لفته منصوری
تبریک به همه کسانی که فراسوی سطرها را می خوانند! خبرنگاری هم علم است و هم هنر! هم دانش است و هم تجربه! هم حرفه است و هم شغل! هم تولید است و هم توزیع! هم خلاقیت است و هم کلیشه! هم عشق است و هم روزمره گی! هم آموزش است و هم سرگرمی! هم فرهنگ سازی است و هم فرهنگ پروری! هم خالق وحدت است و هم سازنده شکاف اجتماعی! هم محتوای است و هم تیراژ! هم نویسندگی است و هم مخاطب سازی! هم نظام است و هم صنف! هم استراتژی ساز است و هم تاکتیک پرور! هم پروسه است و هم پروژه! هم اطلاع رسانی است و هم اطلاع یابی! …
index1
خبرنگار را نه به کلاسش و نه به پولش! و نه به زورش! و نه به شهرتش! و نه … بلکه او را فقط به درد و رنجش می شناسی. هر که دردش بیشتر خبرنگارتر است! ذات این حرفه بر دردمندی استوار است! هیچ خبرنگاری را نمی توانی پیدا کنی که رنجور نباشد! فرقی نمی کند خبرنگار روزنامه باشد یا خبرگزاری! خبرنگار آزاد باشد یا روابط عمومی! خبرنگار اقتصادی باشد یا سیاسی یا اجتماعی یا ورزشی! ناف این حرفه را با درد و رنج بسته اند!
خبرنگاری خوزستانی اگر طالع مبارکی دارد مرهون تلاش پیشکسوتان بزرگی است که آبشخور آنها ادبیات خوزی است. ادبیاتی چون شرجی دیارش! چون رودهای جاری اش! چون کوههای استوارش! چون بلوط های ریشه دارش! چون نخل های ستبرش! چون شهرها و روستاهای مقاوم اش! چون مأذنه های مساجد تاریخی اش! چون مجاهدان نستوه اش! چون شهیدان والا مقامش! چون اقوام صاف و ساده اش! و برای ادامه این راه پر افتخار، نیاز به گفتمان سازی مستمر و پویا داریم. گفتمانی با اضلاع و واژگانی کاملا خوزستانی: چون صراحت، صداقت، وفاداری به مردم، مستحکم، پرانرژی، منطقی، عاطفی و ارزش مدار! با هویتی فراقومی و فرا شهری و فرا زبانی!
هویتی که چون چتری فراگیر ادبیات خوزستان را محور جریان سازی و گفتمان سازی کند! ادبیاتی که توانایی نقش آفرینی ملی و بین المللی داشته باشد! برای فردای خوزستان آینده پژوهی کند! امیدوار و پرفروغ مشکلات را از سر راه بردارد! ایده پردازی کند! جامعه محور باشد! تنها در این صورت است که طالع خوش یمن خبرنگاری خوزستانی را پاس داشته ایم! روز شهادت شهید صارمی و روز خبرنگار را به فرد فرد خبرنگاران خوزستانی تبریک و تهنیت عرض می کنم.
ارادتمند – لفته منصوری