شوشان ـ سید علی حمیده کیش شاه قاسمی :
تاریخ ایران عزیز مشحون از فداکاری دلاورمردان این مرز پرگهراست. ولی صد تاسف که نسل ما برای تاریخ بدرستی ارزش قائل نیستیم.
در واقع تاریخ راوی از خودگذشتگی ها و کارنامه ی پیشینیان است. چنانچه تاریخ فراموش شود و یا تحریف گردد، به سرگردانی جامعه می انجامد. مدت هاست که موذیانه و تعمدی تلاش هایی مبنی بر وارونه جلوه دادن و یا پاک کردن برخی از وقایع و رویدادهای تاریخی توسط افرادی که خود را معیار حق و باطل می دانند، صورت می گیرد تا تاریخ منطبق بر خواست و اهداف خاص آنها ثبت گردد و یا به بوته فراموشی سپرده شود.
بی شک چنین اقدامی خیانت به تاریخ ،جامعه و همه ی نسل هاست و مهمتر از آن اینکه: «ملتی که تاریخ خود را نداند، محکوم به تکرار آن خواهد بود..»[۱] زیراکه« تاریخ گذشتگان، آئینه عبرت است و عبرت بزرگترین درسی است که تاریخ به بشر می آموزد.»[۲]
امروزه هم ما را با هم درگیر کرده اند تا در این فضای غبارآلود و دعواهای سیاسی ایجاد شده، به اهداف خود برسند. دعوای انقلابی و غیرانقلابی، ولایت مداری و ضد ولایت، خودی و غیر خودی، چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب و اخیراً مقارن با سالروز شروع جنگ و هفته دفاع مقدس هم ارتشی و سپاهی . آیا این وضعیت مشکوک نیست؟ آیا این نباید ما را به فکر وادارد که دستی در کار است؟ چرا که هیچ حربه ای برای ایران عزیز خطرناک تر از اختلاف و تفرقه نبوده و نیست.
ما در طول تاریخ و پیش از ظهور قدرت های امروزی مثل امریکا ، دشمنان شناخته شده ای مثل روس ها و عثمانی ها داشته ایم . چنانچه به کتاب های تاریخ جنگ های ایران رجوع شود، جنگ های ایران و روم ، ایران یونان ، ایران و روس و ایران و عثمانی بر می خوریم. درآن جنگ ها پر از است عبرت های تاریخی .
در دوره ی پسا بازنشستگی تلاش کردم که کتاب های تاریخی بویژه کتاب های که به آن جنگ ها پرداخته و یا کتاب های مربوط به سلسله های صفوی، افشاری، زندیه ، قاجاری و پهلوی را مورد مطالعه قرار دهم. از بین همه ی این کتابها ، کتاب شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان ، اثر اشتاین متز( اشتن تز) و جون باراک که توسط ذبیح الله منصوری ترجمه و اولین بار درسال ۱۳۴۳ چاپ و منتشر گردید و تاکنون ده ها بار تجدید چاپ شده است بیش از همه اثرگذار است و همان طوری که مترجم کتاب نیز آورده است، این کتاب شایستگی آن را دارد که در خانه ی هر ایرانی یک نسخه از آن وجود داشته باشد تا نسل های آینده هم بتوانند آن را بخوانند و بر اجداد بزرگ و فداکارخود درود فرستند و افتخار کنند.
نکته ای که باید ذکر شود این است که: «گرچه ایرانیان در جنگ چالدران شکست خوردند، ولی قدرت ایمان مدافعان و خلوص و فداکاری آنها آنقدر بر جسته و قایل تعظیم بود و ( هست) که جنگ چالدران از افتخارات جاوید ملت ایران شد و (هست) و تا روزی که این ملت هست، جنگ چالدران چون دیهیم سرمدی( تاج و پیشانی بند دائمی) بر ناصبه ی تاریخ ملت ایران می درخشد.»[۳]
به امید روزی که با ظهور مردانی مردی همچون نادر در این سرزمین باستانی و عزیز ، زمینه بازپسگیری سرزمین های از دست رفته از جمله در قفقاز، دیاربکر، هرات و بحرین فراهم گردد.
پی نوشت:
[۱] - سخنی حکیمانه و پندآموز که بارها به شکل های مختلف بیان شده است از جمله یعسوب محسنی در یاداشتی بر رمان بی کتابی آنرا آورد اند.
[۲]- مکی حسین، تاریخ بیست ساله ایران،جلد پنجم، چاپ ششم انتشارات علمی (۱۳۸۰)، ۲۱.
[۳]- برگرفته از مقدمه ی کتاب شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان ، اثراشتاین متز( اشتن تز) و جون باراک