شوشان ـ ریاض علی فرحانی :
«...ماهیچگاه قصد اقامت نکرده ایم
باید نماز قصر بخوانیم
زیرا مسافریم
جای نماز عشق همین جاست
برخیز تا نماز بخوانیم
وقت نماز مرگ بر آمریکاست
پاداش این نماز کم از آن نیست»
( قیصر امین پور)
درگیریهای نظامی بزرگ، همواره به مثابه آزمونهای تاریخساز برای ملتها عمل میکنند؛ این رخدادها، ضمن به چالش کشیدن ساختارهای دفاعی و اقتصادی، شالودههای انسجام اجتماعی و هویت ملی یک کشور را نیز در معرض سنجشی جدی قرار میدهند.
در شرایط کنونی، که جمهوری اسلامی ایران درگیر یک منازعه تمامعیار با جبهه استکبار به محوریت رژیم صهیونیستی است، شاهد شکلگیری یک موج قابل تأمل از وطندوستی و وفاق ملی هستیم، این پدیده، که در آن تعلق به «ایران» و «میهن اسلامی» بر وابستگیهای جناحی و سلیقههای سیاسی پیشی گرفته، فراتر از یک واکنش احساسی و موقتی، ظرفیتی است که باید به دقت تحلیل و برای آینده سرمایهگذاری شود.
از منظر نظریههای جامعهشناسی سیاسی، تهدیدات خارجی مشترک، یکی از قدرتمندترین عوامل تولید همبستگی و تقویت پیوندهای دینی و قومی و نهایتاً افزایش سرمایه اجتماعی محسوب میشوند.
شوک ناشی از حمله مستقیم دشمن و به شهادت رسیدن جمعی از فرماندهان ارشد نظامی، موجب همگرایی شدید در جامعه ایران شد و در آن لحظه مناقشات و رقابتهای سیاسی داخلی در برابر ضرورت حفظ هویت و دفاع از کیان ملی، رنگ باخته است ؛ در چنین شرایطی، لایههای عمیقتر هویتی، یعنی هویت ملی-ایرانی و هویت تمدنی-اسلامی، فعال شده و به مثابه یک «هویت فرادست» هویتهای خردتر سیاسی را تحتالشعاع قرار داد. این همان سرمایه اجتماعی است که به نظام سیاسی اجازه میدهد تا با پشتوانهای مستحکم از تابآوری اجتماعی، در عرصه میدانی و دیپلماتیک با قاطعیت عمل کند.
همگرایی میهنی که امروز شاهد آن هستیم یک فرصت تاریخی بیبدیل استد که قدرتی بالاتر از موشکهای نظامی استکبار دارد ؛ این پدیده نشان داد که در اعماق جامعه ایران، یک پیوند ناگسستنی حول محور وطن و ارزشهای انقلاب اسلامی وجود دارد که در لحظات خطر، خود را آشکار میسازد.
موفقیت نهایی در این نبرد تمدنی، نه فقط در شکست نظامی دشمن، بلکه در توانایی ما برای حفظ و ارتقاء این سطح از وحدت ملی برای آینده تعریف میشود وتبدیل این سرمایه گرانبها به یک ستون پایدار برای ساختن آینده و تحقق تمدن نوین اسلامی، رسالتی است که بر دوش همه دلسوزان این مرز و بوم قرار دارد.