شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۰۷۳۷
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۰
رجبعلی کرد- مدرس دانشگاه 
مقدمه: سال 1393 در پیام نوروزی مقام معظم رهبری به نام "سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی" نامگذاری شد باتوجه به ضرورتها و اهداف نظام جمهوری اسلامی رهبر این نظام سالها را نامگذاری و از این طریق حول محور آن نام، تلاش و کوشش بیشتری صورت می گیرد.گرچه شایسته و بایسته است از پیشنهادات و نظرات و دیدگاههای مختلف برای بهبود و ترقی ایران اسلامی استفاده شود وهر کس به فراخور توان علمی وعملی خود باید با قلم و قدم خود به این نظام خدمت کند و در شناخت فرصتها و تهدیدات همت گمارد اما هیچکس به اندازه رهبری نظام که شخص اول مملکت و سکاندار نظام است به ضرورت ها و تنگناها ونقاط ضعف و قوت این نظام آگاه نیست،بر همین اساس معظم له طبق وظایف و اختیارات شرعی-قانونی خود اقدامات لازمه را انجام می دهد وبر ماست که هرکدام نیز وظایفی داریم که باید به انجام برسانیم. 

با توجه به جمیع جهات، ازجمله وضعیت اقتصادی کشور و تحریمهای گسترده ،جهاد درهمه ابعاد من جمله بعد اقتصادی و فرهنگی ضرورت دارد واقتصاد مقاومتی میتواند برای کشور راهگشا باشد. برای تولید بیشتر وکاهش اثرات تحریمها نه تنها نیاز به کار اقتصادی بلکه نیاز مبرم به جهاد اقتصادی است.

در امسال انتظار می رود که در زمینه اقتصادی نیز حرکت به گونه ای باشد که در پایان سال ،از نظر اقتصادی در حدی رشد داشته باشیم که بتوان آن را حماسه اقتصادی نامید.

فرهنگ و مدیریت جهادی: 
فرهنگ:فرهنگ فارسی معین واژه فرهنگ را مرکب از دو واژه"فر" و "هنگ" به معنای ادب،تربیت،دانش،علم،معرفت و آداب و رسوم تعریف کرد.

فرهنگ مجموعه ای از باورها وپندارهای ارزشی است که در آداب و رسوم،زبان،ادبیات،مذهب و سایرمیراثهای فرهنگی تجلی می یابد و روی هم رفته بر خلق و خوی مرم اثر می گذارد.

مدیریت:مدیریت همان اداره کردن است.انجام کار با دیگران(کارکنان)وازطریق آنان برای رسیدن به هدف سازمانی است.از مدیریت تعاریف زیادی وجود دارد.و صاحب نظران علم مدیریت تعاریف گوناگون و درعین حال تقریبا" شبیه هم دارند یکی از این تعاریف که کاربردی تر و با فرهنگ ما سازگار تر وقابل استفاده بیشتری است تعریف آقای دکتر علی رضاییان است .وی مدیریت را این گونه تعریف می کند: فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمدمنابع مادی و انسانی و برنامه ریزی،سازماندهی،بسیج منابع و امکانات،هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.

جهاد: جهاد در لغت به معنای شدت و رنج است.جهاد دارای دو بعد(جهاد اصغر و جهاد اکبر) و شاخه های گوناگون مالی واقتصادی،دفاعی،سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و...می باشد.جهاد یک واژه مقدسی است که در جای جای قرآن از آن و به اشکال گوناگون یاد شده است. از جمله در سوره های حجرات،توبه،انفال وآل عمران.

در اینجا منظور از جهاد،شدت تلاش و کوشش خستگی ناپذیر و به جان خریدن زحمات و مشکلات،برای رسیدن به آرمانهایی است که ریشه در اسلام دارد.چون نظام ما یک نظامی است بر پایه اسلام ،پس جهاد در نظام جمهوری اسلامی اوج کوشش خالصانه برای رسیدن به اهداف مقدس این نظام است که این فعالیتهای خداپسندانه و خیرخواخانه به فرمان مبارک امام خمینی (ره)درقالب یک تشکل وبه عبارت رساتر در قالب یک نهاد به نام جهاد سازندگی در خردادماه سال 1358شروع به کار کرد.وقتی که در سال بعد جنگ بر ما تحمیل شد آن نهاد نوشکفته مقدس و مبارک وارد عرصه و شاخه دیگر،یعنی شاخه دفاعی شد وحماسه ای دیگر بر حماسه های خود افزود.

پس از پایان جنگ نیز در قالب مؤسسات و شرکتهای نصر، به نصرت و یار ی مردم شتافت وجهادگرانه در عرصه سازندگی و اقتصادی فعالیت کرده و نیروهای مخلص و مؤمن و ولایتمدار آن در وزارتخانه جهاد سازندگی و سپس وزارت جهاد کشاورزی مشغول فعالیت بوده و هستند. از جمله خصوصیات بارز جهاد و جهاد گری، محدود و محصور نبودن دریک شکل وقالب است.جهادگری یعنی مردتمام میدانها وقدم نهادن درتمام عرصه های مورد نیاز اسلام ونظام.جهاد گری با عافیت طلبی منافات دارد.جهادگری یعنی امتزاج عقل و عشق.

وحماسه از این روحیه بر می خیزد.بسیاری از افرادی که با امام حسین وارد معرکه نشدند افراد مسلمان عافیت طلبی بودند که ایمانشان قوی نبود وبا عقل ناقص خود محاسبه سود وزیان کردند و به ظاهر سود در عدم همراهی امام حسین بود و آنگونه عمل کردند و ننگ تاریخ شدند. وآنانی که در رکاب امام بودند عاقلان و هوشمندانی عاشق وشیفته حق بودند.

نقش فرهنگ و مدیریت جهادی:درمتون وتحقیقات و تألیفات متعدد تعریف گسترده ای از این چند واژه ای که تعریف کردم یافت می شود،قصدم تکرار مکررات نبوده بلکه می خواهم برای بیان مسأله وتبیین موضوع در اینجا این تعاریف و معانی راتلفیق کرده و از دل آنها مطلب اصلی و به عبارت بهتر"جان کلام" رابیان کنم.جهاد و فرهنگ جهادی ریشه در اسلام دارد.فارق از اینکه این فرهنگ در کجا ودر چه کشوری و سرزمینی و باچه زبان و گویشی باشد،مایه خیر وبرکت ونشاط وتعالی است.هر قوم وقبیله وسرزمینی که از این روحیه بهره برد به همان نسبت سعادتمند میشود و مدیون و قدردان این دین است.

پروفسور ارنست کونل آلمانی،استاد هنر اسلامی در دانشگاه برلین در مقدمه کتاب هنر اسلامی می گوید: اشتراک درمعتقدات دینی در اینجا تأثیری قویتر از آنچه در دنیای مسیحیت وجود دارد بر فعالیتهای فرهنگی ملل مختلف داشته است.ودکتر زرین کوب می گوید:آنچه مایه ترقیات علمی وپیشرفتهای مادی رابرای مسلمین میسر ساخت در حقیقت همان اسلام بود.واز طرفی بین جوامع مختلف که امروزه جزء جهان اسلم هستند این فرهنگ وتمدن ایران بود که اسلام را باآغوش باز پذیرفت و تحت تأثیر وتأثر آن بود.واز اسلام بهره برد واسلام رابهره مند نمود.استاد مطهری در همین زمینه می گوید:هیچ ملتی به اندازه ما(ایران)در نشر و اشاعه و ترویج وتبلیغ این دین فعالیت نداشته است.این جمله را به سخن ارزنده استاد اضافه کنم که پس از پیروزی انقلاب این تأثیر وتأثر قوت گرفت وخدمتی که هم اکنون ملت ایران باسربلندی و افتخار به اسلام می کند بیشتر از گذشته است و این جهادگریها نیز مدیون اسلام است.زیرا خمیرمایه آن اسلام ناب و اصیل می باشد.

فرهنگ جهادی که در رفتار و گفتار وعملکرد جهاد گران در بعد مدیریتی نیز نمود دارد همان باورهایی است که در عرصه بیرونی نمایان شده وموجبات رشد و اثر بخشی و کارآمدی و سینرژی(تضایف) در مدیریت شده و گرچه این عشق و علاقه و روحیه بصورت کمی قابل محاسبه نیست اما عملکردهای ناشی از این اعتقادات وباورهای نهادینه شده تا حد زیادی قابل محاسبه است.اگر مجموعه اقدامات مهم مدیریت و کار جهادی را در عرصه های مهم انقلاب یک جا جمع شود ودر اختیار همگان مخصوصا"صاحب نظران و متخصصان رشته های مختلف قرار گیرد و هرکدام به فراخور رشته وتخصص ومهارت و فن خود به آنها بنگرد و در بعضی از کارها چیزی شبیه معجزه می یابند و حماسه در آن کارها و مدیریتها و خلاقیت و نوع آوریها وایثارها و از خود گذشتگی ها موج می زند. این روحیه سلحشوری ودرایت وعشق و عقلانیت به دلیل سبغه فرهنگی نیز هست. 

اگر بذری خوب باشد باید زیستگاه خوبی هم داشته باشد و برعکس اگر زیستگاه خوب ومناسبی باشد،لازمه ثمره خوب بذر خوب است. ایران و فرهنگ ایرانی وفرهنگ اسلامی پشتیبان و حامی همدیگر بودند.و دوش به دوش هم رشد کردند ادبیات قرآنی و احادیث کمک خوبی به ادبیات فارسی وایرانب کرد وآن راغنا بخشید وبا ادبیات فارسی مکتب اسلامی رونق گرفت و گسترده وبالنده شد. این جهادگران در ایران زاده شدند واز این آب و خاک هستند واین امتیازی است که جهاد وجهادگران ایرانی دارند. روحیه جهاگری و سلحشوری در ایران در این سی وچند سال مقاومتی بود و جهان به این اذعان دارد وگاهی بر زبان می آورند و گاهی کتمان می کنند اما باور دارند. بیاییم در سال اقتصاد و فرهنگ درسایه دولت تدبیر و امید باتلفیق تدبیر و عشق و مدیریت جهادی واعتدال و دوری از افراط و تفریط ،بذر امید در دل ملت و علی الخصوص کشاورزان وزحمت کشان وتولید کنندگان روستایی و عشایری بکاریم. این امر شدنی است و رهبری معظم انقلاب با علم و اطلاع از این پتانسیل شعار این سال را انتخاب کرد.

اقتصادمقاومتی از طریق جهاد اقتصادی ایجاد می شود وچه تفکر،فرهنگ ومدیریتی بهتر ازفرهنگ ومدیریت جهادی می تواند این مهم را به انجام برساند.وضعیت اقتصادی کشور به گونه ای است که انصافا" نیاز به جهاد،ایثار وحماسه در این بعد دارد.در یک بررسی اجمالی و مختصر از اقتصاد کشور مشخص می شود که اقتصاد خرد و اقتصاد کلان ما با رویکردهای دینی ما همخوانی لازم را ندارد.در اقتصاد خرد، اسراف و تبذیر در خانواده ها به وفورمشاهده می شود.

شیوه مدیریت منزل نیاز به یک تحول عظیم دارد.علیرغم کاهش درآمدها و افزایش قیمتها وفقردرصد بالایی از جمعیت کشور،مصرف گرایی به شدت رواج دارد که این با روح اسلام ناسازگار است.شیوه مصرف غلط است ووقتی که در مصرف اسراف شود به اقتصاد کشور صدمه وارد می شود.در مرحله اول از احاد مردم به طرق گوناگون بخواهیم که فقط درست و به اندازه مصرف کنند. اگر این اتفاق بیفتد کار بزرگی در بخش اقتصاد رخ می دهد.

اگر بحث به درازا نمی کشید و مقاله را از مسیر خودش خارج نمی کرد مثالهای متعدد و نمونه های تأسف بار راذکر می کردم در اقتصاد کلان تولید انبوه، توجه به کیفیت،آموزش کارگران و تولید کنندگان،استفاده بهینه از نهاده ها،پیشگیری از ضایعات،استانداردسازی،بهروری بالا،توجه به سلیقه مشتری و مصرف کننده(داخلی و خارجی) آشنایی با بازار و بازاریابی داخلی و بین المللی می تواند اقتصاد کشور راشکوفا کند.

متولیان امر از طریق آموزش وترویج وحمایتهای مالی وتسهیلات ارزان قیمت و هدفمند می توانند تولید کنندگان راتشویق و حمایت کنند.جایگاه فرهنگ ومدیریت جهادی در این مقوله دروهله نخست، فرهنگ سازی است.فرهنگ جهادی فرهنگی است که با حداقلها می سازدوقناعتگر است.

وقتی که آحادجهادگران درمجامع عمومی وخصوصی از اسراف و تبذیر جلوگیری کنند وابن عمل را نه از سر ناچاری بلکه فعالانه وبرای معرفی اسلام اصیل وبه هدر ندادن نعمات الهی انجام دهند،این فرهنگ سازمانی برای دیگر سازمانها و غیرسازمانها الگو می شود.این بهترین تبلیغ اثرگذار است ودر نصوص اسلامی داریم که: کونا دعاتا"للناس بغیر السنتکم :یعنی با غیرزبانهایتان(باکردارتان)مردم را دعوت به حق کنید.

تمام حرکات وسکنات و رفتار وگفتار جهاد گونه درسطح سازمان نیز اثر خود رادر رفتارسازمانی سایر سازمانها خواهد گذاشت.برای اثرگذاری بیشتر فرهنگ ومدیریت جهادی بایست باعزم ملی و بسیج احاد ملت و بسیج امکانات یک برنامه منسجم برای عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی داشت. این شعار مسیر ما را روشن کرد و اگر گامهای مشخصی بر نداریم و شاخص نداشته باشیم کاری جز تکرار شعار انجام ندادیم..پیشنهاد روشن من این است که درماههای باقیمانده سال وبرای تداوم واستمرار فرهنگ جهادی می بایست در زمینه مصرف وتولید ودر سطح خرد وکلان اهدافی را درنظر بگیرند وبرای عملیاتی کردن آنهااقداماتی انجام دهند که نتیجه اقتصادی آن چشمگیرتر،ملموس تر ومؤثرترباشد.

الحق والانصاف نقش وجایگاه فرهنگ جهادی که نماد آن مجموعه مدیران و کارکنان این وزارتخانه عظیم است بسیار بااهمیت است اماآنها هم انسان هستند وهمینطور که تأثیر می گذارند،تأثیرپذیر هم هستند.این مجموعه توانمند و الگو،براساس نظریهء برابری،خود را(ازنظرنسبت دریافتی و درآمد باکارکنان سایر دستگاهها-علی الخصوص بانهادهای انقلابی-)مقایسه می کنند ونابرابریهای شدیدی رامشاهده و لمس می کنند و احساس نابرابری منفی می کنند.گرچه این نابرابریها آنطور که در دل یک کارمندمعمولی بی اعتقاد یا با اعتقادات سطح پایین تر اثر منفی دارد،درآنها این شدت اثر دیده نمی شود، اما در دراز مدت اثرات مخرب و منفی خود را خواهد گذاشت و این یک آسیب جدی است که باید با تدبیر و اندیشه و استفاده از متخصصین امر با ارایه راهکارهای مناسب جلو آن گرفته شود.وقتی که صحبت از این فرهنگ وتبیین نقش برجسته اش در عرصه های مختلف هستیم لازم است برای حفظ و تقویت این جایگاه آن را از آسیبها برهانیم وسیستمی رسمی در سازمان به این کار بصورت جدی-ونه شعاری- بپردازد.

 در اوایل تأسیس جهادسازندگی کمتر کسی بود که وارد این نهاد شود و حرفی از حقوق و دستمزد بزند.انگیزه عشق به خدمت بسیاری از نظریه های مدیریتی و رفتار سازمانی را به چالش کشید.در آن مقطع نظریه دو عاملی هرزبرگ جایی در نهادجهاد نداشت.

تمام عوامل بهداشتی و انگیزشی در یک جمله بود:"کار برای رضای خدا"،خدمت به محرومین برای رضای حق تعالی، خطر کردن ،ورود به عرصه های ناشناخته،قناعت و مناعت طبع برای رضای پروردگار.درآن برهه حساس فرصتی برای مقایسه عملکردشان بادیگران نداشتند.خرابیهای ناشی از سوءعملکردحکومت شاهنشاهی ومشکلات ناشی از جنگ باعث شد که آنها غیر از کار وفعالیت بدر مسیر رضای حق به چیز دیگری فکر نکنند.

اما در یک وضعیت عادی که چارچوبه ها مشخص شده و در یک روند عادی قرار گرفتیم لازم بود که به عدالت اجتماعی و عدالت سازمانی توجه بشیتری می شد و قدر ومنزلت این منابع عظیم انسانی بهتر شناخته وشناسانده می شد.اما باید این اعتراف تلخ را بکنیم که به دلایل متعدد،در حال حاضر فرهنگ و مدیریت جهادی فرهنگ غالب کشور نیست.

اگر بود وضع به گونه ای دیگر بود.پس خلاصه اینکه نقش و جایگاه و اثرگذای فرهنگ ومدیریت جهادی درهمه عرصه ها و صحنه ها مخصوصا" دربعد اقتصادی به دلیل ماهیت شغلی وکاری و هدف سازمانی چشمگیر وبرجسته و درخور توجه است وبرای نقش آفرینی بیشتر این فرهنگ،باید به تبیین و معرفی آن به عنوان الگوی دیگر بخشهاهمت گماشت و با بازبینی اهداف وعملکرد و داده و ستانده های این نهاد و مقایسه با سایر دستگاهها،اقدامات مؤثر وبی ادعا وخداپسنانه آنها بهتر شناخته شودوآنها نتایج مادی ومعنوی عمل خود رابهتر ببینند،چراکه اگربازخورد عملکرد حماسی و جهادی خود رالمس ومشاهده کنند،انگیزه کار آنهامضاعف می شود. 
علی کرد- مدرس دانشگاه

منابع و مآخذ: 
قرآن مجید 
نهج البلاغه ، فیض الاسلام 
معین ، فرهنگ لغت معین 
دکتر علی رضاییان، اصول مدیریت
ترجمه هوشنگ طاهری، هنر اسلامی
دکتر عبدالحسین زرین کوب ،کارنامه اسلام
استاد مطهری،خدمات متقابل اسلام و ایرانشیخ کلینی
 اصول کافی
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار