وي در مورد مشکل هايي که ممکن است بنکداران در سايت شرق داشته باشند اشاره و گفت: درست است که آب و برق به سايت شرق رفته اما آنها هنوز امکاناتي بيش از اين دارند. مثلن صنف آهن فروشان هم مشکل هاي خاص خود در زمينه سلامتي را داشتند تا اينکه خيري درمانگاهي در نزديکي مکان آنها ساخته تا اين صنف بتواند در مواقع مورد نياز به آنجا جهت بهبودي در امر سلامت مراجعه کنند.
سلحشور در نشست خبري به دست هاي توانمند و زحمت کشي که در ساخت و ساز بازار بزرگ فردوس در کوي علوي نقش به سزايي داشتند اشاره کرد و گفت: به عنوان يک شهروند تشکر مي کنم از تمامي کساني که با دستان توانمند و زحمت کش خود ما را تا پايان و بهره برداري اين بازار ياري دادند.
سرمايه گزار بازار بزرگ فردوس به بيان و اهميت دو مسئله بزرگ اين نشست خبري اشاره و اظهار کرد: مسئله اي که ما را بر آن وا داشت تا نشست خبري برگزار شود صحبت ها و نقل هايي است که در سطح شهر گفته مي شد و سؤال برانگيزه بود که مي توان به دو موضوع اساسي آن اشاره کرد. نخست تاريخچه ي انتقال بنکداران براي خروج از هسته مرکزي شهر، و دوم تاريخچه ي بازار فردوس بود.
موضوع بنکداران قديمي تر است و از آنجا بحث را شروع مي کنيم. طبق اطلاعات که خود به عنوان يک بنکدار در اختيار دارم، رئيس اتحاديه جناب آقاي شکراني در سال 72 اولين اخطاريه را در بخش هاي مختلف القاء کرده و به اتحاديه دادند و از همان سال فکر و ذهن ما را آماده براي همچنين روزي کردند. از آنجايي که علاوه بر صنف بنکداري صنف ميوه و تره بار و آهن فروشان نيز در شهر بودند. بنکداران هم بايد چون ديگر بخش هاي مختلف دنبال زميني و تشکيل سايتي براي سکني گزيدن در آنجا باشند.
وي افزود: بدون اينکه اعضاء در جريان باشند زميني برايشان فراهم شد. بعد از آن نقاط مختلف شهر را بررسي نمودند که بنکداران پولي پرداخت کنند و عضو شوند و من هم سال 77-76 تحت قالب شرکت تعاوني 500 هزار تومان پرداخت کردم و در سال 85 موضوعي مطرح مي شود. بنا به گفته هايشان نزديک صنايع فولاد زميني براي تجمع و سکني بنکداران در نظر گرفتند. و اين پيشنهاد تلفني به ما گفته شد وقتي محل را گفتند جزء اولين معترضين اين مکان خود من بودم که 17 دليل آوردم که آنجا مناسب نيست اما سنگ بناي آن کج گذاشته شد و به قول شاعر: خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثريا مي رود ديوار کج ...
سلحشور در ادامه گفت: با مسئولان و خبرنگاران نشست هايي داشتيم که اطلاع رساني به طور وسيع و گسترده در سطح شهر و عموم مردم شهر اهواز انجام شد و اين برنامه صورت گرفت و دولت حمايت هاي اتخاذ کرد. بعضي از دوستان خريدند و خواستند و اراده کردند که آنجا را بسازند. سال 88 چون کار ساخت و ساز صورت گرفت و بعضي از بنکداران ساختند، گفتند چون يک عده ساختند نمي توانيد از اين مکان جابجا شويد و ما اعتراض کرديم که تنها 40 واحد ساخته شد اما اعتراض ما راه به جايي نبرد. الآن بيش از 130 واحد ساخته شد.
وي افزود: چالش رسانه اي با برخي از روزنامه ها داشتيم. کيهان، نسيم، و ... بعد از آن تاريخ 1/4/93 تا 1/5/93 به ما مهلت تخليه از هسته مرکزي شهر و پيوستن به مکان مورد تعيين شده دادند. که ما مهلت خواستيم بفکر جاي ديگر باشيم. و اين مشکلات را داشتيم تا همين 8 تيرماه سال 93 که با تعدادي از همکاران خود پيش آقاي شفيع زاده شهردار وقت رفتيم و از ايشان به مدت 6 ماه ملتمسانه وقت گرفتيم. با تمام اين دردسرها و مشکلات با تعاملي که فرماندار وشهردار با بنکداران داشت اين مهلت را گرفتيم تا 30/8/93 بطوري که مي توان گفت از سال 72 پروسه انتقال بنکداران هسته مرکزي شهر شروع شد و مطبوعات در مورد اينکه براي بنکداران چه کاري خواهيد کرد؟ از فرماندار و مسئولين استاني سئوال کردند. خبرنگار تحت عنوان راوي در روزنامه تيتري نوشت که فرماندار نه تنها مسئله را حل نکرد بلکه در ديدار با بعضي از بنکداران مسئله بنکداراي حل شد و همين امر سبب مسئله چالش برانگيز در سطح شهر شد.
در يک مقطعي که دوستان گفتن درست است عده اي از بنکداران اين شرايط را ندارند و مغازه هاشان 10 تا 15 متر است. اما براي 70، 80 نفر که نتوانستند زمين خود را ساخت و ساز کنند چه بايد کرد. لذا 30/8/93 آخرين فرصت انتقال صنف بنکداران اعلام شد. غم انگيز است که بعضي در شرايط سخت قرار گرفتند . زيرا سال ها اخت گرفتن به مشتريان و منطقه با آنکه زندگي پر چالش و مشکلات خاص خود و درگيري هايي که با افرادي که کار مي کردند داشتند ساعت خوابشان مثل مردم عادي نبود. 12 تا 2 شب آنها شروع به تخليه بار مي کردند و اين که سر و صداي تخليه بار ساکنين و مردم را نيازارد اين ساعت از شب را براي تخليه بار در نظر گرفتند. شرايط بسيار دشواري براي امرار معاش خود ايجاد کردند. چيزي نبود که گفته شود آنها در رفاه بودند و به سختي زندگي مي کردند که بعضاً هم خود و هم خانواده هايشان دچار مشکل شدند. اما طرف ديگر مردمي بودند که به هسته مرکزي شهر مراجعه مي کردند.
سرمايه گزار بازار بزرگ فردوس به نا امني و دزدي هايي که در اين مکان ها صورت مي گرفت اشاره کرد و گفت: بي امنيتي و دزدي در اين مراکز استقرار بنکداران به وفور ديده مي شد. نمونه اش خود من هستم که هفته پيش در روز آخر کاري شخصي براي خريد به مغازه ام آمد و پرايدي آمد که اين پرايد با طرحي که ريخته بود تمام مدارک و دخل مغازه ام را ببرد و صحت گفته هايم در فلشي که تحويل کلانتري 12 داده شده ديده مي شود هم براي مغازه دارو هم براي مشتري عدم امنيت بود و نيز آرامش و آسايش براي بنکدار نبود.
تمام اين احولات ناگوار به دليل عادت به محيط و مکاني که در آن ساليان سال مستقر بودند و به نوعي عادت محيطي و کاري مايل به تخليه مغازه هاي خود نبودند. ناگفته نماند که اين ها يک خانواده بودند که رشد مي کردند و با بزرگ شدن بچه ها و برادر و فاميل وسعت پيدا مي کردند.
مثلاً دو تا شريک که دو پيرمرد بودند هر کدام 4 تا 5 تا فرزند داشتند که با بزرگ شدن فرزندانشان 10 مغازه و محل کسب به آنها اضافه شد. که اين فعاليت به ازاي اين بود که از امکانات هسته مرکزي شهر استفاده و صاحب منازل و ماشين و کارخانه هاي خوب شوند. دومين علت اعتراض بنکداران از دور شدن هسته مرکزي شهر فاصله کار تا منازلشان بود که چون مسيري بين کار و منزلشان نبود و کارشان به محل سکونت شان نزديک بود منفعت شان بود که در همين حوزه بمانند و به کار خود ادامه دهند. بطوري که در بين اين صنف افراد ثروتمند و داراي ايمان و اعتقادات مذهبي است که آنها نيز قبول به اعمال قانون نداشتند و تنها راه گريز از قانون را تعويق انداختن اين مسئله مي دانستند.
سلحشور ادامه داد: تا اينکه فرماندار در اين موضوع با جديت وارد شد و در نشست خبري گفت: اگر بنکداران حاضر به رفتن به سايت شرق نيستند به بازار بزرگ فردوس بروند و در آنجا مستقر شوند که مدير مسئول و خبرنگار روزنامه کيهان با اين جمله که نگذاريد از مسائل پشت پرده بازار فردوس بگوييم که چه بود و چه شد افکار صنف بنکداران را خدشه دار کرد و با اين اوضاع و احوال روحي که بنکداران داشتند اين جمله آنها را برا ين باور داشت که حتماً مسائلي هست و ما نمي دانيم و من از زمان چاپ اين دست نوشته تا الآن شبها خواب ندارم و آن سزاوار سرمايه گزاري که تمام هم و غم و زحمت شبانه روزي اش را با تمام ناامنيتي که در اين مکان بود و مشکلات بي شماري که داشت بعد از به ثمر رسيدن و بهره برداري ، اين تهمت ها را به جاي خدا قوت بخورد، پسنديده نبود و من در جواب اين روزنامه نگار مي گويم آيا مي شود جايي که ضرر و زيان مي دهد مسئله ي پشت پرده اي باشد.
و اين سزاي زحمات شبانه روزي يک سرمايه گذار که براي آباداني شهر و پيشرفت آن قدم برداشته و مي دارد نيست و اين حرف ها انگيزه کار کرد را از سرمايه گزار مي گيرد. ما حق داريم که مسوولان را به چالش بکشيم اما حق نداريم با تهمت و افترا جلوي کسي که براي آباداني شهر کار مي کند را بگيريم و جلوي روند توسعه يک شهر را سلب کنيم.
من با ميل و رغبت نيامدم جايي سرمايه گزاري انجام دهم که اين باعث سود کلان براي من شود. بلکه خواستم خدمت قابل توجهي به آباداني منطقه و قسمتي از خاک شهرم داشته باشم.
سلحشور در پاسخ خبرنگاري که وجود کلانتري در اين منطقه به چه شکل است گفت: ماموران نيروي انتظامي تاکنون همکاري و گشت هاي خوبي داشتند. در اين منطقه اما اين پيشنهاد خوبي است که يک مکان استقرار هميشگي و پايداري در نزديکي اين بازار و مردم اين منطقه داشته باشند.
وي در مورد مشکل هايي که ممکن است بنکداران در سايت شرق داشته باشند اشاره و گفت: درست است که آب و برق به سايت شرق رفته اما آنها هنوز امکاناتي بيش از اين دارند. مثلن صنف آهن فروشان هم مشکل هاي خاص خود در زمينه سلامتي را داشتند تا اينکه خيري درمانگاهي در نزديکي مکان آنها ساخته تا اين صنف بتواند در مواقع مورد نياز به آنجا جهت بهبودي در امر سلامت مراجعه کنند.
سلحشور در پاسخ به خبرنگار ما که تعداد مغازه هاي بازار فردوس چندتا مي باشد گفت: اين بازار داراي 516 مغازه مي باشد که 169 مغازه آن خالي است چرا که هنوز جاده اش مشکل دارد و خود بازار در کارهاي جوشکاري درب و .. مانده و مرحله واگذاري صورت نگرفته است که اميد است با تلاش مضاعف اين نواقص رفع شود و بازار به مرحله واگذاري برسد.
سلحشور در پايان گفت: من از همکاران خوب و زحمت کش خود در صنف بنکداري تقاضا مي کنم که اين مکان را مناسب براي نقل و انتقال از هسته مرکز شهر بدانند و به شايعه پراکني ها و حاشيه ها توجه نکنند و آغوش من براي استقبال از آنها باز است و خوشحال مي شوم که در طول عمر کاري خود بتوانم خدمتي جهت آسايش هموطنان به خصوص صنف بنکداران داشته باشم.