شهرداری ها چندين سال است كه خودكفا هستند و خودكفايي يعني انداختن بار بيشتر هزينه ها بر دوش شهروندان ، شهرونداني كه خواسته يا ناخواسته مجبور به پرداخت عوارض رنگيني هستند كه قرار است هزينه هاي سرسام آور شهرداريها را پوشش دهند.
غلامرضا جعفری : شهرداری ها چندين سال است كه خودكفا هستند و خودكفايي يعني انداختن بار بيشتر هزينه ها بر دوش شهروندان ، شهرونداني كه خواسته يا ناخواسته مجبور به پرداخت عوارض رنگيني هستند كه قرار است هزينه هاي سرسام آور شهرداريها را پوشش دهند.
در فضاي اجتماعي كشور،هر وقت سخن از هزينه كرد هوشمند و بهره وري موثر بوده ، نگاه همه خيره به بانك ها شده،بانك ها از آنجا كه با سرمايه مستقيم مردم گذران امور مي كنند،به خصوص در چند سال اخير و به طور ويژه در مباحث كاهش و يا افزايش سود،در برابر چالش بهره وري قرار گرفتند؛اما اين تنهابانك ها نيستند كه با پول مردم كار مي كنند و سود مي برند و شهرداري ها نيز با چنين رويه اي سرمايه خود را از جيب تك تك شهروندان جمع مي كنند و مخارج سرسام آور سازمانهايي تنبل و از هم گسيخته را پوشش مي دهند!
بهره وري واژه اي است كه بسياري از آن سخن گفته اند،و هر كس به اندازه وسع خود از فايده منديش گفته ؛ حال اگر از اين منظر به شهرداري ها نگاه كنيم ، چه مي بينيم ؟ آيا عوارض پرداختي شهروندان در جاي واقعي هزينه مي شود ؟ و يا اينكه شهروندان در حال پرداخت هزينه سوء مديريت ها و سازمان هايي ناكار آمد هستند ؟ آيا شهرداري ها نسبت به امانت در اختيارشان هوشمندانه رفتار مي كنند و يا رفتاري بي توجه و بدون امانت داري دارند؟
اگر با مثالي ساده بخواهيم موضوع را روشن تر كنيم ، مي توان به خودروهاي اداري اشاره كرد. از سابق بر اين معروف بوده است كه خودروهاي اداري چندان وضع مناسبي ندارند و مردم معتقدند كه راننده هاي چنين خودروهايي دلسوز خودرو نيستند ، اما آيا واقعاً تنها راننده خودرو گناهكار اصلي است ؟ و مديري كه در كنار راننده قرار مي گیرد بی تقصير؟ آيا او نمي توانست تذكري دهد و يا فرد اميني را به رانندگی بگمارد ؟
شايد راننده خاطي نيز اينگونه متوجه عملكرد خود مي شد،اما وقتي هزينه هاي رنگ و وارنگ خودروهاي نويي كه به سرعت پير مي شوند از جيب سازمان و در حقيقت مردم پرداخت مي شود و كسي در اين ميانه بازخواست نمي شود ، چگونه مي توان تنها راننده را مقصر دانست و اين ساده ترين نمونه براي شناخت فضاي هزينه كرد سرمايه هاي مردم در شهرداري است.
مي توان اين فضا را به كليت ساختار شهرداري تعميم داد، خاصه در شهرداري اهواز كه نظارت نه چندان كارآمد،رشد هزينه ها را به حد انفجار رسانده،در اين بين آنكه بيشتر ضرر مي كند،مردم هستند چرا كه مديران خوش فكر شهرداري در جلسه هاي هر روزه اي كه برگزار مي كنند،به فكر ارايه طريقي نو براي كسب عوارض جديد هستند و گاه شهروندان را در ايجاد چنين فضايي مقصر مي شمارند؛چرا كه به گمان ايشان؛شهروندان در پرداخت حقوق شهرداري كم لطفي مي كنند،گويي در مخيله هيچ كدام اين مديران خلاق عبارت هزينه كرد هوشمند و افزايش بهره وري از منابع موجود سازمان جايي ندارد.
بر طبق اطلاعاتي كه در سايت شهرداري اهواز آمده اين شهرداري متشكل از چندين مديريت مستقل و معاونتهاي ريز و درشتي مثل مشاركت ها،حمل و نقل و ترافيك،برنامه ريزي و توسعه و ... است،همچنين چندين منطقه و سازمان در گستره جغرافياي اهواز . البته غلاف هر كدام از اين نام ها را باز كنيد،با چندين مديريت و اداره با عناويني خوش آب و رنگ مواجه مي شويد،ساختاري كه با توجه به كاركرد و كارايي مجموعه شهرداري نشان از گستردگي و چاقي مفرطي دارد كه نتيجه اش خدماتي است حداقلي كه شهرداري هر ساله آن را در بوق و كونا مي كند.
مي توان براي پرداختن به اين تنبلي مفرط و عدم وجود بهره وري بعنوان شاخصي موثر براي رشد،از درون اين سازمان مثال هايي بي شمار آورد،اما از آنجا كه «العاقل يكفيه الاشاره»؛ به رنگ آميزي مكرري نگاه كنيد كه هر ساله به ويژه با نزديك شدن به ايام نوروز،پوششي مي شود بر روي ويراني جداول،مسئله اي كه هر ساله تكرار مي گردد و به امري آن چنان بديهي بدل شده كه در طول ساليان پياپي هيچ كدام از مديران سابق و لاحق در پي حل اصولي و كم هزينه آن بر نيامده اند و بعنوان يكي از شاهكارها و آثار به ياد ماندني در گزارش هاي رنگين خود هميشه از آن ياد كرده اند. البته عمق فاجعه را وقتي مي توان احساس كرد كه ابعاد چند صد كيلومتري جداول و معابر رنگ آميزي شده و مبالغ هزينه كرد را در طول سالياني كه مي گذرند ضرب و جمع كرد و آنگاه حتماً دود از كله شهروندان بر خواهد خاست،و اين داستان هنوز هم ادامه دارد.
بي گمان آسيب شناسي مجموعه شهرداري ها،همچنين شهرداري اهواز بدون در نظر گرفتن موضوع بهره وري مبحثي ناقص خواهد بود،اين مبحث در دل خود حكايت از استفاده نامناسب از منابع سرشار انساني مي كند.
در طول سالهايي كه گذشت و به ويژه با حضور شوراهاي اسلامي شهرها،آسيب ديگري كه نصيب شهرداري شد،استفاده از ناكار آمدترين نيروها در قسمت هاي مختلف سازماني است. اين آسيب در دوران شوراي سوم در اهواز به نهايت خود رسيد،تا آنجا كه برخي از مديران منصوب از كمترين تجربه برخوردار نبودند و برخي ديگر فارغ و بي نياز از تحصيلات دانشگاهي و همچنين تجربه.
حكايت اما جالب تر مي شود،وقتي بدانيم بر خلاف همه خون خرد،براي مناصب مهم ، مردماني كه نه تجربه و نه تحصيلات دانشگاهي داشتند،از شهرهاي كوچك و روستاها به روي صندلي هاي گران قيمت نشستند،و ارزش صندلي و ميز به اندازه اختياراتي بود كه مي توانست راه صد ساله را يك شبه طوفاني كند.
حكايت خرد اما چیز ديگری است،چرا كه براي چنين اختيارات بزرگي مي بايست از تجربه هاي بزرگ بهره برد و گر نه استفاده از مردمان شهرهاي كوچك و روستاها به خودي خود مسئله عجيبي نيست،آدمي آنجا دچار حيرت مي شود كه مثلاً مسئول يك قسمت كوچك و یا کارمندی ساده در شهرداري يك شهر بسيار كوچك معاوني يا مديري با اختياراتي كلان در كلان شهري شود،آن هم بدون داشتن تجربه اي كافي و يا حتي تحصيلات مكفي. حكايت اما هنوز پايان ندارد ....
خواهش میکنم از نویسنده محترم که یک مطلب بنویسن و آخر و عاقبت اونا رو هم مشخص کنن چون قلمتون خیلی گیراست و این موضوعی که گفتم خیلی جالبه چه شود
شوشان خواهش خواهش خوااااااههههههشششش وای نفسم گرفت خواهش شوشان این موضوع را از نویسنده بخواهید
از بسکه گفتند و اتفاقی در این شهر و شهرداری نیفتاد خسته شدیم بعد از همه خرابکاریهای شورای سوم تازه بدهکار هم هستن آقای رضایی اگر این مدیران کاری بلد بودن که تو دوره شمسایی و صف شهردارای اون موقع کار مثبتی میکردن نه جانم این کارایی که انجام شد مربوط به خود کتانبافه و بس اتفاقا یه چیزی همین نویسنده گفته کتانباف فرمانده ای که تنهایی شمشیر زده و درست گفته آخه مگه میشه آدمای نابلد کار درست انجام بدن بابا کار شهر با معجزه نمیچرخه تازه کدوم درستکاری رو داشتن اینا که هنوز پرونده های بعضیشون مفتوحه تازه هیچکدوم از دوره های شورا مثل دوره سوم منحل نشد
ای بلا من این یکیو خوب میشناسم البته ماشالله خو یکی هم نیستن اما این یکیاشون خوب میشناسم یعنی قراره مغز سیستم باشه با کل کارش شده و کلی یال و کوپال و عنوان درشت داره کاری انجام میده که قبلا یه کارمند متوسط مالی انجام میداده وقتی هم بهشون راه از چاه یاد میدی بهشون برمیخوره و زودی دست به نامه میشن و از اضافه کاری و ... مردم میزنن
من به میخانه ام امشب توبرو جای دگر
خب این شورای سوم کی داستانش تو شهرداری تموم میشه مثکه کاراشون به طبع مدیریت جدید خوب اومده که هنوز عوضشون نکرده پس بی خیال دروازه بشید و غضنفر بگیرید
فقط خواستم بگم یه وخت مردم فکر نکنن نفع این رنگا تو جیب ماها میره ما هم راضی نیستیم پول مردم ایطوری اتینا بشه فقط خدا کنه شوشان نظر مارو هم بذاره آخه آقایون مههههنننندسسس بلد نیستید بیایید ما بهتون میگیم چه رنگی بذارید حداقل