شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۷۵۲
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۳
شوشان ـ  جعفر دیناروند :

یکی از نکته های مهم در وضعیت های غیر عادی، نگرش های انسانی به آن موقعیت هاست.این یعنی،مسائل و مشکل های فراوانی که قابل طرح می گردند، فراوان و متعددند.
به طور مثال،وقوع زلزله در مکانی خاص، گرچه از نوع طبیعی محسوب می شود اما تبعات آن این چنین تفسیر نمی گردند.ترس های وجودی در کنار جستجوی مکان های امن برای نجات جان،مواردی است که روی می دهند.
در همین راستا،نگرش به وضعیت جنگ گرچه برای ما،دفاع محسوب می شود ولی بدون شک تابع همان موقعیت های جنگی است.یعنی،تهاجمی برای از بین بردن استقلال یک ملت با پیشینه چندهزار ساله است.
در این نگاه،جنگ، امر نامیمونی تفسیر می شود که از بیرون مرزها و با نقشه های حساب شده و از قبل طراحی گردیده، اجرایی می شود.بدیهی است که تراشیدن بهانه های مختلف هم چاشنی کار می گردد تا راه گریزی برای خلاص بیابند.
در این زاویه و از دیدگاه تحلیلی،دو واژه خودنمایی می کنند.«روح» به عنوان کلمه ای مستقل و «روان» به مثابه، عملی در اجرا، قابل توصیف می شوند.
این دو واژه به طور گسترده در هر دو موقعیت«تهاجم» و «تدافع» قابل تسری است و گرچه در طول و عرض،مانند هم نیستند اما در معنایابی،دقیق،عین هم هستند.
این نشان می دهد که «روح» همان روحیه است و به معنای طرز تلقی فرد یا افراد از دنیای هستی است،از وضعیتی است که در آن قرار دارند.همان عینکی است که با آن، اطراف را می نگرند.
«روان» در این مسیر، تکمیل کننده است.دنباله رویی است که روح،فرمان می دهد.مجموعه اعمالی  که نشات گرفته از وضعیت و چگونگی،روحیه است.یعنی،این شکل و ماهیت روحیه است که روان را به حرکت وا می دارد.
بر این اساس، جای تعجب نیست، کشوری که خود را متمدن می خواند، هیروشیما و ناکازاکی را به وجود می آورد و هزاران انسان را نابود می کند.این عمل هسته ای از روحیه ای می روید که در تهاجم گرایی موجود است.
همین معنا را می توان در فاجعه غزه به روشنی دریافت.روحیه حیوانی و متوحش،سبب قطع آب و غذا می شود و جالب اینکه به صورت علنی،از این عمل دفاع می کنند.حتی در مورد کشتار نوزادان فلسطینی نیز با استفاده از همان روحیه، از بین بردن آن ها را لازم برمی شمارند.
با این حال،بسیاری از افراد تصمیم گیرنده در برخورد با فجایع جنگی،از این دو واژه،غافل می شوند و از صلح و سازش،سخن می رانند در حالی که تلاطم درونی مهاجمان، همچنان فعال است.
پس،روح و  روان جنگی،یکی از پنهانی ترین وضعیت های جنگی در طول زمان بوده و هست.غفلت از آن، چنان ضرباتی بر پیکره انسانی وارد کرده است که تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد.
آنچه امروز،در جهان غرب،پا گرفته است،ناشی از همین روحیه است.اینکه ما همه چیز داشته باشیم و دیگران نداشته باشند.شما هر چه را در سازمان های بین المللی تصویب کنید،پشم است.ما وتو می کنیم.
این روحیه برتری دیدن، سبب حمله به سایر سرزمین ها می شود.می کشند و از بین می برند.دیگران را«گاو شیر ده» می نامند و دستور انتقال سرمایه ها را به کشور خود می دهند.
این، واقعبت امروز ماست.گرچه نمی تواند،حقیقت باشد اما در هر صورت، موجود است.همان روحیه ای که حمله اسکندر را به وجود آورد.
عمل چنگیز و کشتار انسان های بیگناه،ناشی از همان وضعیت درونی آن خونخوار بود.هیتلر و موسولینی، تابع دستوراتی شدند که روحیه، اصل و اساس آن را تشکیل می داد.
مطالعات علمی و نگرش های عمیق در مورد انواع فجایع انسانی،در طول تاریخ بشریت،به همین دو واژه ختم می شوند.روحیه، شکل می دهد و روان،بدان عمل می کند.
اینکه در بعضی از نوشته ها و اظهار نظرها، به خصوص سیاسی، سخن از پایان و آتش بس به میان می آید اما این، تاییدی بر  فراموشی اصل هاست.
این یعنی،ر‌وحیه استکبارماندگی در انواع ترامپ ها و استفاده بیشمار از کلمه«من» همچنان جاری است.این تلاطم درونی، آرام نمی شود مگر برتری جویی،ارضا گردد و البته این نیز امر موقتی است.
در بعد دفاعی، وضعیت متضاد می گردد.آغازگر نبودن، به دلیل آرامش درونی و انسانگرایانه است.روحیه ای که در آن،حقیقت جویی،اصل است و بشردوستی،اساس محسوب می شود.
بر این اساس،روان یا همان عمل هم،تابعی از انساندوستی می گردد و در هنگام دفاع، از کشتن انسان ها،بیزار می شود.
روح و روان جنگی را باید،محوری برای انواعی از حوادث از جمله،قتل عام غزه، بمباران یمن،اشغال افغانستان، بی خانمان کردن فلسطینیان، نسل کشی مسلمانان در بوسنی،هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری و حمله به ایران، در نظر گرفت و بر اساس همان وضعیت،تصمیم گرفت.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار