رسالت نخبگان استان ، خوزستانی های مرکز نشین و اهالی مطبوعات استان دراین است که ابتدائا نگذارند موضوع ریز گردها به محلی برای دعواهای سیاسی بی حاصل تبدیل شود و در گیرو دار دعواهای سیاسی، وجه المصالحه گرو کشی های سیاسی قرار گیرد .
نخبگان استان از سویی وجامعه مطبوعاتی استان به عنوان وجدان بیدار استان از سویی دیگر در گام اول به خوبی توانستند اعتراضات مردم استان را در موضوع پدیده ریز گردها منعکس نمایند و در مجموع، کارنامه قابل قبولی را در پیگیری مطالبات مردم از خود بر جای گذارند.
اعتراضات و تجمعاتی که نقطه عطفی در تاریخ استان خوزستان محسوب می شد. ویژگی هایی همچون طرح مسالمت آمیز مطالبات- همراه با صبر واستقامت وعدم انحراف در طرح آنها- تمرکز بر یک مطالبه و عدم طرح موضوعات انحرافی- پیگیری و مداومت در طرح مطالبات – یک صدایی نخبگان در انتقال اعتراضات مردمی و... مواردی است که این اعتراض های مدنی را در تاریخ استان ثبت کرد و در جای خود در خور توجه جدی و مستلزم مطالعه و بررسی مناسب است. اما سوال اینجاست که آیا موضوع به همین جا ختم می شود ونخبگان و جامعه مطبوعاتی به تکالیف خود عمل کرده اند؟
واقعیت آن است که دراین اعتراض ها تنها بخشی از مطالبات مردم مظلوم ومحروم خوزستان به گوش مسؤولان و مرکزنشینان رسید و اگر گام های بعدی به درستی برداشته نشود شاید این طرح اعتراضات به ضد خودش تبدیل شده و به جای آنکه مطالبات معوق مردم خوزستان را نمایندگی کند همچون حجابی بر آنها عمل نموده و مطالبات مردم خوزستان به موضوع فرعی پدیده ریز گردها تقلیل خواهد یافت.
*به همان اندازه که استان خوزستان محروم ومظلوم واقع شده به همان اندازه مردم آن فهیم و بصیرند.
پدیده ریزگردها اگرچه برای مردم خوزستان مهم وحیاتی است اما تنها یک نشانه است واین موضوع به همین دلیل به نقطه اعتراضات و واکنش های عمومی تبدیل شد اما تنها دلیل اعتراضات مردم خوزستان نیست!!!
در واقع اعتراض مردم خوزستان که به صبر وتحمل مشهور خاص وعام هستند نه به موضوع ریز گردها یا دستکم تنها به موضوع ریز گردها، بلکه به این مساله است که نگاه استراتژیکی به استان وجود ندارد و تنها به داشته های استان نگاه می شود بدون آنکه نگاه درخور و ویژه ای به استان شود.
مردم خوزستان با تمامی احترام و امیدی که به رییس جمهور محترم دارند اما پیام وی در اولین سفر استانیش به خوزستان را با گفتارش در سفر به اصفهان مقایسه کردند وبه نوعی خروشیدند! اینکه نفت خوزستان متعلق به تمامی کشور قلمداد شود ولی از سوی دیگر شخص رییس جمهور خود را متعهد در برابر تامین آب استان اصفهان بداند؛ ناگفته های بسیاری برای خوزستانی ها داشت.
خوزستان دارای ظرفیت های گسترده ای است که اگر به شکل استراتژیک به آنها نگاه شود نه تنها منطقه بلکه کل کشور از مواهب آن بهرمند خواهد شد. اما متاسفانه نگاه دو دهه اخیر مدیریت کشور نشان داد که صرفا به استان خوزستان به عنوان بانکی نگاه می شود که داشته هایش می بایستی در خدمت رونق وآبادنی دیگر مناطق مصروف شود .بدون آنکه چشمداشتی به سرمایه گذاری های استراتژیک داشته باشد. سید حمید آوایی- نماینده دزفول در مجلس هشتم – این رویکرد را بسیار شیوا و ساده بیان کرد.(قریب به این مضمون که آب خوزستان را با پول نفت خوزستان بردند!)
*خوزستانی ها به همان اندازه که محرومند به همان اندازه هم فهمیند!
و «دریافت خود از بحران ژرف را به ژرفای خود آگاهی تبدیل کرده اند» واگرچه دغدغه آنها از جنس دلواپسی نیست اما به غریزه دریافتند که موضوع ریز گردها نشانه ای از تغییر رویکرد راهبردی مرکز نشینان به استان است و خوزستان هیچ جایگاهی در منظومه استراتژیک مدیریت کلان ندارد.
به نظر نویسنده رسالت نخبگان استان - خوزستانی های مرکز نشین و اهالی مطبوعات استان دراین است که ابتدائا نگذارند موضوع ریز گردها به محلی برای دعواهای سیاسی بی حاصل تبدیل شود و در گیرو دار دعواهای سیاسی، وجه المصالحه گرو کشی های سیاسی قرار گیرد .
در گام دوم نشان دهند ریز گردها عامل محرومیت استان وتنها مشکل استان محسوب نمی شوند بلکه مهمتر از آن نشانه ومعلول محرومیت و عدم توجه استراتژیک ودر خور توجه در دو دهه اخیر به استان هستند. 13 سال است که استان خوزستان با پدیده ریز گردها مواجه است اما چرا سال به سال بر وسعت آن افزوده شده و واکنش قاطعی در پی نداشته است؟ چرا پدیده ای که قابل پیش بینی بوده؛ راه حلی برای پیشگیری از آن اندیشیده وبه عمل نیامده است؟ چرا با وجود بحران آب برداشتها وسیعتر و باعجله انجام پذیرفته است؟ و...
همچنانکه اشاره شد استان خوزستان دارای ظرفیت های بزرگی است که اگر از آنها بهره برداری شود نه تنها مشکلات منطقه ای همچون بیکاری- فقر – محرومیت –فقدان توسعه و ... حل می شود بلکه می تواند به قطب اقتصادی – فرهنگی وسرمایه انسانی بی بدیل برای کشور تبدیل شود و شرط این موضوع در آن است که رویکرد مرکز نشینان به استان خوزستان تغییر یابد. البته دراین تغییر رویکرد مرکز نشینان بخشی از مسؤولیت را برعهده دارند؛
بخش مهمی از تغییر رویکرد به این منطقه، بر عهده نخبگان - جامعه علمی و مطبوعاتی استان است. خوزستان ظرفیت های گسترده ای علاوه بر نفت وگاز دارد و بدون اغراق شکوفایی این ظرفیت ها در بخش های سرمایه انسانی- ترانزیتی- میراث فرهنگی و کشاورزی می تواند به اندازه نفت وگاز برای کشور نفع وبهره به همراه داشته باشد.
دراین مسیر دشوار وبه غایت مهم (تغییر رویکرد به استان) می بایستی هدف گذاری به خوبی انجام شود و از دعواهای مرسوم سیاسی از یک سو و دعواهای جناحی- طایفه ای و قومی وقبیله ای از دیگر سو دوری جسته و همه خوزستانی ها همانند ید واحده مطالبات خوزستان را به شکلی مسالمت آمیز و به دور پرخاشجویی مطرح سازند. باشد که دوباره شاهد جایگاهی مناسب برای استان خوزستانی باشیم که تمامی کشور بر خوان با برکت آن با صفا وصمیمیت ارتزاق نمایند و سربلندی ایران وایرانی را بانگ بزنند.
به امید آن روز
مرتضی احمدی پور