شوشان ـ مصطفی علیخانی :
هرساله قریب یک میلیون و ششصد هزار کودک نوآموز به پایه اول دبستان میروند که بر اساس آمارها حجم انبوهی از این کودکان با مشکلات اضطرابی دستوپنجه نرم میکنند. یکی از این مشکلات، اضطراب جدایی است که به صورت ترس از جداشدن از والدین، سرپرست و دیگر اعضای خانواده (چهرههای دلبستگی) نمود پیدا میکند و علتهای مختلف و متنوعی دارد. از نظر نویسنده، از میان همه علتهای قابل تصور، مشکلات مربوط به ضعف آمادگی تحصیلی این کودکان در جایگاه ویژهای قرار دارد. آمادگی تحصیلی عبارت است از مجموعهای از توانمندیها، مهارتها و شایستگیهایی که یک کودک باید داشته باشد تا بتواند همراه با همسالان خود در پایه اول دبستان شروع به تحصیل نماید. دو مورد عمده از این توانمندیها، عبارتند از مهارتهای عاطفی اجتماعی و شایستگیهای عمومی که هر کدام به ابعاد مختلفی تقسیم میشوند. مهارتهای عاطفی اجتماعی در تعامل با همسالان و بزرگسالان خلاصه میشود و شایستگیهای عمومی به صورت خلاصه مشتمل بر مسئولیت پذیری و نگرش به مدرسه است. تعامل با همسالان و بزرگسالان در رفتارهای سازشی و ایجاد ارتباط مناسب عاطفی اجتماعی با کودکان همسال بزرگسال معلمان و غیر جلوهگر میشود و مسئولیتپذیری در خود مراقبتی و بیان نیازها و خواستههای خود جمعبندی میشود و در نهایت نگرش به مدرسه شامل مجموعه رفتارهایی است که اشتیاق به مدرسه و گرایش به یادگیریهای جدید را نشان میدهد. بنابراین طبیعی است که هر چقدر کودک از نظر این مهارتها و شایستگیها در سطح بالاتری باشد آمادگی تحصیلی و اعتماد به نفس بیشتری داشته و به تبع آن اضطراب جدایی کمتری را تجربه خواهد کرد. برعکس، هر چقدر کودک از نظر این مهارتها و توانمندیها ضعیفتر باشد آرامش را نه در مدرسه بلکه در دامن سرپرست والدین و دیگر اعضای خانواده جستجو کرده تمایلی به جدایی از آنها ندارد و به اصطلاح اضطراب جدایی را تجربه خواهد کرد.
کودک خردسال که بر اساس قانون، بایستی به مدرسه برود، میان این الزام از یک طرف و نداشتن آمادگی تحصیلی از طرف دیگر مضطرب شده ممکن است با انتخاب اضطراب و جدایی حجم عظیمی از فشار روانی را با خود حمل نماید. این فشار روانی، کودک را مستعد افسردگی، اضطراب فراگیر، شبادراری، ناخنجویدن، اختلال سلوک، گرایش به رفتارهای تکانشی، سوء مصرف مواد و غیره میکند که ضمن هدر رفت سرمایههای انسانی، اجتماعی و اقتصادی مشکلات متعددی را برای خانوادهها و نظام تعلیم و تربیت ایجاد خواهد کرد. نویسنده پیشنهاد میکند منابع تربیت کودک مخصوصاً والدین عزیز، در صورتی که نسبت به وجود میزان کافی از آمادگی تحصیلی کودکان دلبند خود مشکوک هستند، ضمن ارتباط با مربیان پیشدبستانی با مراجعه به یک روانشناس کودک نسبت به دریافت و به کارگیری برنامه جبرانی خصوصا در روزهای باقیمانده تا شروع کلاسهای درس اقدام نمایند.