22 کشته و مجروح در تصادف مینیبوس با تریلر در جاده گتوند - شوشتر خبری تاسف بار اما تکراری بود که چندی قبل روی خروجی های خبرگزاری های خوزستان قرار گرفت.
درست مانند خبرنگاران حوزههاي بينالملل كه روزانه اخبار كُشت و كُشتارهاي ناشي از بمب گذاريها و اعمال تروريستي دركشورهاي همسايه را رصد ميكنند، خبرنگاران حوادث نويس رسانههاي ايران هم در سالهاي اخير كمتر روزي را بدون انتشار خبر يك تصادف مرگبار به شب رسانده اند. انگار كه مسابقه اي در ميان بوده باشد، روزي در صفحه بينالملل يك بمبگذار انتحاري در عراق ده ها نفر را لت و پار ميكند و روز ديگر، چند صفحه آنسوتر در صفحه حوادث، اتوبوسي يا ميني بوسي و يا حتا يك سواري مسافركش در جادههاي كشور دچار حادثه ميشود و اينجا هم عدد كشته شدگان دو رقمي است. حتا اگر خودروي حادثه ديده يك سواري پژو با ظرفيت حداكثر 5 نفر باشد، باز هم 11 نفر كشته ميشود تا در رقابت مرگ از همسايههاي بحران زده چيزي كم نداشته باشيم.
سريال مرگهاي جاده اي و حوادث خونبار رانندگي در ايران اما هيچ گاه پايان ندارد و فقط از سالي به سال ديگر منتقل ميشود. اگرچه آمارهاي رسمي هر ساله اميدوارانه از كاهش تدريجي رقم نهايي قربانيان سريال غمبار «رانندگي و جاده» خبر ميدهند، اما واقعيت تلخ اين است كه اين ماجرا آن قدر كه فرازهاي تراژيك دارد، فرودهاي اميدواركننده ندارد! به عبارت ديگر اگرچه سرجمع آمارهاي تلفات جاده اي در سال گذشته به زير20 هزار نفر رسيد و مسئولان امر اميد دارند كه اين كاهش امسال هم ادامه پيدا كند، اما تراژدي آنجاست كه مرگهاي دست جمعي در جادهها انگار روز به روز بيشتر ميشود. تا جايي كه به قول دوستي، سفر با وسايل نقليه عمومي در جادههاي كشور، بيش از هر چيز به يك اقدام براي «خودكشي دست جمعي» شباهت يافته است. وقتي وقايع خونين جادهها در سالهاي اخير را دقيق تر بررسي ميكنيم، ميبينيم كه از يك سو سال به سال مرگ و ميرهاي ناشي از دچار حادثه شدن اتوبوس ها، ميني بوسها و به طور كلي وسايل نقليه عمومي از خودروهاي شخصي رشد بيشتري دارد.
آمارهاي پليس ميگويد93 درصد تصادفات جادهاي بر اثر عوامل انساني كه يكي از آنها خواب آلودگي است اتفاق ميافتد. به طور معمول اين دسته از رانندگان كه خود را حرفه اي ميدانند معمولا بيش از اندازه استاندارد پشت فرمان هستند و معمولا ساعات رانندگي مستمر آنها بي حساب است. طبيعتا اين شيوه كار و تلاش براي زودتر رسيدن و بيشتر كار كردن، خستگيهاي مزمن و خواب آلودگي رانندگان را به همراه دارد.
در كنار آن تجربه نشان داده است كه نظارتهاي قانوني بر سلامت جسمي و رواني اين جماعت هم آن چنان دقيق وكارآمد نيست. اين مسائل و به تبع آن رفتارهاي پر خطر رانندگان به طور قطع اصلي ترين عوامل بروز خطاهاي انساني در رانندگي به خصوص از سوي رانندگان به اصطلاح حرفه اي و شاغل است.
در سوي مقابل يك دليل مهم ديگر در بسياري از حوادث ناگوار در جادهاي، عدم توجه به ايمني خودروها در زمان ساخت و نقص فني خودروها در زمان كار ست. بسيار شايع است كه خودروهايي داراي نقص فني بزرگ يا كوچك مشهود است اما همچنان اجازه توليد و مونتاژ و شماره گذاري مييابند. با اين تفاسير به نظر ميرسد همه كساني كه به نوعي دستي بر آتش حمل و نقل و ترددهاي جاده اي دارند بايد اقداماتي جدي انجام دهند تا نقش اين عوامل انساني و ارابههاي در اختيار آنان در قرباني كردن شهروندان و خونين كردن جادهها كمتر و كمتر شود.