شوشان ـ علی ذکوی :
دختر خانمی که یک سال تمام ( بلکه ۱۲-۱۳ سال ) از بهترین روزها و شبهای عمرش را به امید ورود به دانشگاه فرهنگیان از بسیاری از تفریحات زندگی گذشت و چه شب نخوابیها، خستگیها و نگاههای سنگین دوست و فامیل را که به جان نخریدهاست تا نهایتا در دانشگاه فرهنگیان مجاز شده و بتواند وارد این دانشگاه شود. اما وقتی دفترچهی انتخاب رشته را باز میکند در کمال بهت و حیرت هرچه ورق میزند هیج اثری از سهمیهی پذیرش نمیبیند.
بله! باغملک، صیدون و دزپارت، هیچ سهمیهای در رشتهی انسانی برای جنسبت خانمها ندارند.
وضعیت سهمیه ها در سایر رشته ها و جنسیت ها هم چندان تعریفی ندارد و در بسیاری از رشتهها یا اصلا پذیرشی وجود ندارد یا نهایتا یکی-دو نفر است.در جنسیت مردان هم باغ ملک ۵ نفر نیروی مرد ، صیدون ۳ نفر و ایذه ۱۱ نفر سهمیه دارد. نگرانی واقعی زمانی است که وقتی یک مقایسهای با سایر شهرهای استان انجام میدهید ملاحظه میکنید که برای داوطلبان گروه انسانی، بومیِ شهرستانهای ایذه، باغملک و صیدون به ترتیب ۲۱، ۱۸ و ۳ نفر در تمام زیررشتههای انسانی ظرفیت پذیرش وحود دارد.
این در حالی است که جدای از سایر زیر رشتههای انسانی *پذیرش زن در مقطع ابتدایی* در رشته انسانی در شهرهای، دزفول، اندیمشک، آبادان، بهبهان و نواحی اهواز به ترتیب ۲۷، ۲۵، ۴۵، ۳۸ و ۹۹ است.بدیهی است که ما اعتراضی نسبت به سهمیهی شهرهای دیگر نداریم. اما بیش از ده هزار داوطلب در شهرستانهای دزپارت، ایذه، باغملک و صیدون یک سال تمام به امید ورود به دانشگاه فرهنگیان تلاش میکنند و بیش از هزار نفر برای انتخاب در این دانشگاه مجاز میشوند ولی در کمال تعحب هیچ راهی برای ورود نمییابند.
حال سوالاتی که در اینجا باید از مسئولان اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان پرسید به این شرح است:
داوطلبان از کجا باید میدانستند که سهمیه ها اینقدر پایین یا صفر است؟
آیاسیل بازنشستگان در سال تحصیلی جاری شما را به این فکر نینداخت که ظرفیت را بالا ببرید؟
این همه مصاحبه راجع به استخدام معلم و افزایش ظرفیت پذیرش در دانشگاه فرهنگیان، اگر واقعی بود توزیع سهمیهها بر طبق چه معیاری انجام گرفت؟
فرض کنید در یک منطقهای مازاد نیروی ابتدایی وجود دارد، آیا نمیتوانستید از یک سال قبل اعلام کنید که داوطلبان بیجهت امید نبندند و برای آن برنامه ریزی و تلاش نکنند؟
ویا درصورت مازاد نیروی انسانی انتقال و موازنه آن با شهرهای دیگر هماهنگی لازم که امری قانونی ست امکانپذیر نبود ؟ویا درصورت مازاد با تبدیل وضعیت نیروهای ابتدایی موافقت کنید؟
اگر مازاد نیرو وجود دارد چرا همچنان نیروهای مرد در مدارس دخترانه تدریس میکنند؟
اگر مازاد نیرو دارید چرا هر سال تا نیمههای سال درگیر رایزنی برای افزایش سقف حقالتدریس هستید؟
و یک سوال اساسی این است:
چه کسانی باید پیگیر افزایش سهمیهی شهرستانهای کوچک باشند؟
در پایان ضمن تشکر از مشاور ارجمند جناب آقای حسینی که بیچشمداشت اطلاعات دسته بندی شده را در اختیار نگارنده گذاشت، صادقانه به همهی داوطلبان کنکور توصیه میکنم به جذب در رشتههای دیگر بیندیشید. این مملکت به روانشناسِ خوب، اقتصاد دان خوب، حقوقدانِ خوب، جامعهشناس خوب و صدها تخصص دیگر هم به اندازهی معلمی احتیاج دارد، تضمین شغل در دانشگاه فرهنگیان، لزوما به معنای بیکاری در سایر رشتهها نیست و چه بسا درآمد رشتههای دیگر به مراتب بهتر از آموزش و پرورش باشد.