شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :
(اذْهَبا إِلَي فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی فَقُولاً لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا...)
در سرزمین کهن و پر مخاطره ی فلسطین که قدمت آن به اندازه تاریخ بشریت و ظهور ادیان ابراهیمی می باشد. متاسفانه همواره نگرش همه یا هیچ بر اساس افراط و تفریط و گفتمان رحمت و لعنت حاکم بوده است. سرزمینی که گرانیگاه وجود ادیان الهی و پایه گذار سعادت و شقاوت انسانها در ظل فلسفه ی زندگی با عاقبتی بهشتی و جهنمی می باشد. فی الواقع در این میان چیزی به عنوان زندگی جزء مرگ و ستیز برای رسیدن به بهشت و تحقق ارزشی های الهی برای زیستن وجود ندارد.لیکن در تفکر افراطی متحجرانه دینی بنای آبادی دنیا در تمامیت خواهی و تکفیر دگر اندیشان بر مبنای همه یا هیچ شکل می گیرد. در این دیار پر از غوغای الوهیت و عبودیت بیشتر غلو تفکری و محو دیگری برای بقای دنیوی و اخروی خودیهای برتر رشد و نمو کرده است. با وجود تمامی محاسن و راههای تکاملی ادیان الهی برای صلح و سعادت بشریت این سرزمین همواره صحنه های پر از حادثه های خونینی در تاریخ قدیم و معاصر بخود دیده است. جنگهای طولانی مدت از جمله جنگهای صلیبی، روم با عثمانی ، اعراب با اسرائیل وفلسطینی ها با اشغالگران تا جنگ کنونی غزه و اسرائیل.
در جوار رشد کاریکاتوری مذاهب و ادیان الهی باتوسل به زور، خشونت و خونریزی صاحبان اصیل تفکرات دینی عقلانی روز به روز در اقلیت وانزوا قرار گرفتند. و بعضاً برای رهایی از صدمه و حفظ اعتقادات تقیه یا مهاجرت می کردند. اما غلو کنندگان دینی دگر اندیشی، دگر زیست بومی و دگر تفکر سعادت بخشی را به جزء راه من و خدای من که برحق است بر نمی تافتند. در طول تاریخ اکثریتی در این دیار بدنبال معبودها و موعودی بوده اند، که رسیدن به آنان جزء از راه محو دیگری با تکلیف انگاری تقدیسی چاره ای نداشته و آموزش ندیده بودند.در نهایت سعادت دنیوی و اخروی خود رابه شهید و شهادت برای رسیدن به معبود و تحقق بهشت موعود حتی با انتحار و کشتار داعش مآبانه مذهبی خود گره می زدند. لذا راه رسیدن به این (سعادت دنیوی) یا آن (سعادت اخروی) تنها جهاد و کشتار کفار بی دین، دینداران مخالف ایده ی من و دگر اندیشان متمرد حتی همکیش به عنوان تکلیف می دانستند و هم اکنون می دانند. گرچه آیین و کیش الهی اسلام رحمانی به صراحت موید سایر ادیان اصیل الهی و ابراهیمی در پایگاه فلسطینی می باشد. که قبل از خود تولید و باز تولید با نزول وحیانی و بعثت انبیاء الهی شده اند. اما در تاریخ ادیان و صدر اسلام وسط و رحمانی که بر پایه ی مدینه النبی شکل گرفته بود.
باز مشاهده می شود، تفکرات فرقه های متحجر تکفیر گرا مانند خوارج، امویان قدرت طلب و قادسیه آفرینان بر پایه همه یا هیچ بشکل کاربردی در عمق جان و رفتار توده ها چنان بازآفرینی شدند. که خاندان و فرزندان رسول الله ص هم از کید تکفیرایان با تکلیف انگاری توده ها در امان نماندند و جان سالم بدر نبردند.
خلاصه اینکه فلسفه ی افراط گرایی با منشاء تحجر دینی و محو گرایی دگراندیشان برای کسب سعادت دنیوی و اخروی تاکنون خروجی برای بشریت جزء جنگ و خونریزی با محو دگری نداشته است. می توان ادعا کرد، استحمار، استثمار و استعمار ملتها حتی مستبدین با به سر عقل آمدن سرمایه داری تاریخی
از درون همین تفکرات تحریک آمیز و تحرکات توده های تکلیف گرا به وجود آمده اند. در دنیای غرب صهیونیزم اوج عقلانیت سرمایه داری است،که نوک پیکان آن تاسیس رژیم غاصب اسرائیل با حمایت استعمار پیر انگلیس و محو دگر زیست بومان سرزمین مادری یعنی فلسطینی ها می باشد. امروزه امتداد تاریخی تفکر و کشمکش جبهه های محو گرا برای بقای خود و خودیها در غزه ی مظلوم بشکل خشن با کشتار زنان ، مردان و کودکان معصوم رونمایی گردید. و قرعه رزم نیابتی جبهه ی مقاومت بنام حماس محو انگار اشغالگران و جبهه ی غربیان محو انگار تروریسیم بنام غاصبان اسرائیلی رقم خورده است. حال باید دید، آیا همه ی عوامل محو گرای دگری برای رسیدن به کعبه ی آمال خود با راهبرد موعود سیاسی مشترک به میدان عمل برای تحقق اندیشه محو گرایانه خود خواهند آمد؟ در این راستی آزمایی که از یک سو جبهه ی مقاومت اسلامی با محوریت نظام اسلامی ایران برای محو غاصبان قرار دارد. و در سوی دیگر جبهه ی غربیان با تفکر صهیونیزم جهانی و محوریت اسرائیل برای محو تروریسم قرار دارد. باید دید در این درگیری فراگیر دو جبهه ی محو گرا که بستر بسیار خوبی را برای راستی آزماییهای عملی و میدانی حامیان محو اندیشان فراهم نموده است کدامین به میدان عمل می آیند، و کدامین فقط با رجز خوانی مگر را برای رفیق، رقیب و مخالف می خواهد . بقول حافظ علیه رحمه:
خوش بُوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان/تا سِیَه روی شود هر که در او غَش باشد
یا بقول شهید بهشتی ره: شیپور جنگ که نواخته شد مرد از نامرد شناخته می شود. حال که افکار عمومی جهانی و جوامع اسلامی به حمایت از محور مقاومت اسلامی علیه آپارتاید اسرائیل محوگرا و سران دولتهای مسلمان ضد اشغال و کشتار در غزه تحریک شده است. و از آنطرف محور ضد تروریسم و محو گرای آمریکایی با حمایت همه جانبه ی غربیان و سران غربی از اسرائیل به تحرک واداشته شده اند. باید دید در این محک واقعی و میدان جنگ چه کسانی تا آخر به میدان می آیند، می ایستند و پیروز بیرون خواهند آمد؟ و آیا غایت آمال و تفکر محو دگر اندیشان برای یکبار و همیشه محقق و محو می شود؟یا این شهید و شهادت صدیقین عقیدتی در راه محو دگری باکشتار مظلومین غزه و مردم بی گناه فلسطین و ساکنین شهرکهای سرزمین های اشغالی در دو جبهه ی محوگرا تازمانی ادامه می یابد،که منافع و حیات خود با خودیها با بطور جدی باخطر محو تهدید نگردد.
بنابراین حال با توجه به مصالح جهانی، منطقه ای و مصلحت اندیشی واقعگرایانه ای که درون دو جبهه بر سر عدم محو دگری پر رنگتر شده است. لذا ضمن اینکه امیدواریم فصل جدیدی برای پایان حیات فرزند نامشروع صهیونیزم جهانی و استعمار گران فرا رسیده باشد، اما هم اکنون چانه زنی های همراه با نشان دادن چنگ و دندان خشم محو گرایان مستاصل شده در دو جبهه با کشتار بی گناهان عیان تر شده است. همگان هم اشتیاق وافری برای خاموشی جنگ ویرانگر و بی حاصلی دارند. توصیه ای فوری برای دو جبهه ی محوگرای خشن و حامیان محافظه کاری که به جنگ جنگ تا حفظ حیات من دامن می زنند،متذکر می گردد. درون محو گرایی راه حل تحقق همه ی ایده های سازنده مانندحفظ حیات خود و خودیها به تجربه ی تاریخی اصلاً وجود نداشته و ندارد.
لذا ایده ی گفتگوی تمدنها، ادیان و صلح عادلانه ی بین الملی بهترین راه حل منازعات دینی و دنیوی برای تحقق منویات بشری، سعادت اخروی و اختلافات ارضی می تواند باشد. بشکل ایده آل جمهوری اسلامی ایران استقبال از آرای کلیه ی مردمان سرزمین های اشغالی و فلسطینی و ایده آل واقع گرایان دنیا اعراب و سایر ملل تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شریف می باشد. چون در شکل و محتوای گفتگو بصورت نرم و سخت محو اشغالگری، خیره سری خشونت بار افراطی سیاسی و دینی نهفته است. چنانچه در منشور و متون اسلامی، سایر ادیان و مکاتب فلسفی عقلانی دیالوگ و گفتگو سرآمد همه گفتمانها برای تحقق امنیت، تعقل اندیشی و منافع همه جانبه می باشد. و در نزولات وحیانی آسمانی بین خالق و مخلوق برگزیده و حواریون مومن با خواندن و گفتگو شروع می شود. و مبنای دعوت طاغیان، طواغیت به هدایت و صراط مستقیم بدون خشونت گفتمانی بصورت نرم در قالب: اذْهَبا إِلَي فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی فَقُولاً لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا... مورد تاکید و آمده است.