امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
عبدالرحمن نیک سرشت: جناب دکتر کیانوش راد بنیانگذار بنیاد خوزستان شناسی کتاب خود اندیشی پسامدرن "هیلاری لاوسون "را که توسط سینا رویایی و به پیشنهاد آقای بابک احمدی ترجمه شده بود را به بنده اهدا نمود که بر اساس آن یک سری مطالعات فلسفی سیاسی بر روی آن متن انجام دهم، تا برخی از مطالب اش در روند مطالعات بنیاد مورد استفاده و مداقه قرار گیرد به هر حال منهای این زنده باد ها و مرده بادهای سیاسی، اقدامات پژوهشی، تلاش های روشنگرایانه و دلسوزی های جناب آقای کیانوش راد، به عنوان یک دانشور در حوزه ی علم سیاست برای توسعه فکری استان خوزستان قابل تقدیر است.
بنابراین در راستای همین نوع از فعالیت های
سیاسی، بر خود لازم دانسته تا نقدی مشفقانه بر نحوه ی ادبیات و برخی از داوری های
ایشان بر سر مسایلی که در مصاحبه ی اخیر خود با پایگاه خبری شوشان انجام
داده است را به رشته ی تحریر در آورم. این نقد در تقویت گفتمانی خواهد کوشید که
فقدان آن در عرصه ی سیاسی کشور ملموس است.
فعالیت های سیاسی – جناحی باید در استان های قومی
تشدید شود
انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری نشان داد مردم
در انتخاب راه اصلاحی در کشور اشتباه نکردند. مردم خواستار اصلاحات هستند و اصول
گرایان و اقتدار گرایان باید این پیام را گرفته باشند. بخشی از آنان فهمیده اند و
بخشی هنوز یا متوجه نشده اند یا خود را به خواب زده اند.
با این تحلیل پسامدرن از خوزستان است که مخالفان
استقلال و تمامیت ارضی ایران سعی دارند با تبلیغ مذهب وهابیت در شکاف هایی از لایه
ای که در آن یک اندیشه ای سیاسی خاص تلاشی به بر هم زدن این وضعیت نمایند. برای مثال آرای
بسیار بالای آقایان سید شریف حسینی و سید شکرخدا موسوی بیانگر غیر قومی بودن عرصه
ی سیاسی مرکز استان یعنی کلانشهر اهواز است. خوزستان از دیرباز با توجه به تنوع
قومیتی بی تردید استان غیرسیاسی و غیر قوم گرا بوده انقلاب که شده مباحث رای و رای
گیری این فکر را از حیث سیاسی تقویت بخشیده ولی از لحاظ اجتماعی قوم گرایی نمودی
نداشته است ما از اول انقلاب شاهد آن بودیم که روند مربوط به رای و رای گیری بیشتر
ایدئولوزیک و پیرو منشانه پیگیری می شد .
بهترین حرکتی که از دوم خرداد به بعد در سنت سیاسی
ایران به تجربه در آمد تحول در جریان رای و رای گیری بوده که از سیر
ایدلوژیک و پیرومنشانه ی دو دهه قبل خود خارج گشته و به روندی جناحی و فرد محورانه
تبدیل گشت. به این سویه ازگفته ی برادرم کیانوش راد موافقم که تجربه ی خوب از اصلاحات
توانسته این دستاورد را نهادینه سازد که در ادامه ی همین نوشتار جزئیات مربوط به
آن را توضیح می دهم.
کیانوش راد: حماسه ی دوم خرداد را مردم آفریند .
مردم در این روز به روند اصلاح امور – آنهم توسط شخصی به نام خاتمی – رای دادند .
مردم هم خواستار آزادی بیشتر و بهبود وضعیت زندگی بودند و هم خاتمی را فردی صادق و
دلسوز یافتند پس برخلاف تصور جناح راست یا محافظه کار و یا به اصطلاح اصول گرا ،
به صورت شگفت آوری به پای صندوق ها رفتند و رای به خاتمی دادند. در ادامه علیرغم
بحران آفرینی های مکرر جناح راست، انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری نشان داد
مردم در انتخاب راه اصلاحی در کشور اشتباه نکرده اند . مردم خواستار اصلاحات هستند
و اصول گرایان و اقتدار گرایان باید این پیام راگرفته باشند. بخشی از آنان فهمیده
اند و بخشی هنوز یا متوجه نشده اند یا خود را به خواب زده اند.
* در خوزستان به عنوان بخشی از یادآوری خاطرات ، وضع چگونه بود؟
کیانوش راد: در خوزستان جناح راست با هدایت برخی از روحانیون سرشناس بیشترین هجمه ها و مخالفت ها و دشمنی ها را با خاتمی انجام داد . اما پس از اعلام نتایج در بهت فرو رفتند ، برخی بر عنادشان ادامه دادند و برخی دیگر واقع بینانه و برخی فرصت طلبانه ، به تعریف و تمجید از خاتمی پرداختند . بهر حال همه ما در مواضع مان احتمال اشتباه هست اما مهم صداقت و واقع بینی و مردم داری و مردم خواهی ماست که شاخصی برای تعیین مسیر درست است . این بحث ها را در جای دیگری باید به تفصیل بیان کرد.
نگارنده : در "میان تیتری" که شوشان برای مصاحبه جناب کیانوش راد زده است بیانگر عدم تغییر ادبیات گفتمانی در نزد آنان است علیرغم دو دهه گذشت از عمر اصلاحات ما شاهد عدم تغییر و تحول ادبیات رادیکال در اصلاح طلبان هستیم.
بنده با این ادبیات مشکل پست مدرن دارم. ادبیات
توسعه، ادبیات رادیکال نیست! ادبیات آونگارد است. بهرحال اصلاحات یک واقعیت
انکار ناپذیر است و نباید خاتمیسم با اصلاحات یکی انگاشته شود و جریان اصلاح طلبی
یک جریان یکپارچه و یک دست نیست و تنوع گرایشات در آن بسیار است. خود اصلاح طلبانی
را دیدم که می گفتند کارهایی که ما می خواستیم انجام بدهیم و نتوانستم احمدی نژاد
تحت لوای انقلابی بودن انجام داد. بعد عده ای گفتند احمدی نژاد آن مسایل را ابزاری
انجام می داد و بر علیه اقتدارگرایانی بود که دولتش را تضعیف کردند.
سخن بنده با آقای کیانوش راد این است: به خاطر یک
فرمان جناحی که ما مثلا لحن و ادبیات خودمان را کمی رادیکال تر کنیم تا فشار
اقتدار گرایان را بر روی دولت کم کنیم . حالا یک سوالی این وسط از آقای کیانوش راد
مطرح می شود!؟ که تنها تلاش اصلاح طلبان نیست که به دنبال حمایت از دولت اعتدال در
مقابل برخی از مخالفانش هستند بلکه خیلی از اقتدارگرایانی که به ذم اصلاح طلبان از
جمله یقه سفیدان محسوب می شوند امروز در صف حمایت از دولت اعتدال گوی سبقت را از
هم می ربایند و آن مفهوم ی که از اقتدار گرایی مثلا ما بیست سال پیش داشتیم دستخوش
تغییر و تحول پسامدرن نگشت!؟
نگارنده : ادبیات مورد استعمال در مصاحبه دکتر
کیانوش راد یک ادبیات رادیکال است و فاقد توانایی لازم در تبدیل معاند به مخالف و
مخالف به موافق وتبدیل موافق به یار و همراه است، همان تزی که سید محمد خاتمی واضع
آن بود که با ادبیات آونگارد بیان می گشت و نقطه ی افتراق خاتمی با سایر اصلاح
طلبان دوآتشه در نحوه ی بیان ادبیات در مسایل مورد اختلافش با رقیب بود. البته
ادبیات کیانوش راد فقط رادیکال است و سویه های غیر مترقی ندارد.
ادبیات آونگارد، ادبیات برون رفت از بحران است.
ادبیات درک دیگری به عنوان واقعیت موجود است. الان در گروه اصولگرایی سه برابر
اصلاح طلبان انشعاب رخ داده است. الان عمده ی مخالفت خوانی های علمی و اصولی بر
علیه اقتدار گرایان افراطی از سوی اصول گرایان منطقی نظام گراست. پس لزومی نداشت
دکتر کیانوش راد با ادبیاتی ماقبل از فضای تدبیر و امید وارد گفتمان می شد چون
تقسیم بندی انشعابات گروه های اصولگرا وافراطی در کشور مطابق با گذار 76 به بعد
نیست.
* آیا دولت فعلی را ادامه دوره ی اصلاحات می دانید ؟
کیانوش راد : بله ، اما با تجربه ی بیشتر ،هم در نیروهای سیاسی و هم در مسئولین اجرایی. بله این دولت هم در ادامه ی دوره سازندگی و اصلاحات است . اما با تعاریف و استانداردهای خاص دولت اعتدال . البته نمی توان گفت دولت ، دولت اصلاح طلبان است اما مخالف اصلاح طلبی هم نیست.
نگارنده : امروز بسیاری از اصولگرایان متنفر
از جریان انحرافی و حامیان آنهاست انرزی این دسته از اصولگرایان دو چندان تر از
انرزی اصلاح طلبان است. امروز دولت تدبیر وامیدی که اصلاحات رای آن را ازآن خود می
بیند و بقول دکتر کیانوش راد در ادامه ی دوره سازندگی و اصلاحات است از حمایت قوی
این جماعت غیر اصلاح طلب بهره می گیرد . درست است این دولت با پشتیبانی بسیج عمومی
اصلاح طلبان و سازندگی بهره مند گشته ولی دلیل ایجاب خود را مدیون فضا سازی افرادی
چون مرحوم عسکر اولادی مسلمان و سایر جناح هایی از اصول گرایانی می دانند که با
اندیشه ی حذف رقیب با تمسک از بد اخلاقی و افراط مخالفت می ورزیدند. یعنی باید حق
بدهیم به آقای روحانی که تنها خود را وام دار هاشمی و خاتمی نداند
و همانطور که دکتر کیانوش راد بدان معترف است نمی
توان گفت دولت یک دولت اصلاح طلب است اما در عین حال ضد اصلاحات هم نیست.
* چه آفت هایی دولت اعتدال را تهدید می کند ؟
کیانوش راد : آفت تندروی های جناح افراطی اصول
گراها و آفت دخالت های فراقانونی و غیر قانونی از بیرون دولت، که بیشتر به عنوان
مانع می بایستی مورد توجه قرار گیرد. اما از درون به نظر من دولت حداقل با دو چالش
مواجه است. چالش نخبه گرایی و چالش پوپولیسم. توضیح این دو کمی وقت می گیرد. اگر
دولت بسوی نخبه گرایی پیش برود و از پلورالیسم دور شود در آن صورت نخبه ها ، حال
از هر دو دسته - چه اصول گرا و چه اصلاح طلب - اولا راه را برای ورود نیروهای
اجرایی، جوانان و نیروهای جدید خواهند بست و در ثانی و مهمتر از آن ، منافع و
امتیازات به دست یک عده افراد خاص که همیشه در دولت ها بوده اند، خواهد افتاد و
گروه های اجتماعی و مدنی و اقتصادی و قوی امکان بهره گیری از منافع و پاداش ها را
نخواهند یافت. به همین دلیل پلورالیسم، تامین کننده حقوق اقلیت ها و اقوام است،
اما نخبه گرایی، با انحصار طلبی، راه را برای حضور گروه های مختلف اجتماعی و اقلیت
ها و گروه های قوی خواهد بست. از سوی دیگر رفتار اعتدالی مبتنی بر عقل گرایی است و
رفتار پوپولیستی مبتنی بر احساس گرایی و گاهی عوام فریبی و عوام گرایی
احساساتی، برخلاف عقل گرایی و اعتدال گرایی است.خب اینها را در حد چند جمله گفتم
اما ،توضیح آن مفصل است.
نگارنده : اشارات علمی دکتر کیانوش راد به عنوان
یک دستور کار مطالعاتی در خصوص شناخت ماهیت سیاسی از دولت تدبیر و امید در این
مصاحبه بسیار پسامدرن مطرح گشته است و به نظر نگارنده تامل بر روی این مقوله کمک
به ساخت قدرت دولت در ایران خواهد شد. براستی منشا و دغدغه های جناح افراطی منشعب
شده از جریان اصول گرایی در چیست!؟
واقعا یک مطالعه روانشناختی و جامعه شناسی از حوزه
ی سیاسی دینی با ید به انجام برسانیم. تا ببینیم چرا افرادی به نام دین و دین
گرایی دولت احمدی نژاد را به قدرت رسانند و چنان به آن ابعاد قدسی بخشیدند
که از سوی منتقدین غیر قابل نقد گردد. و باز چرا خود با آن، به اتهام انحرافی گری
به مقابله و مخالف برخاست!؟ و کار را به جایی رسانند تا به دلیل فضای افراطی گری
حاکم بر عرصه ی سیاسی منجر به ناکارآمدی نهاد دولت در ایران انقلاب اسلامی شده
است. گروهی که نه مواخذه می شوند و نه مورد شماتت واقع قرار می گیرند ولی مرتب خود
مواخذه گر و شماتت گرند. این گروه رقیب ستیز و منطق گریز کیانند. امروز نود درصد
از سیاسیون درون نظام اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و کارگزار از دست آنان در عذابند!
براستی گیریم که حق مطلق باشند ولی چرا واگرایی را
در دستور خود کار قرار می دهند!؟ انگار در یک کلونی سیاسی جای نمی گیرند.
فردا اگر کسی دیگری هم سرکار بیاورند بر سرش همان بلایی را می آورند که بر سر
احمدی نژاد آورده اند!
این روانشناسی گروه افراطی در ایران است.
و اما درمورد دولت آریستوکرات {اشرافیت گرا} تدبیر
و امید که ریشه های نوسازی مدیریتی ایران را قیچی می کند. دولتی که بیشتر «پیر و پتل
گرایی» می کند و به جوانان در توزیع مناسبات قدرت سهمی اعطا و تخصیص نمی دهد. نخبه
گرایی که دکتر کیانوش راد در مورد خصلت دولت روحانی گفته است اصلا صدق نمی کند . اگر
صدق می کرد ما الان ده پروفسور در کابینه داشتیم چند مخترع و مکتشف در سطوح
مدیریتی پایین تر از وزیر داشتیم.
دولت روحانی اشراف دولت های قبلی را سر کار آورد .
این دولت تظاهر به پوپولیست می کند اما به هیچ وجه نمی تواند به غظلت دولت احمدی
نژاد توده ای باشد. حتی دولت تدبیر و امید به شدت رقیب هراس است. ببینید در حین
مناظرات که فیلم آن موجود است خبرنگار صدا و سیما از تک تک نامزدهای ریاست جمهوری
سوال می کند که اگر شما سرکار آمدید از رقبای فعلی خود در تشکیل کابینه استفاده می
کنید همگی چنان جواب مثبتی دادند که نگو و نپرس! همین آقای روحانی بلبل زبانی اش
از همه بهتر بود . ولی وقتی سر کار آمد چنان با همان عارف که به نفعش رفت کنار آن
کرد که بنده ی خدا گفت من چیزی نمی خواهم! یا تعقیب کردند که حتی شهرداری را هم از
چنگ قالیباف خارج کنند. اگر افراطی ها رقیب ستیزند کم و بیش دیگر گروه ها رقیب
هراسند!
* نخبه گرایی به ضرر گروه های اجتماعی و قومی است ؟
کیانوش راد : به دلیل خیلی روشن .پلورالیسم یا
تکثر گرایی به وجود تفاوت های واقعی و به وجود منافع بعضا متضاد و مخالف
واقعی اذعان دارد. در پلورالیسم فرض بر آن است که اولا تفاوت و اختلاف به رسمیت
شناخته می شود . ثانیا علیرغم این اختلافات، همه در مزایای حکومت باید سهم داشته
باشند. چه در تقسیم پست ها ، چه در تقسیم کارهای اقتصادی و چه در سایر امور . نکته
ی مهمی که می توان اضافه کرد اینکه دولت با قبول پلورالیسم ،هم از همه
ی ظرفیت ها و توانمندی ها استفاده می کند، و هم انجام اقداماتش سهل تر و
کارشناسانه تر خواهد شد و هم چون همه نظرات گروه های اجتماعی و گروه های
قومی و گروه های منفعتی را می شنود و دست همه را در کاسه دولت می کند ،
نظرات هم پخته تر، کارشناسی تر و همگراتر می شود و این به نفع دولت و ملت است .
اقوام و اقلیت ها هم احساس حضور واقعی می کنند. نخبه گراها ،هر کس که باشند چه
اصلاح طلب، چه اصول گرا و چه فعالان قوی فرقی نمی کند همه خود را اصل می دانند و
مردم و جریانات سیاسی و اجتماعی را دنباله روی خودشان می خواهد و مشکل و چالش از
اینجا شروع می شود .
* حضور تکثر گرایی در بافت دولت ، فکر نمی کنید کار
دولت را کند می کند و یا مثلا در استان هایی مثل خوزستان باعث اختلاف بیشتر می شود
؟
کیانوش راد : اصلا قبول تکثر گرایی و رسمیت دادن
به آن ،اولین قدم برای رفع اختلافات است . وقتی ما می گوییم ایران برای همه
ی ایرانیان،یعنی ایران را برای یک قوم نه . برای یک گروه و جناح سیاسی نه ،
برای یک قشر خاص حالا به هر عنوانی نه . ایران ملک مشاع هر کس است که ایرانی است .
عرب ، ترک ، لر ، کرد ، ترکمن و حتی فراتر مسلمان و یا غیر مسلمان . یعنی هر
ایرانی یک هفتاد میلیون ام در این کشور ، سهم دارد . همه ی مردم سهامدار این شرکت
بزرگ به نام ایران هستند و هیچ طبقه یا قشری حاکم مطلق نیست و با رای گیری مردم
،مسئولان این شرکت را تعیین و اداره می کنند
.
نگارنده : این نگاه از تکثر گرایی که دکتر کیانوش
راد بیان می کند یک نگاه سوسیالیستی و سندیکالیستی از سیاست و مقوله ی منافع ملی
است. مثلا مردم خوزستان به عنوان یک ایرانی که در استان خوزستان ساکن هستند و خوزستان
هم یک استان سوپر برخوردار ازحیث ثروت و منابع و مسایل سوق الجیشی منافع خیز است
در تعریف پلورآلیستی حقوق شهروندی از دیدگاه دکتر کیانوش راد همان حقی را دارند که
مثلا یک استان غیر برخودار دارد . این نگاه سوسیالیستی به هیچ وجه پسامدرن نیست و نه
تنها بنده به عنوان یک دانش افروخته ی علم سیاست بلکه هر انسان حسابگر آزاده هم
زیر بار این تعزیف پلورآلیستی سوسیالیستی نمی رود. گیر قانون اساسی در حین تدوین
همین بوده است یعنی بحث ایلات برخودار و نابرخوردار که راه حلش دو مجلسی بود و در
تاریخ سیاسی آمریکا از بدو تاسیس قانون اساسی فدرال معروف است . مملکت داری فراتر از
یک مفهوم تک بعدی از یک شرکت سهامی است تعریف جناب دکتر کیانوش راد یک تعریف
شرکت تعاونی از سیاست است که همه ی اعضای آن توسط دولت آورده ی فرضی دارند.
این معنا که ایران برای همه ی ایرانیان که ایران یک شرکت تعاونی سهامی است و هر
ایرانی یک هفتاد میلیونم درآن سهیم است. عملا طرحی ایدآلیستی و رومانتیک است. بله
هر ایرانی یک رای در ساختن سرنوشت کشور ولی وقتی ریز مسایل دیگر می شویم
نگاه فدرال بر مسایل حاکم می شود آن چیزی که آقای دکتر رضایی از آن بسیار
پسامدرن در حوزه ی امکانات سرزمینی و اقتصادی نام برد و نمی شود که استان خوزستان
از موهبت اعتبارات و امکانات با سایر استان ها یکی انگاشته شود. هرگز نه روشنفکران
خوزستانی و نه سران قومی زیر بار این تعریف سوسیالیستی از تکثرگرایی نمی روند
وقتی آقای دکتر کیانوش راد صحبت از تکثر گرایی
مبتنی بر کار و سازهای مدنی و دمکراتیک می کند پس باید به منطق جریانات قومی متحد
با خود در اوج تشدید فعالیت های سیاسی عصر اصلاحات هم گردن بنهد چون آنها به عنوان
یک جریان قومی به دنبال کسب سهمیه ی ترکیب جمعیتی خودشان در مدیریت استان هستند و
علنا بحث مسایل دیگری را ندارند هر چند که عملکرد آنان همیشه از سوی دو جناح اصلی
حکومت مشکوک گزارش می شود.
کابینه دولت اصلاحات و مجلس ششم بیشتر حزبی
مشارکتی بودند به گونه ای از سایر گروه های دو خردادی دیگر کمترین سهم را داشتند.
در خوزستان ما گروه های قومی را در مدیریت اجرایی
سهم کمتری دادند و یا این که متوقع سهم بیشتری شدند و یادم هست
مشارکتی را انحصارطلب می خواندند و حتی این حرف از دهن استاندار وقت جناب مقتدایی
هم بیرون آمد نتیجه تشدید آن فعالیت های سیاسی چه شد!؟
انحصارطلبی یا ذهنیت آن، فرقی نمی کند نتیجه ی
تشدید فعالیت های سیاسی فاقد آموزش و مراعات الزامات مدنی با حضور گروه های
قومی در عصر اصلاحات عملا چه شد!؟
باعث شد گروه های قومی از ترس حذف و نادیده انگاری ناشی از انحصار حزبی به صورت غیر مدنی تشکیلات نانوشته ی منسجمی را در خوزستان دایر کنند که باعث شد در انتخابات مجلس محلی،با کسب پیروزی کرسی ها را تصاحب کنند. خوب این چه توسعه ی سیاسی است . سرانجامش چه شد!؟
مشارکتی ها یک استاندار بومی را به نام مقتدایی که
مشی حزبی نداشت را بدلیل استقلال رای، کنار گذاشتند و با شعار ایران برای
همه ی ایرانیان به همه ی رجال اصلاح طلب خوزستانی دهن کجی کردند و آقای معین نجف آبادی
را از اصفهان به دلیل انقیاد پذیری حزبی به خوزستان تحمیل کردند!؟
* یعنی شما اداره ی امور کشور را مثل یک شرکت می
دانید ؟
کیانوش راد دقیقا . دقیقا همین است . یک شرکت با
سرمایه مشخص و محدوده مشخص و با سهامداران مشخص نه بیشتر و نه کمتر. هیچکس نمی
تواند و نباید بیش از سهم خود دخالت کند ،مگر آنکه سهامداران به او حق دخالت
و مدیریت و حکومت را داده باشند . درست مثل یک شرکت . تنها در این صورت است که
اختلاف قومی نیز برداشته می شود و همه براساس منافعشان ، به این شرکت بزرگ خدمت می
کنند .
از باستان عصر سقراط تا کنون بحث دموکراسی و
آریستوکراسی و بیان کاست های اجتماعی به شکل پیچده ، و تا زمان حال که
ساختار گرایان حول محور اداره کشور نظریه هاشان با بنیاد گرایان در رقابت است. و انواع
دموکراسی های پارلمانی و ریاستی و.....که در علم سیاست به شکل مدرن و پسامدرن
پیگیری می شود به همین دلیل است که نوع ادبیات جناب دکتر کیانوش راد را صرفا
رادیکال و در راستای مصرف آن یعنی بسیج نیروهای سیاسی در بخش پراکسیس {عمل سیاسی}
بیشتر ارزیابی می نمایم.
* در چند روز گذشته شما در جمع فعالان فرهنگی
خوزستان از توسعه ی انسانی در خوزستان سخن گفتید ، توسعه انسانی را به چه معنایی
به کار بردید ؟
کیانوش راد : ببینید در آنجا گفتم توسعه مفهومی
چند وجهی است .مفهومی است که خودش دچار توسعه یافتگی شده است و در آینده حتما وجوه
جدیدی برای آن احتمالا افزوده می شود . توسعه زمانی مساوی رشد اقتصادی دیده می
شد.اما امروزه توسعه فقط رشد اقتصادی نیست بلکه رشد اقتصادی ، استقلال ، آزادی و
دموکراسی ، ثبات و عدالت نیز هست
.
پس وقتی دنبال توسعه هستیم اولا باید بدانیم چه می
گوییم و به دنبال چه چیزی هستیم . همچنین باید توجه داشت برای رسیدن به اهداف خوب
، باید مشخص کنیم کدامیک برای ما در اولویت است و با دستیابی به کدام وجه ، سایر
وجوه به دنبالش خواهد آمد و این تعیین الویت هم از کشوری تا کشوری می تواند متفاوت
باشد .
مثلا برخی می گویند تا استقلال نداشته باشیم راه
به جایی نخواهیم برد . برخی می گویند تا آزادی در کشور نباشد هیچ چیز درست نمیشود
. برخی می گویند اینها را ول کنید تا رشد اقتصادی و درآمد ناخالص مالی افزایش
نیابد ، کاری از پیش نمی رود . برخی می گویند اینها مهم نیست مساله اصلی کم کردن
فاصله ی طبقاتی و توزیع عادلانه سرانه در آمد ملی است . پس همه ی اینها خوب اند
اما نکته ی مهم این است که از کدامیک باید آغاز کنیم . مضافا بر اینکه دو نگرش کلی
وجود دارد که در یک تقسیم بندی ساده که ماکس وبر و کارل ماکس نمایندگان آن هستند
یکی به اصالت و تقدم فکر و اندیشه و نگرش و باور می اندیشد و یکی به زیر ساخت ها و
عوامل مادی و اقتصادی . البته باید گفت هر دو مهم اند اما کدامیک را باید اول
ایجاد کنیم . به نظر من فرهنگ ، باور ، ایستارها وانگاره ها تقدم دارند تا فکر ما
عوض نشود ، وضع همین است که هست . در خوزستان نیز ابتدا باید باورهای ما به توسعه
تغییر کند البته پس از تعیین تقدم و تاخر ، آنوقت باید بحث اهداف ، خط مشی و
برنامه ها را هم دید.
این حرف های دکتر را باید با آب طلا نوشت.
* خب در این زمینه مگر تفاوت دیدگاه وجود دارد ؟
کیانوش راد : مساله همین جاست. در میان فعالان
سیاسی و اجرایی نگاه ها ی متفاوتی وجود دارد .مثلا برخی فکر می کنند همه چیز با
تغییر مدیران حل می شود در نتیجه همیشه و تنها کارشان تغییر مدیران است . برخی فکر
می کنند مشکل استان کمبود بودجه است . برخی فکر می کنند اصلا مرکز نشینان و حکومت
مرکزی با خوزستان خوب نیست و توجهی به توسعه خوزستان ندارند و برخی مشکل را در
نبود قوانین مناسب مثلا در منطقه ی آزاد اروند یا مناطق مرزی می دانند . برخی مشکل
را در سیاسی بودن نیروهای خوزستانی می دانند . و مرتب می گویند اگر می خواهید
خوزستان رشد کند از فعالیت سیاسی و جناحی و حزبی دوری کنند . برخی مشکلات را مسائل
قومی و قومیت ها می دانند . به نظر من هر کدام از اینها البته سهمی دارد اما مساله
اصلی ما ، مساله فرهنگی – سیاسی است
.
کیانوش راد : با احترام باید بگوییم این دیدگاه را
آقایان محسن رضایی ، شمخانی و فروزنده داشته اند و هنوز هم با کمی – شاید تغییر-
همین نظر را دارند . سخنان اخیر آقای رضایی را ببینید . ایشان جوری سخن گفته اند
که اولا خود را انقلابی و دیگران را سیاسی و جناحی خوانده اند و سپس در مذمت سیاسی
و جناحی بودن سخن گفته اند و در پایان فکر می کنند این انقلابی بودن است که کشور
را نجات خواهد داد نه جناحی و سیاسی و حزبی بودن . خب این یک برداشت اشتباه و ساده
انگارانه است . اتفاقا به نظر من در استان های قومی باید فعالیت حزبی و جناحی تشدید
شود حتا با اندکی هزینه ی بیشتر . راه ، کم رنگ شدن گرایشات قومی غیر
اصیل و پر رنگ کردن فعالیتهای سیاسی حزبی است . در کار جناحی و سیاسی افراد همفکر
کنار هم می نشینند و با هم کار می کنند . عرب و عجم و ترک و کرد و بلوچ و ترکمن
ندارد . حتا شیعه و سنی هم کم رنگ می شود . علاوه بر آن این جناح های سیاسی ، همگی
وصل به مرکز هستند و گرایشات ملی افزایش و گرایشات واگرایی کمتر می شود . علاوه بر
آن به افراد فرصت طلب و ابن الوقت نیز امکان مانور نمی دهد و افرد شفاف می شوند .
اضافه بر همه ی این موارد ، وقتی کار حزبی انجام شود ، افراد مسئولیت پذیر می شوند و برنامه محوری و گروه محوری جای بی برنامه گی و شخص محوری را می گیرد . من بارها گفته ام اگر در استان دو جناح قوی سیاسی باشند توسعه ی استان سرعت می گیرد . این دوستان می گویند جناح بندی در استان به ضرر توسعه ی ماست . من به اینان عرض میکنم آیا استان ما سیاسی تر است یا اصفهان ، کرمان ، مشهد و شیراز و .... و آیا استان ما عقب مانده تر شده است یا آنها .برخی از جریانات سیاسی در کشور ، افراد و اصالتش در این استانهاست اما آنها چرا پیشرفت بهتری از نظرما خوزستانی ها دارند . دلیل آن این است که وجود جریانات قومی سیاسی در استان ها و حضور آنها در مرکز ، باعث بالارفتن قدرت چانه زنی و رایزنی آنها خواهد شد . متاسفانه لابی سیاسی خوزستانی ها در تهران ضعیف است و این هم فقط به خودمان برمیگردد و لاغیر .
جناح های سیاسی در استان باید فعال شوند . این به
نفع استان و به نفع کشور است . گسترش فعالیت های سیاسی و حزبی ، به کاهش فعالیت ها
ی قومی و نامتعادل و تند منجر خواهد شد و این مساله ، مساله ای قابل تامل است .
متاسفانه نهادهای امنیتی نیز در این موضوع کارشناسی شده و عالمانه برخورد نمی کنند .
نگارنده : در مورد دیگران شاید حرف جناب دکتر
کیانوش راد درست از آب دربییاید. ولی آقای دکتر رضایی بزرگترین سایت خبری کشور را
در حمایت دارد سایت تابناک سیاسی ترین سایت خبری ایران است سایت تابناک یک سایت
آونگارد است . حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی در خانه ی احزاب یکی از تاثیرگذار
ترین احزاب ایران است. دکتر رضایی سه دوره در جریانات سیاسی ریاست جمهوری شرکت
جستند هزینه های سیاسی بودن را کامل پرداخته است .بنده و آقای حلالی از بر و بچه
های رسانه ای خوزستان ده سال است برنامه های سیاسی و اجتماعی و فدرال اقتصادی
ایشان را می نویسیم .این نهایت بی انصافی است.
الزاما تکریم اقوام توامان با فهرست بندی مطالبات
سیاسی آنان، و نیز قیام بر علیه قوم ستیزان، از سوی جریان دکتر رضایی، تحت
لوای فدارل اقتصادی، عین قوم گرایی نیست و انتساب ایشان به قوم گرایان ظلم بزرگی
است.
این نهایت بی انصافی است که ما در مورد دکتر رضایی
از عبارت اقدام بر غیر سیاسی کردن نیروهای استان نام ببریم. در صورتی که
اکتیوترین نیروهای سیاسی استان را جریان سیاسی دکتر رضایی در اختیار دارند
که در سه استان کشور رای اول انتخابات ریاست جمهوری را همین افراد تدارک دیدند. حتما
نیروهای سیاسی باید اصلاح طلب و یا اصولگرا باشند تا نام سیاسی را به خود بگیرند.
دکتر رضایی یک نیروی مستقل انقیاد ناپذیر است و نیروهای وابسته به جریان سیاسی
ایشان هم همین خصلت را دارند.
در آن مصاحبه کذایی حق با آقای دکتر کیانوش راد
است. دکتر رضایی می خواست بگوید انقلاب فرزندان خود را می بلعد. اما مفهوم سیاسی
کاری را با مفهوم سیاسی بودن را از هم تفکیک نکرده است. منظور دکتر رضایی سیاسی
کاری جناح های سیاسی بود ولی نتوانست مکنونات قلبی خودرا شفاف تر ارایه بدهد.
دکتر کیانوش راد می داند دکتر رضایی یک نیروی
مترقی سیاسی قدیمی استان خوزستان است و دنبال فله ای کردن فضای سیاسی استان نیست. ولی
کلا نقد دکتر کیانوش راد به مصاحبه ی دکتر رضایی بسیار علمی است. باید از تذکر
علمی ایشان ما بهره من شویم .
جالب اینجاست که دکتر رضایی فردی انتقاد پذیر و جان
گشاده ای است. بنده به عنوان یکی از اعضای جریان سیاسی ایشان تندترین انتقادها را
به ایشان عرضه کردم و ایشان از تهور سیاسی استقبال می کند.
* آیا این دغدغه که سیاسی شدن به تند شدن فضا کمک می
کند را درست نمیدانید ؟
کیانوش راد :سیاسی و جناحی شدن باعث دسته بندی
هویتی است . معلوم می شود هر کسی چه می گوید و چه می خواهد و با چه کسانی می خواهد
به اهدافش برسد . این بسیار خوب است . اصلا جامعه ی توسعه یافته مگر می شود دسته
بندی نداشته باشد . مساله مهم ادراک فرهنگی درست است . بارها گفته ام افزایش یک
درجه سازگاری میان فعالان سیاسی خوزستان مساوی صد درجه توسعه است . ما می توانیم
جناح بندی های خودمان را داشته باشیم ، اما برای مسائل عمومی خوزستان در کنار هم و
کمک کار هم باشیم . مساله آب کارون ، گردو غبار ، مسائل تالاب ها ، اشتغال و ....
اینها چپ و راست نمی شناسد . همه باید بتوانیم در کنار هم در جهت حل این مسائل گام
برداریم .
شکل گیری احزاب سیاسی در استان به نفع هم گرایی
ملی و توسعه استان است و غیر سیاسی کردن نیروها به بهانه های مختلف به ضرر استان .
ادامه دارد
اگر آقای کربلایی اعتقادی به کار غیر دولتی دارد بسم الله بیان بفرمایند از همین تریبون که چرا انتخابات برای تشکیلات بنیاد توسعه نمی گذارند؟
در مجموع دیدگاه های سیاسی حزبی ایشان فاقد حرف نو و نوع نگره شان به مسائل استان تحت تاثیر و عاریتی از نظرات آقای امید حلالی است که البته به کج راه سیاست رفته است و در دوره نمایندگی مجلس شان نیز به لحاظ سیاسی به شدت تحت تاثیر نظرات تئوریک اقای عبدالله سلامی بودند.
ایشان یک عنصر سیاسی است و نه یک متفکر سیاسی و به همین دلیل نمی تواند ایدئولوگ باشد
1- تشدید فعالیت سیاسی اجتماعی زمینه ی رشد نیروها و مسئولیت پذیری آنها را در یک بستر سازمان یافته، مدرن و منظم فراهم می کند.
2- سازمان یافتگی، شناسنامه ی هویتی افراد را تشکیل می دهد و افراد نمی توانند هر روز روی شاخه ی یک جریان سیاسی بنشینند و هیچ تشکیلاتی هم پاسخگوی عملکرد آنها نباشد.
3- نتیجه ی فعالیت سیاسی اجتماعی، آرایش و فعالیت نیروها حول فعالیت های ملی و ایرانشمول (اگر نگویم جهانشمول) خواهد بود نه مطالبات صرفاً منطقه ای و قومی.
4- جلوگیری از فعالیت سیاسی اجتماعی ایرانشمول، ضمن جلوگیری از توسعه ی استان، انرژی تخلیه نشده ی اجتماعی را به سمت مطالبات و گرایش های شهرستانی؛ قومی؛ طایفه ای و عشیره ای برده است. به نتایج انتخابات شوراها و مجلس در شهرها و شهرستان ها نگاهی بیندازید.
5-به نظر می آید جناب آقای یک سرشت واقعیات قومی و مطالبات آنها را بسیار کمتر از آنچه هست، باور دارند.
ببخشید خیلی طولانی شد.
آقایجوادی خوب متن را بخوان .برنامه دکتر را کجا می نوشتند.در رسانه .حلالی فرد صاحب رساته است.نیک سرشت هم نویسمده در رسانه است.اولیکسانی که دراین ده سال مرتب برنامه های دکتر رضایی را در رسانه ها می نوشتند .نیک سرشت وحلالی بودند.لفظ دروغگو زیبنده نی لفظ شما نبود.
نیک سرشت مودب ودر کمال صداقت بیان مطالب می کند من تعجب میکنم چرا مخالفانش بدوبیراه تویسی می کنند.درضمن نیک سرشت را حلالی به ستاد رضایی آورد.وخود حلالی قبل ازنیک سرشت برنامه های دکتر رضایی را در رسانه اش می نوشت..حلالی داماد طایفه ی رضایی ها واز نزدیکان سسبی آنهاست.برای اطلاع بیشتر شما حلالی نزدیکترین شخص در رسانه به آقای دکنر رضایی است.نیک سرشت در جایگاه پایین ترازحلالی است.