شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۷۹۳
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰
شوشان ـ فاضل خمیسی :

گفته میشود کور مادرزاد از نابینایی که بر اثر بیماری یا حادثه چشمانش را از دست داده، خاطرات بسیار کمتری را در ذهن خود دارد، از طرفی دیگر گویا کور مادرزاد بسیار راحت تر با نابینایی خود کنار آمده و بر اثر همین مدارا،  تحمل زندگی در میان بینایان برایش آسان‌تر رقم می خورد.
 درد چشم منجر به نابینایی آنقدر دهشناک و سخت است که در ضرب المثل عرب به آن بالاترین درد گفته میشود..
 غرض از این قیاس، اشاره به  حال نه چندان خوب خوزستان است.
 استانی که در شعار، چشم و چراغ کشور و در ثروت و موقعیت و تاریخ هیچ هماوردی نداشت امروز دچاربیماری «تراخمی» شده که اندک، اندک دارد او را به مرز کوری
رسانده و با این روند دیر یا زود این چشم و چراغ ایران به خاموشی رهسپار گردد.
  در رابطه با مشکلات و معضلات خوزستان آنقدر سهل انگاری و بی تدبیری عادی سازی  و نهادینه شد که خیلی ها بر این باورند که بهترین رفتار حفظ وضع موجود بوده  و مسائل استان لاینحل است. شاید خوزستان بهشت مدیران مساله دار و بی تخصص است ، مدیرانی که از قِبل این استان برای خویش روزمه سازی کردند و به نوایی رسیدند و نیز انواع نمایندگانی که با شعار درمان آمدند اما خودشان«دردی» شدند بر آلام مردم که پرداختن به این مقوله هم حوصله ی زیاد میخواهد و هم شجاعتِ از خود گذشتن!
خوزستان، به یکباره اینگونه فرسوده نشد..  وقتی مسوولان ذیربط نسبت به نشانه های ناکارامدیهای فرهنگی، اقتصادی و آموزشی بی تفاوتی نشان دادند، این نواقص آنقدر حجیم و ریشه دواندند که نفس استان را بُرید و از یک استان مهاجرپذیر و در حال توسعه ، استانی ساختند که بالاترین نرخ مهاجرت فرستی و عدم توسعه نیافتگی را به خود اختصاص دهد.
 وضعیت کنونی خوزستان بعد از اینهمه برنامه توسعه و تنوع مدیریتی نشان داده که همه ی راههای رفته نه تنها غلط بلکه بیراهه ای بود که شاید سالها بگذرد تا بلکه معجزه ای گردد و استان به ریل صحیح حرکت بازگردد.
 «تراخم» هم ابتدا از یک عفونت ساده ی چشمی شروع  و بدلیل عدم توجه و درمان مناسب به نابینایی مطلق منجر میشود...
بارها فریاد زده شد که «خوزستان» دچار بیماری و سوء تدبیر مدیریتی است، چندین بار نوشته شد که مدیریت رانت خوار و غیرمتخصص بر منابع استان چنبره زده اند! بسیار مواقع اعلام خطر شد که با این نگاه مدیریتی، خوزستان، بلوچستان دیگری خواهد شد، اما متاسفانه عمداً یا سهواً گوش ها آنقدر سنگین بود، که نه تنها صداها شنیده نشد بلکه طمع ورزی و منافع فردی و شخصی  بر چشمان تصمیم سازان و تصمیم گیران تبدیل به «غشایی» شد که هیچوقت نخواستند واقعیت جاری خوزستان را ببینند....
 با توجه به شعارها و گفتمان رئیس جمهور فرصت دولت چهاردهم شاید آخرین امید برای خروج استان از وضعیت موجود است، همانطور که قبلاً گفته شد برای «حال» خوزستان باید طرحی نو با نگاه به ظرفیت و شرایط فعلی آن نگاشت..
 از آنجا که توسعه، مفهومی انسانی دارد لازم است شاکله و نمودار مدیریتی  این بار به دور از ملاحظات دست و پاگیر که سالهاست مثل غل و زنجیر عامل عقب افتادگی استان شده طوری ترسیم گردد که غایت آن فقط توسعه و پیشرفت خوزستان باشد ، شاید تابو شکنی در انتصابات و تغییر معیارها از «ملاحظات» به «تخصص» و «پاکدستی» مهمترین گام در این خصوص باشد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار