معمّایی کهنه و بزرگ...
شوشان ـ محمدسعید بهوندی :
همهی کارمندان دستگاهها، کارمند همین دولتاند و برای خدمت به همین کشور استخدام شده و به فعالیت مشغولند و حقوق همه نیز از محل درآمد عمومی دولت از طریق فروش نفت و دیگر محصولات، مالیات، خدمات و... تامین و پرداخت میشود. پس دلیل وجود این تبعیض خانمانسوزی که دهها سال است برچیده نمیشود و گویا احدی نیز یارای مقابلهی با آن را ندارد، چیست و یا خیر، توان و امکان از بین بردنش هست، اما تعمداً از میان برداشته نمیشود...؟!
از بین تمامی دستگاههایی که به مصیبت تبعیض و فاصلهای فاحش حتی درون دستگاهی بین شاغل و بازنشسته گرفتارند و هر چه فریاد هم میزنند، هیچ گوشی نمیشنود، هیچ چشمی نمیبیند و اراده و غیرتی نیز به حرکت درنمیآید، همین آموزش و پرورشی است که هیچوقت حال و احوال خوشی نداشته است. لطفاً به چهار میگویند مهم زیر با دقت تمام توجه نمایید:
1)_میگویند؛ آموزش و پرورش زیربناییترین دستگاه کشور است و نیروهایش نیز مهمترین و حساسترین ماموریت را هم بر دوش دارند. آیا معنا و مفهوم زیربنایی بودن، عدم توجه و اعتنا به شاغلین و خصوصاً بازنشستگان مظلوم این دستگاه عظیم است؟!
2)_میگویند؛ آموزش و پرورش دستگاهی بدون درآمد بوده و تماماً مصرفی است. آیا خودش اراده کرده مصرفی باشد یا نه، جنس و فرآیند فعالیت و ماموریتش اینگونه اقتضا مینماید؟!
3)_میگویند؛ آموزش و پرورش تعداد شاغلین و بازنشستگانش زیاد است. آیا هر دستگاهی که تعدادشان زیاد است، ظلم در حقش دارای مجوز بوده و روا داشته میشود؟!
4)_میگویند؛ به شاغلین آموزش و پرورش کسی اجبار ننموده در این دستگاه مشغول شوند، میتوانستند جای دیگری را انتخاب نمایند. حال چنانچه همه اراده کنند تا به این توصیهی واقعاً مسخره جامهی عمل بپوشانند، آیا امکانش هست که همه در دستگاههای با درآمد بالا مشغول به کار شوند؟! وانگهی؛ این دستگاه زیربنایی بدون کارمند چگونه میخواهد به فعالیتش ادامه دهد؟!
یک مثال برای مقایسهای ساده و همه فهم؛ کارمندان امور مالی یا اداری که در شرکت نفت یا دستگاههای مشابه و نزدیک به آن از لحاظ دریافتی و مزایا و رفاهیات متعدد مشغول به کار هستند، دقیقاً مانند کارمندان امور مالی یا اداری آموزش و پرورش دارای شرایط فیزیکی و فضای کاری مشابه میباشند. یعنی؛ هر دو نه تابستان زیر آفتاب و گرما کار میکنند و نه در زمستان زیر باران و در سرما، پس تبعیض و فاصلهی دریافتی این نیروهای مشابه در دو دستگاه با وجود شرایط محیطی مشابه چگونه توجیه پذیر است؟!
بنابراین؛ وقتی از هر زاویهای به مسئلهی تبعیض در دریافتی، چه حقوق و چه مزایا و رفاهیات نگاه کنیم، بسادگی و آشکار مشاهده میکنیم که این فاصلهی نچندان کم، به هیچ وجه توجیه بردار نیست و چرا هر دولتی که بر سر کار میآید، در طول هشت سال مهلتی که دارد، هیچ تلاشی و اقدامی برای زدودن این تبعیض استخوانسوز و بشدت ویرانگر نمیکند و این درد و زخم و مصیبت، علیرغم همهی شعارهای زیبا و تهی از عملی که داده شده و میشود، همچنان یک "معمای کهنه و بزرگ" در کشور ما محسوب میگردد. عزیزان این مطلب سیصد و پنجاه و پنجم است، شما هم آنرا حداقل برای نمایندگان استانتان در مجلس شورای اسلامی ارسال نمایید. شاید با خواندن آن کمی به فکر فرو رفته و در این چند ماه باقی مانده از دورهی یازدهم و تا پیش از انتخابات دوره دوازدهم حداقل از جهت دلسوزی بحال خودشان هم شده، قدمی در این جهت بردارند.