شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۵۳۳
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۱
اساس این است که؛ مجلس و دولت، می‌بایست لبخند رضایتمندی را برای همه اعم از شاغل و بازنشسته بخواهند و مهمترین عامل عدم تحقق این واجب نیز؛ "بی‌اعتنایی محض به برقراری عدالت و رفع تبعیض‌هاست" در حالیکه در این خصوص نیز یک تکلیفِ صریح قانونی هم وجود دارد(ماده‌ی 30 قانون برنامه‌ی ششم توسعه).
شوشان ـ محمدسعید بهوندی :
     
بیشتر وقت‌ها شادی ما در شادی همه‌ی مردم معنا پیدا می‌کند. پس هر چه بخواهیم یا بتوانیم خوش باشیم، باز باید ببینیم غیر از ما، دیگران نیز چه حال و روز و وضعی دارند. مثل این می‌ماند که؛ خدای ناکرده در خانه‌ی همسایه‌مان عزایی برپاست، ولی ما بخواهیم مراسم شادی مهیا سازیم. قطعاً ناشدنی است. بنابراین؛ جامعه‌ی راضی و شاد، به جامعه‌ای نمی‌گویند که تنها درصد یا بخش کوچکی از مردمش از این نعمت برخوردار باشند، بلکه همه می‌بایستی خرسندی را تجربه نموده و از حداقل‌هایی برای چشیدن طعم شیرین زندگی و رضایتمندی بهره‌مند باشند و اگر چهره‌ی کریه، منفور و منحوس تبعیض کاملاً آشکار و بر همه چیز سایه انداخته باشد، این دیگر واقعاً استخوان‌سوز خواهد شد و مشاهده کنی فردی همان خدمتی را ارائه داده یا می‌دهد که تو هم همان کار را انجام داده‌ای و از آن بدتر در همان دستگاهی که اوست، تو هم دهها سال به ارائه‌ی خدمت مشغول بوده‌ای ولی...!

حتماً فراوان شنیده و خوانده‌اید که انسان موجودی اجتماعی بوده و تنها زندگی نمی‌کند. حداقلش این است که بستگان و خویشاوندانی دارد، دوستان و همکارانی دارد، همسایگان، هم محله‌ای‌ها و همشهریانی دارد و با این جمعیت مرتباً و غیرمنقطع مرتبط است. قطعاً و طبیعتاً از وضع روحی، جسمی و معیشتی آنان متاثر می‌گردد. وانگهی بخش زیادی از ظرفیت وجودی ما انسانها از جنبه‌ی عاطفی ما نشات می‌گیرد و لذا با دیدن وضع خوش یا ناخوش دیگران واکنش‌های طبیعی از خودمان نشان داده و غیر از آن نیز نمی‌توانیم از خودمان بروز دهیم. با مشاهده‌ی یک اتفاق تلخ و ناگوار یا یک وضع مالی و معیشتی نابسامان و رقت‌بار، روح و روان‌مان آزرده و مچاله شده و تحت فشارهای عصبی قرار می‌گیریم و امکان فاصله گرفتن، بی‌خیال و بی‌اعتنا شدن، خود را به ندیدن و ندانستن زدن، در بسیاری از مواقع امکان ناپذیر خواهد گشت. البته گاهی که فرصت و توان داریم، ممکن است کمکی هم بنماییم، ولی در بسیاری از اوقات، به هر علت کار موثری از دست ما ساخته نیست و یا اگر هم باشد، کفایت برطرف نمودن آن مقدار از نابسامانی و ناشادی را نمی‌نماید.

و اما لپ کلام بنده، بعنوان یکی از بازنشستگان دارای حق و چشم‌انتظار کشور؛ جناب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس و هر متولی ریز و درشت دیگری و با هر مقدار از مسئولیت، بدانند که؛(البته خوب، بسیار و سالهاست که می‌دانند...!!!) بخش قابل توجهی از این جمعیت آزرده، ناشاد و دارای وضع معیشتی سخت، بازنشستگانی هستند که خود و خانواده‌هایشان، سالهاست که بشدت از چشیدن طعم بسیار تلخ تبعیض‌های عریان رنج می‌برند و این تلخی و رنج نیز زمانی بر آنان فشار مضاعف وارد می‌سازد که می‌بینند؛ در حالیکه قانون کاملاً حامی آنهاست، ولی هر چه فریاد کشیده، به این در و آن در زده و مطالبه‌گری می‌نمایند، شوربختانه مجری قانون(دولت) و حتی ناظر بر اجرای آن(مجلس) نسبت به حق مسلم آنان و معیشت‌ تاسف‌بارشان بی‌اعتنای بی‌اعتنا هستند. با این توصیف و مطالبه‌ی کاملاً قانونی و منطقی، آیا می‌توان امیدوار باشند که امسال آخرین سال چشیدن این زهر کشنده خواهد بود...؟!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار