چند سالی است که رودخانه زایندهرود اصفهان خشک شده و مسئولان این استان، یکی از دلایل این خشکی را برداشت بیش از حد آب در بخش بالادستی رودخانه زایندهرود میدانند. در همین حال، چند روز پیش، مردم اصفهان در تجمعی در کنار رودخانه زایندهرود به خشکی این رودخانه اعتراض کرده و خواستار رسیدگی مسئولان شدند.
امروز ما میبینیم برخی استانهایی که مدعی تشنگی هستند، افکار عمومی جامعه را منحرف میکنند. آمار نشان میدهد این عزیزان زیادهخواه؛ دو برابر سرانه کشور آب آشامیدنی دریافت میکنند. صحبت ما این است که اگر قرار باشد، آبی از سرچشمهها برداشت شود، باید با محاسبهای فنی، دقیق و کارشناسی انجام پذیرد.
چند سالی است که رودخانه زایندهرود اصفهان خشک شده و مسئولان این استان، یکی از دلایل این خشکی را برداشت بیش از حد آب در بخش بالادستی رودخانه زایندهرود میدانند. در همین حال، چند روز پیش، مردم اصفهان در تجمعی در کنار رودخانه زایندهرود به خشکی این رودخانه اعتراض کرده و خواستار رسیدگی مسئولان شدند.
به گزارش «تابناک»، مسئولان استان اصفهان بر این باورند، یکی از راهکارهای حل کمبود آب استان اصفهان، بهرهبرداری از پروژههای انتقال آب از دیگر شهرها به این استان است، که البته با مخالفت جدی مسئولان و مردم استانهای همجوار روبهرو شد.
در همین راستا، جواد سعدونزاده، نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «تابناک» به بررسی موضوع کم آبی و انتقال آب از کارون به زایندهرود پرداخته است.
وی در آغاز گفت: انتقال بیرویه و غیر کارشناسانه آب از سرشاخههای کارون مربوط به تونلهای متعددی مثل کوهرنگ ۱، ۲ و ۳ و چشمه لنگان است که در سالهای گذشته و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تدارک دیده شده بود. البته کوهرنگ ۳ هنوز به بهره برداری نرسیده است. با این حال، مقدار زیادی از آب سرچشمههای کارون برای مصارف متعدد شرب، کشاورزی و صنعتی از سرشاخههای کارون بزرگ برداشت کردند.
سعدونزاده افزود: متأسفانه در سالهای اخیر دیده شده که بدون مطالعات زیست محیطی و فنی، باز تونلهایی برای انتقال آب از سرشاخههای کارون در حجم بسیار بالا مانند تونل گلاب ۲ و بهشتآباد برای انتقال آب از سرچشمههای کارون توسط هموطنان اصفهانی انجام پذیرفته است.
با توجه به اینکه ما در سالهای اخیر مشکلات خشکسالی منطقه را داشتهایم و همچنین افزایش جمعیت در پایین دست زاگرس، کثرت جمعیت و تنوع برداشت آب در طول مسیر کارون، همه اینها عواملی است که حیات و بستر کارون را به مخاطره انداخته، به گونهای که در پایین دست این رودخانه بزرگ که یک زمانی شکوفاترین و سرسبزترین جلگههای کشور به شمار میرفت، امروز آب به شکل وحشت آوری در مواقع پرآبی از ۴۰۰۰ بالا نرفت و حتی برداشت آب در بستر پایین دست برای مصارف شرب را نیز ناممکن کرد. در تابستانهای سی و شوری آب حتی از ۶۰۰۰ میکروموس فراتر رفت، در حالی که حد متعارف آب قابل خوردن و بهداشتی، ۱۵۰۰ است.
این نماینده مجلس تأکید کرد: با این فرض و این آمار و ارقام سخن گفتن از آب اضافه و هدر رفته در خلیج فارس و خور موسی در نقطه صفر مرزی، کاملا غیر واقعی و غیر کارشناسانه است. کل اعتراض و نگرانی نمایندگان استان خوزستان و استانهای مرتبط با این رودخانه بزرگ و همچنین جمعیت انبوهی که در پایین دست رودخانه کارون زندگی میکنند و زندگی آنها وابسته به این رودخانه است، این است که با وجود این همه چالش، هیچ گونه توجیه فنی و کارشناسی برای افزایش برداشت آب حتی برای مصارف شرب توجیهناشدنی است.
سعدونزاده در ارتباط با اینکه چرا نمیتوان آب از کارون به زایندهرود برد، عنوان کرد: به دلیل اینکه زمانی ما اجازه داریم از نظر مباحث اصولی، آبی را از سرچشمههای رودخانه برداشت کنیم که مردم پایین دست و حتی دبی رودخانه دچار چالش اساسی نشوند و یک رودخانه خروشان تبدیل به یک رودخانه مرده و شور نگردد، چرا که رودخانه این یک منبع و موهبت الهی است؛ رودخانه متعلق به کل کشور است. سدهای متنوعی که در امتداد کارون بزرگ پیش بینی شده و مقداری از برق کشور را تأمین میکند.
وی ادامه داد: همچنین طرحهای ملی و بسیار گستردهای که از مصوبات سفر مقام معظم رهبری موسوم به طرح ۸۰۰ هزار هکتار در زمینه کشاورزی، کشت نیشکر، باغات و زمینهای کشاورزی در مقیاس دو میلیون هکتار و تمدن بزرگی که در جلگه خوزستان وجود دارد، همه اینها اگر این تونلها اجرایی شوند و افراط در برداشت از سرچشمهها کارون ادامه یابد، همه اینها از بین خواهد رفت.
نماینده مردم ابادان همچنین گفت؛ از نظر مباحث اخلاقی و دینی باز هم عدالت اقتضا میکند که ما به دنبال رفاه خود نباید باشیم. اگر رفاه باعث شود که هموطنان ما نتوانند امور کشاورزی و زندگی خودشان را اداره کنند ـ به گونهای که تأمین آب شرب نیز امری دشوار خواهد بود. به چالش کشیدن مردم در این مقیاس میتواند در مرزهای جمهوری اسلامی که امروز باید آرام و محکم باشد، امر درستی نیست. نباید این مردم شهیدپرور را ناراضی کرد و یک نارضایتی گسترده در آنها پدید آورد.
سعدونزاده پیرامون کارهای انجام گرفته تاکنون گفت: ما در نشستهایی که در سال گذشته با رئیس جمهور، وزیر نیرو و دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنینن آقای لاریجانی داشتیم، بنده، رئیس نمایندگان استان خوزستان، گزارش را تقدیم و استدلال کردیم ما مخالف استفاده از سرچشمهها برای مصارف آب شرب نیستیم؛ هرچند اگر برداشت برای آب شرب باعث شود که کارون بمیرد، باید در تصمیمگیری تأمل کرد.
وی درپایان عنوان داشت؛ امروز ما میبینیم برخی از استانهایی که مدعی تشنگی هستند، افکار عمومی جامعه را منحرف میکنند. آمار نشان میدهد که این عزیزان زیادت خواه دو برابر سرانه کشور آب آشامیدنی دریافت میکنند. صحبت ما این است که اگر قرار باشد آبی از سرچشمهها برداشت شود باید بر اساس یک محاسبه فنی، دقیق و کارشناسی انجام پذیرد.
باید رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای آب کشور با منطق کارشناسانه مانع خشک شدن کارون بزرگ شود. از وزیر نیرو هم میخواهیم که در زمینه مدیریت اب زیر بار فشار سیاسی و جو سازی نرود و به کارشناسان خود دیکته کند که مدیریت آب باید بر اساس منطق کارشناسی و در جهت عمومی کشور باشد.
این 29باریست که زاینده رود خشک میشود.منتها این مرتبه سیاسیون با غیرت اصفهانی لبه تیز شمشیر خودرا ناجوانمردانه به سمت کارون نشانه گرفته اند؛و دارند اشتباهی می کنند،نابودی کارون یعنی نابودی استان خوزستان یعنی تخلیه استان خوزستان؟و...بجای اینکه مدیران ااصفهانی ا شتباهات گذشته خودرا جبران کنند صورت مسله راپاک می کنند سیایسون اصفهان تمامی مردم کشاورزان همه همه را در یک کمپین نامیمون جمع می کنند. زاینده رودم کو؟بفرمایید تو جیب کارونست درش بیارید؟
نمایندگان اصفهانی در مجلس بجای اینکه مسایل ریشه یابی کنند به بدترین شکل ممکن از تهدید وزیر نیرو گرفته به استیضاح تا صدها موارد فشار های کاذب و روانی بر دیگر مسولان مملکتی دست می زنند؟؟؟در پشت این همه هیاهو کاذب بدنبال به کرسی نشان حرف بی منطق و فاقد ادله علمی خودشان هستند؟؟ حتی یه نفر گردن کلفتشان که این همه سیاه بازی راه انداخته اند، در مقابل کارشناسان اب استان خوزستان در مقابل رسانه گروهی حرفشان و استدلشان را بزنند؟.اب شرب را با لوله وپمپاژ می برند نه با این تونل وحشتناک .و وزیر محترم نیرو و معاونت اول دولت تشریف می برند به اصفهان و انچه را به خوزستانیها و چهارمحالیها وعده داده میشوند فراموش وخط بطلانی برانها کشیده میشود؟. کارون باید تاوان کدام ندانم کاری را بدهد؟ حال سوال اینجاست که چرا مدیران وقت چنین برنامه ریزی کرده اند که زاینده روز به این روز دچار شود؟مگر از همان ابتدا کارون وقف زاینده رود بوده است که بدون توجه به حق ذی نفعان حاضر در حوضه در مورد آن حساب باز کرده اند؟
4- اگر این مشکلات را می دانسته اند و با این وجود دست به این کارها زده اند که خیانت کرده اند و اگر نمیدانسته اند پس در سال های گذشته متخصصین آب با چه توجیهی علمی برداشت بیشتر آب از زاینده رود را تجویز و بلامانع دانسته اند؟
5-تاوان این ندانم کاری را چه کسانی باید تحمل کنند؟
6- آیا بارشها در مناطق مختلف کشور تغییر محسوسی نموده است؟7- آیا آبهای حاصل از بارشها بلایی سرشان آمده و از دست خارج می شوند؟ بازهم جوابش خیر است.
8- پس چه شده؟ جواب، روشن است با افزایش جمعیت کشور مقدار تقاضا برای مصرف در بخشهای کشاورزی، صنعتی و خانگی افزایش یافته و چون در مدیریت و تخصیص هر بخش درست و صحیح تصمیم نگرفته ایم اکنون شاهد تبعات آن هستیم.
9-باز ممکن است سئوال شود مگر از حجم آب موجود سالیانه اطلاع نداشته ایم؟ جوابش این است که چرا اطلاع داشته ایم و اتفاقاٌ در کشورمان از سالیان بسیار دور آمار و اطلاعات خوبی از مقدار منابع آب قابل دسترس سالیانه و تغییرات آن وجود دارد. یا سئوال شود مگر علم بشری از حل مسائل آب عاجز بوده است؟ باز هم جوابش منفی است زیرا اکنون مقادیر مصرف در تمام بخش ها به جزئیات مشخص است و سایر مسائل آب نیز کاملاً شناخته شده استو
اما برویم سراغ زاینده رود. واقعیت این است که شرایط فعلی زاینده رود در محل شهر اصفهان اصلاً زیبنده کشورمان نیست اما چه شده که زاینده رود زیبا به این روز افتاده است. آیا منابع آورد تغییر کرده اند؟ آیا آب زاینده رود به جایی دیگر منتقل شده است؟ آیا شرایط طبیعی تغییر نموده است؟ جواب همه این سئوالات خیر است. در مجموع منابع آورد آب به زاینده رود نه تنها نسبت به گذشته کم نشده اند بلکه بعداز کسر مقداری آب که به استان یزد منتقل میشود سالیانه حداقل هفتصد میلیون مترمکعب آب از سرشاخه های کارون و دز به آب این رودخانه اضافه نیز شده است. یعنی اینکه مقدار آب رودخانه زاینده رود در بالادست نه تنها نسبت به گذشته کم نشده بلکه اضافه نیز شده است.
12- اشکال در کجاست؟، یعنی عدم مدیریت صحیح تقاضای آب. یعنی ابتدا در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت و مصارف شهری تقاضا بالا رفته است و بعد مدیران وقت منطقه نیز بدون در نظر گرفتن واقعیات علمی و مقدار آب قابل دسترس، مطالعه شده یا مطالعه نشده اجازه برداشت از آبهای سطحی و زیرزمینی را دادهاند و حال که زایندهرود به این روز افتاده صدایشان به سمت کارون بلند شده که ای وای به دادمان برسید.
13- حال سوال اینجاست که چرا مدیران وقت چنین برنامه ریزی کرده اند که زاینده روز به این روز دچار شود؟ مگر از همان ابتدا کارون وقف زاینده رود بوده است که بدون توجه به حق ذی نفعان حاضر در حوضه در مورد آن حساب باز کرده اند؟ اگر این مشکلات را می دانسته اند و با این وجود دست به این کارها زده اند که خیانت کرده اند و اگر نمیدانسته اند پس در سال های گذشته متخصصین آب با چه توجیهی علمی برداشت بیشتر آب از زاینده رود را تجویز و بلامانع دانسته اند؟
14- تاوان این ندانم کاری را چه کسانی باید تحمل کنند؟ آیا راه صحیح این است که از منابع دیگر که خود دچار تنش هستند آب به زاینده رود منتقل شود تا باز هم ندانم کاری ها، آب را هدر دهد؟ یا باید تصمیم گیران کارهای غلط رسوا و جریمه شوند تا دیگر چنین اشتباهاتی صورت نگیرد و سرمایه های ملی به این آسانی به بازی گرفته نشود. در شرایط فعلی مسلماً راه صحیح آن نیست که چشمانمان را بر اشتباهات گذشته ببندیم و پدیده را از امروز مورد توجه قرار دهیم زیرا با این کار بجز امتیاز دهی به مدیران متخلف و اشاعه فرهنگ غلط " راه بنداز و جا بنداز" کار دیگری نکرده ایم و هر از چندی نیز باید منتظر تکرار مسائل مشابه نیز باشیم.
15- در مورد شرایط زاینده رود، حل مسئله از طریق اصلاح الگوی مصرف و بهبود و نوسازی سیستم های انتقال و توزیع آب و مدیریت صحیح، در کوتاه مدت کاملاً شدنی است. برای مثال در شرایط فعلی مقدار متوسط مصرف روزانه آب خانگی هر فرد از جمعیت چهار میلیونی استان اصفهان حدود 310 لیتر است (منبع: مطالعات منابع آب و مصارف آب حوضه زاینده رود- مطالعات مرحله اول- جلد هشتم – آب شرب- مهندسین مشاور زایند آب- مهر 1388) و این در حالی است که این مقدار در کشور ما زیر 200 لیتر در روز برای هر فرد می باشد و در طراحی ها نیز معمولاً عددی بین 150 تا 200 لیتر در روز برای هر فرد در نظر گرفته می شود. معنی این جمله این نیست که مصرف واقعی مردم در استان اصفهان 310 لیتر در روز است بلکه می تواند نشانه افت یا هدر رفت آب در شبکه انتقال آب شهری باشد و اگر بتوان با نوسازی شبکه آبرسانی و فرهنگ سازی استفاده صحیح از آب، از تلفات آب جلوگیری کرد همین مقدار آب شبکه شهری موجود فعلی می تواند جوابگوی آب مصرفی یک و نیم برابر شدن جمعیت فعلی استان اصفهان باشد. این یعنی اینکه حداقل تا 20 سال آینده استان اصفهان مشکل آب مصرفی خانگی را نخواهد داشت. مثال دیگری که می توان آورد مسئله نوع کشت تولیدات کشاورزی در استان اصفهان می باشد. در حال حاضر هر ساله حدود 20000 هکتار از زمینهای زیر کشت استان به کشت برنج که از جهت مقدار آب مورد نیاز از پُر مصرف ترین کشت هاست اختصاص دارد. مقدار مصرف آب کشت برنج در هر هکتار در طول دوره کشت بین 30000 تا 35000 مترمکعب است در حالی که مصرف آب در کشت گندم در هر هکتار در طول دوره کشت بین 3500 تا 6000 متر مکعب است. و این بدان معناست که اگر الگوی کشت از برنج به گندم تغییر یابد با همین مقدار آب به راحتی می توان بجای 20000 هکتار برنج، 120000 هکتار زمین را به زیر کشت گندم برد. به واقع برای کشور ما که با کمبود آب روبروست کشت برنج به هیچ وجه منطقی نیز نمی باشد. مثال دیگری که باز هم در بخش کشاورزی می توان ذکر کرد بحث راندمان آبیاری است. متاسفانه راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی حدود 30 درصد است. این یعنی اینکه در حال حاضر در بخش کشاورزی 60 درصد آب هدر می رود. اگر با استفاده از تکنولوژی های نوین آبیاری بتوان راندمان را به 60 درصد رساند معنی آن این می شود که با همین مقدار آب می توان سطح زیر کشت را به دو برابر رساند. هر چند هنوز می توان مثال های دیگری آورد امّا به همین مقدار کفایت می شود. قصدم این بود که نشان دهم که حیات و شکوفایی در استان اصفهان و شاداب کردن زاینده رود تنها از مسیر قربانی کردن کارون نمی گذرد بلکه با مدیریت صحیح نیز می توان شادابی را مجدداً به زاینده رود برگرداند. مردم عزیز استان اصفهان آگاه باشند که انتقال های جدید آب از سرشاخه های کارون، اختلال در زندگی مردم استان های واقع در حوضه کارون را که ذی نفعان اصلی آب این رودخانه محسوب می شوند را نشانه رفته است. و هیچ وجدان بیداری نیز نمی پذیرد که دود آتش ندانم کاری و یا اشتباه بعضی مدیران در استانی به چشم مردم محروم استان های دیگر فرو رود. و نکته آخر اینکه، حال که با تصمیم شورای عالی آب کشور مقرر گردیده که طرح جدید انتقال آب موسوم به بهشت آباد مجدداً بررسی گردد؟؟؟؟ از مسئولین وزارت نیرو انتظار می رود که با دوری جستن از تعصبات منطقه ای و اقناع مردم مناطق مبدا و مقصد سرنوشت روشنی برای آینده کارون را سرلوحه تصمیمات خود قرار دهند. کارون متعلق به ایران است، و نباید قربانی ندانم کاری های دیگران شود.