شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۱۸۰
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۴۲

منصور قمر

بی شک در عصر کنونی مقوله ورزش به دلیل فراگیر بودن و عمومیت یافتن آن همه بخش ها را به خود جلب کرده است و به تبع آن، کشور ما هم از این مقوله مستثنی نیست و خصوصا در رشته های جذاب و پرطرفدار مثل فوتبال ، مدیران سیاسی را بطور عجیبی تحریک نموده و آنها را به خود جذب نموده است.

البته از آنجائی که بسط و گستردگی فوتبال موجب شده تا اکثر علوم از جمله علم اقتصاد، سیاست مردم شناسی و ... را متوجه خود نماید، فقط این مدیران سیاسی نیستند که سعی بر حضور در ورزش فوتبال دارند، بلکه افراد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی هم بر پیکره فوتبال سایه افکنده اند و هم اکنون این روند رو به رشد است. در این مسیر دو موضوع مهم قابل بحث است.

-1 انگیزه حضور مدیران سیاسی در ورزش

-2 تاثیرگذاری حضور آنان در توسعه ورزش

درخصوص موضوع اول : ممکن است بعضاً و یا عمدتاً با انگیزه بهره وری از ورزش برای رسیدن به اهداف سیاسی پا به عرصه ورزش نموده اند هیمنطور که در اکثر کشورهای اروپایی خصوصاً ایتالیا، اسپانیا بارها سکاندار نخست وزیری و مدیریت سیاسی و اجرایی مردانی بوده اند که ابتدا یا با عنوان مالکیت و یا مدیرعامل باشگاههای مطرح کشورشان اسم و شخصیت خود را نزد افکار عمومی مطرح کرده اند ولی مهم تاثیر منفی و مثبت آنها در ورزش است.

در خصوص موضوع دوم: نقش و تاثیرگذاری مدیران سیاسی در این موضوع حائز اهمیت دارد که اگر یک مدیرسیاسی با حضور خود در ورزش با انگیزه و نیت شخصی هم فعالیت ورزشی را شروع کند ولی قادر باشد تاثیر مثبتی را برکل ورزش ایجاد نماید باید آن حضور را به فال نیک گرفت، ممکن است آن مدیر سابقه ورزشکاری و یا مدیریت ورزشی نداشته باشد ولی اگر درک و مهارت کلی در ورزش را داشته باشد و یا اینکه بینش مدیریتی ورزشی را هم داشته باشد و با انتقال تجربیات مدیریتی خود در توسعه ورزش نقش آفرینی کند بازهم نباید این حضور را خیلی سرزنش کرد ولی چنانچه مدیران سیاسی با هیچ سوابق ورزشی و فقدان خلاقیت و تاثیرناپذیر پا به عرصه ورزش نهاده باشند باید بپذیرند که نه تنها هیچ چیز به ورزش نخواهند داد بلکه بالعکس همه چیز از ورزش خواهند گرفت که این خود دور از انصاف و تضییع حقوق جامعه ورزشی است. هم اکنون مدیرانی در سطح کشور و استانها وجود دارند که با نیت خدمت به ورزش در این عرصه حضور یافته اند مثلا دکتر امیدوار رضایی که خود خوزستانی است که سال هاست در باشگاه استقلال تهران فعالیت دارد و تا حدودی در اهداف ورزشی این باشگاه تاثیرگذار بوده ولی اگر ایشان قادر باشند که با تکیه بر اطلاعات مدیریتی و تجربیات خود باشگاه استقلال تهران را از منابع مالی و درآمدی پایدار و خودکفا برخوردار کند باید به او آفرین گفت و یا اینکه در استان خودمان، آقای عامری گلستان که هم اکنون معاونت برنامه ریزی استانداری خوزستان است، با هدف کمک به فراگیرترین رشته ورزشی در استان یعنی فوتبال مسئولیت هیئت فوتبال خوزستان را برعهده گرفته است ، همه می دانند که ایشان از سوابق فوتبالی در استان فوتبال خیز خوزستان برخوردار نیست، ولی باشگاه ها، و حتی مدیران ورزشی به نظر من به امید اینکه ایشان قادر خواهد بود با تکیه بر عنوان مسئولیت استانی خود و نفوذ بر مدیران دولتی و غیردولتی ، مشکل اسپانسر باشگاه های خصوصی حرفه ای خوزستان را در فوتبال مرتفع نماید از این حضور خرسند خواهند بود ولی اگر ایشان به انجام امور باشیوه روزمره گی در هیئت اکتفا کند و هیئت فوتبالی خدای نکرده از اختیارات و داشته های مدیریتی او بی بهره بماند قطعاً خود جناب عامری گلستان هم راضی نخواهد بود، چرا که هرکس دیگری هم با هر عنوان و یا بی عنوان توانایی حفظ روند طبیعی هیئت فوتبال را دارد.

 


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار