شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۰۷۵۹
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۳
ازدواج سنت حسنه‎ای است که سبب پویایی و استحکام جامعه می‎شود و جوان با ازدواج می‎تواند از همه ظرفیت‎های خود برای رسیدن به موقفیت در مسیر درست استفاده کند.ازدواج فشارهای روحی جوان را کاهش داده و اعتماد به نفس بالایی به نسل جوان می‎بخشد. اما امروزه به سبب تغییر نگاه خانواده‎ها به ازدواج و با گذاشتن شرایط بسیار سخت برای قشر جوان جامعه، روند سن ازدواج در میان جوانان را افزایش داده و عواقب خطرناکی را به جامعه تحمیل می‎کند.

بالا رفتن سن ازدواج در جوانان زنگ خطری است که مدتی با صدایی بلندتر از گذشته به گوش می‌رسد و نگاه جدی‌تری به این مسأله را می‌طلبد؛ بنابراین می‌توان با بررسی این موضوع مهم، بسیاری از مشکلاتی را که در آینده گریبان جامعه را خواهد گرفت پیشگیری کرد.

عوامل بسیاری در روند افزایش سن ازدواج در جوانان ثأثیرگذار است که به عنوان نمونه می‎توان مهمترین مشکلات پیش‎روی نسل جوان امروز را بیکاری، ادامه تحصیل، بالارفتن سطح توقعات و مسکن ارزیابی کرد.در این زمینه با توجه به نگرانی‎های پدرانه و به حق رهبر معظم انقلاب درباره افزایش سن ازدواج که منجر به تحدید نسل و پیری جامعه در چند سال آینده خواهد شد، بر آن شدیم تا با حجت‎الاسلام رضا‌‎ کلاه‎کج، مدیرسابق سازمان ملی جوانان خوزستان و کارشناس برجسته مسائل خانواده به گفت‎وگو بنشینیم و درباره دلایل بالا رفتن سن ازدواج در جوانان و تأثیرات آن بر روی جامعهصحبت کنیم. مهمترین عامل افزایش سن ازدواج، درک نادرست خانواده‎ها نسبت به فرزندانشان است. 


ضمن این که از دیگر عوامل بحث ازدواج را می‎توان ادامه تحصیل، اشتغال و دیگر جاذبه‎های جنبی دانست که سبب می‎شود جوانان در سنین بالا تصمیم به ازدواج بگیرند.در برخی موارد شاهد ایجاد بحران در برخی افراد هستیم که با بالا رفتن سن افراد، تا پایان عمر موفق به ازدواج نخواهند شد؛ امااز نظر بنده مهمترین عامل بالا رفتن سن ازدواج در جوانان، نقش خانواده‎ها است و نبود فرهنگ مناسب ازدواج برای ازدواج جوانان، سبب شده تا روز به روز از آمارهای ازدواج کاسته شده و متأسفانه ما شاهد آن نسبتی که باید در جامعه ازدواج شکل بگیرد، نخواهیم بود.
 اما با فرهنگ‎سازی و آموزش‎های ضروری به جوانان و خانواده‎ها می‎توان آن‎ها را از تبعات دیر ازدواج کردن مطلع کرد و از مشکلاتی که در آینده می‎تواند برای خانواده و جامعه رخ دهد جلوگیری کرد.در هر جامعه‎ای مهمترین رکن تشکیل دهنده آن نیروی انسانی است و هر چه جامعه به لحاظ نیروی فردی از کثرت بیشتری برخوردار باشد، قطعا تأثیرگذاری بیشتری در دنیای امروز خواهد داشت. کشوری که جمعیت جوان آن بیشتر باشد، به همان نسبت از ظرفیت‎ها و توانایی‎های بالاتری برخوردار است و قابلیت‎های بسیاری در عرصه علمی، سیاسی و صنعتی خواهد داشت؛
اما هنگامی که کشوری با کاهش جمعت روبرو شود، در آینده جمعیت آن کشور پیر شده و عملا به سستی و ناتوانی گرایش پیدا می‎کند و با کوچک‌ترین تهدیدی از پا در می‌آید.بیان این که کشورهایی همچون چین و هند به سبب جمعیت بالای نیروی انسانی، کسی حق تهدید به آن کشورها را ندارد، أمری درست است؛ چرا که این کشورها همواره به شوخی عنوان می‌‎کنند که اگر بخواهند با کشوری به مقابله بپردازند، همچون مورچه آن کشور را تصرف خواهند کرد.

خطر تحدید نسل خطر بسیار جدی برای کشور ما محسوب می‎شود و اگر در فرصت کنونی به فکر چاره برای حل این مشکل نباشیم، در طولانی مدت قطعا دچار مشکل خواهیم شد.جوان یعنی شجاعت و ریسک‎پذیری بالا و به این سبب است که کسی جرات مقابله در میدان مستقیم با ایران را ندارد.امروز اگر ما موفق به کسب افتخارهای علمی و ورزشی می‎شویم، به سبب این است که دارای کشوری جوان هستیم و همین جوان بودن کشور است که ما را تبدیل به یک قطب نیرومند و تأثیرگذار در منطقه می‎کند.

مباحث و مشکلات اقتصادی را مهمترین عامل در افزایش سن ازدواج نمی‎دانم؛ چرا که بسیاری از خانواده‎های مرفه در جامعه هستند که به لحاظ اقتصادی مشکل خاصی ندارند، اما وقتی به بررسی آمار می‎پردازیم، مشاهده می‎کنیم که سن ازدواج در خانواده‎هایی که وضعیت معیشتی بهتری دارند بیشتر است؛ در حالی کهاز امکانات اجتماعی بیشتری برخودار هستند.شاید مهمترین عامل این است که خانواده‎های ایرانی با این باور فاصله دارند که بچه‎های آن‎ها بزرگ شده‎اند و با این که سن فرزندانشان بالا رفته، آن‎ها را به شکل یک کودک نگاه می‎کنند.قطعا کودکی که در رفاه و نعمت رشد می‎کند، به استقلال فردی نخواهد رسید و دارای اعتماد به نفس نخواهد بود ووابسته به خانواده‎خود است؛
 بنابر این جوان شخصا نمی‎تواند برای ازدواج اقدام کند.ضمن این که وقتی سن افراد بالا می‎رود، توقعات نیز متناسب با سن شخص افزایش می‎یابد و به همین سبب ازدواج در خانواده‌های مرفه و برخوردار به لحاظ اجتماعی نسبت به دیگر اقشار جامعه سخت‎تر است و این یکی از مهمترین معظلاتی است که خانواده‎ها را به خود درگیر ساخته است.در برخی موارد خانواده‎ها می‎خواهند انتخاب همسر آینده فرزندانشان را مدیریت کنند و این سبب می‎شود تا قدرت انتخاب آنها پایین بیاید و با ارزیابی این خانواده‎ها متوجه می‎شویم که برخی از این اشخاص حتی در زمان حیات خود موفق به ازدواج نخواهند شد.
از نظر بنده در خانواده‎های مرفه جامعه جاذبه‎های دیگری وجود دارد؛ همچون پدیده دوستی‎های اجتماعی که به خودی خود سبب رفع نیاز جوان برای ازدواج می‎شود و این در خانواده‎های مرفه خیلی بیشتر دیده می‎شود تا این که متأسفانه در برخی از خانواده‎ها این پدیده به عنوان یک فرهنگ تبدیل شده است.شرایط جنگ دارای شرایطی بسیار متفاوت است؛ هنگامی که تاریخ اسلام را مرور می‎کنیم، متوجه می‎شویم که پیامبر اکرم(ص) فرماندهی اکثر جنگ‎های سخت را به جوانان می‎سپرد.در جنگ، جدال میان مرگ و زندگی است و عرصه‎ای برای نشان دادن شجاعت اشخاص، کهدر این عرصه انسان توانمند از ناتوان مشخص خواهد شد و همچنین شجاع از ترسو قابل تشخیص خواهد بود.

در جنگ اعتماد به جوان، حرف اول و آخر را خواهد زد و اگر در جبهه اعتمادی وجود نداشته باشد، قطعا شکست خواهی خورد.رهبر معظم انقلاب در زمان جنگ یاحضرت امام خمینی(ره) به جوانان اعتماد کردند و فضا دادند که به سبب این اعتماد حماسه هشت سال دفاع مقدس رقم خورد؛ اما این باور و اعتماد در خانواده‎های امروزی وجود ندارد.به سبب این که ما در یک شرایط صلح زندگی می‎کنیم، تکیه‎گاه‎اکثر خانواده‎ها پدر است و خانواده نمی‎تواند به فرزند خود برای تشکیل خانواده اعتماد کند.هنگامی که خانواده‎های موفق علمی و صنعتی را مورد ارزیابی قرار می‎دهیم، متوجه می‎شویم که فرزندان این خانواده‎ها از اعتماد به نفس بالاتری برخوردار بوده و در جامعه از قابلیت‎ها و توانایی‎های بسیاری برخوردار هستند.


برای ایجاد اعتماد میان خانواده و نسل جوان، باید دولت و رسانه‎های فرهنگی به فعالیت جدی پرداخته تا زمینه ایجاد اعتماد به فرزندان در خانواده‎ها به وجود بیاید.برای نمونه خدمت سربازی، بهترین راه برای کسب اعتماد به نفساستکه در واقع هدف از گذاشتن قانون خدمت سربازی، ایجاد اعتماد به نفس در میان جوانان است.اگر یک میوه در وقت مناسب برداشت شد، هم طراوت و تازگی خود را می‎تواند حفظ کند و هم رنگ و بوی خوبی خواهد داشت؛ اما اگر همان میوه را در موقع مناسب از درخت جدا نکنیم، از بین رفته و به جایی خواهد رسید که غیر قابل استفاده می‎شود.ازدواج دیر هنگام جوان سبب مرگ روانی او خواهد شد و از سویی سبب منزوی شدن جوان خواهد شد؛ چرا که امروز شاهد جوانان مجردی در جامعه هستیم که از بیماری‎های بسیار روحی و روانی رنج می‎برند و حتی قادر به ارتباط با جامعه نیستند که این شرایط خود را با زندگی مجردی نشان می‎دهند.

اسلام با دید بسیار درست در این زمینه تأکید‎دارد فرزندان خود را در سن مناسب ازدواج دهید؛ چرا که فکر جوان را آزاد می‎کند و سبب می‎شود تا جوان قابلیت‎های اصلی خود را پیدا کرده و از نیروی جوانی در مسیر مناسب استفاده کند. سن ازداوج برای آقایان نزدیک به 30 سال و برای خانم‌ها از 27 گذشته است و متأسفانه سن ازدواج در جامعه به وضعیت قرمز رسیده است.آمار ازدواج روز به روز در حال پایین آمدن است و با توجه به جمعیت 14 میلیونی جوانان، در نسل جوان کشور سالیانه تعداد کمی ازدواج شکل می‎گیرد که این یک فاجعه انسانی استو آثار خود را در بیست سال آینده نشان خواهد داد.دولت‎ها در زمینه ازدواج جوانان موفق عمل نکرده‎اند؛ به سبب این که دولت‎های گذشته به صورت زیر بنایی نسبت به ازدواج جوانان توجه نکرده و با نگاه آماری به ازدواج جوانان قدم مثبتیبرنداشتند.

نمونه واضح آن بحث وام ازدواج جوانان است که به یک سریال سی و چند ساله تبدیل شده و با وعده‎های بسیار، همواره مشکلات بسیاری بر سر راه جوانان برای دریافت وام ازدواج وجود دارد.وزارت ورزش و جوانان که یکی از مهمترین سازمان‎های مرتبط با ازدواج جوانان است، فقط در برنامه‎هایی همچون جشن ازدواج دانشجویی و برخی آمارها خلاصه می‎شود؛ اما برای ایجاد انگیزه در میان جوانان نمی‎تواند فعالیتی انجام دهد.

اصلی‎ترین وظیفه دولت باید ازدواج جوانان باشد و ایجاد اشتغال و مسکن می‎تواند به نگرانی‎های جوانان پایان دهد.بسیاری از جوانان که با داشتن مدارک عالی تحصیلی با وعده‎های دولت‎ها تشکیل خانواده داده‎اند، بیکار بوده و از این که تن به ازدواج داده‎اند، پشیمان هستند.چشم و‎هم‎چشمی مهمترین عامل در میان خانواده‎های ایرانی است که باید به آن توجه داشت؛ چرا که امروزه توقعات دختر‎ها و پسرها از هر دوره‎ای پایین‎تر است.در بسیاری از موارددختر‎ها و پسرها حاضر هستند با کمترین امکانات زندگی خود شروع کرده و به زندگی ادامه دهند؛ اما توقعات بالای خانواده‎ها که بخشی از آن مربوط به عملکرد مسؤلان فرهنگی است که با نمایش دادن خانه‎های تجملاتی و ازدواج‎های بسیار پر زرق و برق سبب شده‎اند تا سطح توقعات خانواده‎ها افزایش پیدا کند.

به نظر شخصی بنده، یکی از مهمترین عوامل که سبب عدم تمایل جوانان به ازدواج می‎شود، عدم اعتماد به طرف مقابل است.سلامت دوران مجردی و ترس از عدم صداقت طرف مقابل، سبب شده تا شخص نتواند با خیالی آسوده زندگی خود را شروع کند. در این زمینهنقش شبکه‎های ماهواره‎ای را که با تولید برنامه‎های هدفمند در افکار جوانان تأثیر می‌گذارندرا نمی‎توان نادیده گرفت.
عامل دیگر ترس جوانان از ابهام درباره آینده زندگی است؛ با این تفکر که خدای دیروز همان خدای امروز و فردا است، می‎توانبخش عمده‎ای از مشکلات جوانان را پایان داد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار