها را گریزی از پاسخ به این سؤال نیست:
چرا در همه نیازهای طبیعی و مشترک انسان و حیوان پذیرفتن چارچوب و حد و مرز و قواعد و اصول را تمدن می نامید، اما تنها و تنها وقتی به نیاز جنسی می رسید، هرج و مرج و بی قاعده عمل کردن و چارچوب نداشتن را نشانه تمدن می دانید؟ هر آدم عاقلی می داند که هرج و مرج جنسی خطرش کمتر از هرج و مرج در تردد خیابانی و کمتر از بی ضابطه غذا خوردن نیست، اما چه ریگی در کفشتان هست که اینجا ناگهان فرمول عوض می کنید؟ چرا به اینجا که می رسید حتی در حدی که برخی حیوانات حد و مرز نگه می دارند هم رعایت حد و مرز و چارچوب را لازمه تمدن نمی دانید و بلکه بی نظمی را تمدن جا می زنید؟
پس از مدتها قیافه حق به جانب گرفتن، وقت آن رسیده است که در این محاکمه اجتناب ناپذیر پاسخی بدهید، محاکمه ای که دیر یا زود فرا می رسید و اینک فرارسیده است.