شوشان ـ محمدسعید بهوندی :
بدون تعارف و هرگونه طول و تفسیر، این بداقبالی و تلخکامی چندین ساله، در این فضای بییاوری و قانونگریزی که مظلومانه به آن گرفتار شدهایم، به دلائل زیر، مثل یک آوار سنگین بر جسم و روح و روان ما خراب شده و معیشت و آرامش ما بازنشستگان مشمول و اهل عیالمان را بشدت ضعیف و نحیف نموده است:
1)دولت سیزدهم، علیرغم وجود تکلیف صریح قانونی که بر عهدهاش بوده و کماکان نیز هست، در این دو سالی که گذشت، عملاً نشان داده که کمترین اعتقاد و اعتنایی به متناسبسازی حقوق بازنشستگان با شاغلین همترازشان ندارد و در این باره به اندازهای دلیل و سرنخ مستدل و روشن وجود دارد و آنها را نیز مستمراً به رشتهی تحریر درآوردهایم که در واقع حکایت معروف؛ "دم خروس و قسم حضرت عباس" شده است!
2)سعی عملی اکثریت نمایندگان مجلس یازدهم نیز تاکنون، بالاخص مانع تراشی آشکار هیئت رئیسهی آن، خصوصاً در ماجرای تلخ عودت دادن لایحهی دائمی شدن متناسبسازی در 1400/11/11 به دولت سیزدهم و حتی عدم وصول دو طرح نمایندگان مجلس، حداقل به نیت همراهی با این دولت و از طرفی عدم استفادهی آگاهانه و تعمدی از ابزار قوی و گرهگشای قانونی در بعد نظارتی که در اختیارشان بوده، در حقیقت چیزی نیست بجز همان مقصد و مقصود و مسیری که دولت در بیاعتقادی خودش دارد طی مینماید و چنانچه این ادعا را نفی مینمایند، بسمالله، اگر بهانه تنها داشتن قانون است، چه قانونی شفافتر و محکمتر از تکلیف صریح مندرج در مادهی 30 قانون برنامهی ششم توسعه برای اقدام در این خصوص میتواند وجود داشته باشد؟!
3) و امّا؛ در این ماجرای بشدت تبعیضآلود، خلاف عدالت و نفلهکنندهی حقالناس، آری نفی نمیکنیم؛ اندک نمایندگانی هم هستند که نصف و نیمه دلشان میخواهد برای حق قانونی بازنشستگان مشمول و مظلوم کاری بکنند، ولی این مقدار دلسوزی، آن هم صرفاً از نوع گفتاریاش، به دلیل موانع و سنگاندازیهای متعددی که آشکارا وجود دارد، بدیهی است که از قدرت و کارایی کافی برخوردار نبوده و نخواهد بود. لطفاً شما ذینفعان هم این سیصد و هفتادمین مطلب را برای نمایندگان استانتان در مجلس شورای اسلامی ارسال نمایید.