سید موسی بلادیان : ماه مبارک رمضان گذشت و بسیاری از مومنین به سفارش اولیای دین به قرائت قرآن مجید پرداختند و در مواردی بسیاری به تفسیر آن نیز علاقه نشان دادند. با توجهی که به این اعجاز بزرگ خاتم انبیاء داشتیم به یقین متوجه می شویم که این عالم تحت اراده خداوند متعال است و هیچ موجودی جز او شایسته پرستش و عبودیت نیست، حیات و ممات همه موجودات عالم در دست خداست و او برای خلق و اداره آن به هیچ شریکی نیاز ندارد.
بنده مخلص خداکسی است که همه افعال واخرکارش برای خدا باشد و رنگ خدائی بپذیرد. چنین بنده ای تصمیمات و اقدامات خود را با نیت الهی انجام می دهد و اجازه نمی دهد که در افعال و عبودیت خود کسی را همطراز خدا قلمداد نماید.
آیه 48 سوره نساء شرک ورزیدن گناهی بزرگ نامیده شده است که خداوند متعال اصلا آن را نمی بخشد زیرا ریشه هر گناهی شرک است. دلیل آن روشن است چرا که هرکس گناه می کند خودش و هوای نفس را به خداوند ترجیح می دهد.
البته شیطان به غیر از شرکان ، تنها به وسوسه مومنان می پردازد اما بر مومنین مخلص نمی تواند سلطه ای پیدا کند دیگر از سفارش کتاب خدا این ست که ما وظیفه داریم اعمال و کردار خود را بر مبنای توحید منطبق کنیم که به آن خودسازی هم گفته می شود و کار ساده ای نیست .
اگر به دقت به معانی این کتاب شریف توجه شود نتیجه می گیریم که حق فقط از جانب خداست و رأی اکثریت هم همیشه نشان دهنده تولید حق نیست و رأی اکثریت زمانی اعتبار دارد که در راستای کلام حق باشد. چنانچه به این نکات عنایت شود دیگر کارها به نیت خدائی انجام می شود.
در انتخابات آدمی به دنبال حق است و به کسی رأی می دهد که رضایت حضرت حق را به دنبال داشته باشد هرچند نسبت به وی همبستگی گروهی و جناحی و قومی نداشته باشد.
در انتخاب نماینده مجلس فقط ملاک ها و معیارهای الهی را مدنظر دارد و رأی خود را قربت الی اله به صندوق می اندازد و منتهی بر نماینده ندارد. همچنین در انتخاب رئیس جمهور انگیزه اش رضایت خداست و در اندیشه اش هرگز این ذهنیت راه پیدا نمی کند که در صورت انتخاب نامزد مورد نظر ادعای پست و مقامی داشته باشد. از دیگر دستورات قرآن توجه به شایسته سالاری است.
یعنی پست ها و مناصب را باید به کسانی سپرد که مومن آگاه ، توانمند و ممتازتر از دیگران باشند زیرا در نظام ولابی اسلام هدف رضایت خدا و مصلحت بندگان است . در انقلاب اسلامی از روز نخست امام خمینی رحمه اله علیه براین اساس سفارش می فرمود و خود نیز عمل می کرد.
دولت ها نیز تا پایان ریاست جمهوری آیت اله هاشمی رفسنجانی براین اساس تشکیل و عزل و نصب ها صورت می گرفت. متاسفانه از زمان جناب حجت الاسلام خاتمی جناح گرایی رواج پیدا کرد و یکباره بسیاری از مدیران عزل و انتصابات به صورت جناحی در آورد. در دولت آقای احمدی نژاد نیز به یکباره همه مدیران تعویض شدند.
انتظار بود که در دولت اعتدال که جناب دکتر روحانی با کلید تدبیر آمده بود نیز این رویه اصلاح گردد که نشد و امروز شاهدیم که بسیاری از انتصابات به آن دلیل انجام می شود که مدیران جدید در هنگام انتخابات از حامیان آقای رئیس جمهور محترم بوده اند. به نظر می رسد این تغییرات با آموزههای اسلامی ما سازگاری مطلوبی نداشته باشد.