کشور«آذربایجان»مرا به یاد لطیفه ای قدیمی می اندازد که:
اولی می پرسد:
-در شهر شما آثار باستانی هست؟
دومی جواب می دهد:
-نه، اما قرار است بسازند!
حالا حکایت کشور «آذربایجان»است که (مثل خیلی ها که فرصت تهیه غذا ندارند یا بلد نیستند غذا بپزند و درنتیجه غذای حاضری می خرند)مدتی است که «مشاهیر و میراث فرهنگی حاضری»(!) می خرد یا به عبارت صحیح تر تصاحب می کند!
(البته اینکه دیگر کشورها مشاهیر،رسوم و ورزش های ایرانی را به نام خودشان در جهان ثبت می کنند و مسئولان پرظرفیت ما نظاره گر این ماجراهایند،خدای نکرده حمل بر بی تفاوتی و سوءمدیریت نشود؛ بلکه این امر نشان از ادب،گذشت و احترام والای فرهنگ ایرانی دارد!)
بعد از ثبت «تار ایرانی» به عنوان میراث معنوی کشور آذربایجان(!)آخرین مورد از این نوع، دست درازی کشور مذکور به ورزش ایرانی چوگان بود!
پیشنهاد می شود مسئولان محترم کشور نیز درخواست استرداد نام این کشور را داشته باشند تا این کشور بعد از این با نامی دیگر خوانده شود، چون نام این کشور –که خودش در گذشته ای نه چندان دوربخشی از ایران بوده است- عاریتی و متعلق به ایران است!به گواهی تاریخ، نام «آذربایجان»همواره به منطقه جنوب رود ارس و حوالی آن، اختصاص داشته و منطقه جغرافیایی فعلی کشور آذربایجان، «اَرّان» نامیده می شده است!)
به مسئولان هوشمندمان هشدار می دهم که از منابع موثق اطلاع پیدا کرده ام موارد بعدی کشور «آذربایجان»به شرح ذیل است:
-تصاحب استاد شهریار:به بهانه شعرهای آذری ایشان و نیز غزل فارسی:پر می زند مرغ دلم با یاد آذربایجان!
-تقاضای استرداد ماه آذر از تقویم شمسی:به بهانه اینکه این واژه در ابتدای نام این کشور کاربرد دارد!
-ثبت شهر ماکو در یونسکو:با توجه به هم قافیه بودن ماکو و باکو!
-ثبت یوزپلنگ ایرانی، دمام بوشهری و فالوده شیرازی:دلیل خاصی ارائه نخواهند داد،عشق شان خواهد کشید!
-ثبت راقم این سطور به عنوان میراث معنوی طنز(!): به بهانه اینکه متولد آذربایجان غربی است و شعر ترکی نیز می سراید!
در پایان هشداری مشابه به مسئولان فرهنگی کشور «آلمان» می دهم که بنا به شنیده ها کشور «آذربایجان» در صدد است، موسیقی دان شهیر آلمانی «یوهان سبستین باخ» را نیز با ارائه مدارک مستند و متقن جزو مشاهیر خویش ثبت کند!
کشور«آذربایجان» ادعا کرده است که «باخ»آنگونه که از اسمش پیداست، آذری بوده است.«باخ» در ترکی به معنای «نگاه کن» است!
منبع: تهران امروز