. و اینگونه است که خوزستان ۲۰ سال از دیگر استان ها عقب مانده هرچند سهم جنگ از این عقب ماندگی را نمی توان انکار کرد…
در فضایی که قاعده مند نباشد پیش بینی رفتار نه تنها دشوار بلکه امکان ناپذیر است
به گزارش هورنیوز، هفته نامه زاگرس نشینان در سرمقاله این شماره خود به قلم سردبیر به برسی ابعاد مختلف در فضای حاکم بر انتخابات پرداخته و به برخی پرسش ها از جمله چرایی از بین رفتن اعتماد مردم به نمایندگان پاسخ داده است!
در جامعه ما ایرانی ها عرف شده است تا از سیاست یا سیاست مداران صحبت می شود حرف هایی به میان می آورند که قابل تامل است و شاید پاسخ آن را بتوان با یک ضرب المثل خودمانی ، کوتاه جواب داد” تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها…” اما به واقع چرا جامعه ما به سمت تعریف سیاست بدین شکل رفته است؟ سیاستی که وقتی در قامت امام علی (ع) تعریف می شود بزرگترین سیاست را صداقت می داند.
با نگاهی به تاریخ سیاسی اجتماعی دوران معاصر می توان گفت سالم ترین افراد در شرایطی که با قدرت قابل توجه روبرو شوند امکان تغییر و تحول دارند. نظریه پردازان قدرت در علم سیاست به «خوب بودن» آدم ها و سیاست مداران اعتقاد دارند ولی به «خوب ماندن» آن ها اعتماد ندارند. حال اینکه سیاسیون و صاحبان قدرت جامعه ما(با تاکید بر نمایندگان خوزستان) در کدام کف ترازو "خوب بودن و خوب ماندن یا خوب بودن و خوب نماندن” قرار دارند مردم باید پاسخ دهند ولی به طور کلی در حوزه قدرت، قدرت مند کسی است که حدود را بشناسد آن هایی که حدود را نمی دانند در اعمال قدرت شکست می خورند.
اما اگر بخواهیم علیت موضوع را مورد برسی قرار دهیم به نظر می رسد بی قاعدگی رفتار سیاسیون در طول تاریخ و به طور خاص در نمایندگان مجلس باعث از میان رفتن اعتماد میان شهروندان شده است. و همانطور که گفته اند؛ "باد آورده را باد می برد” اعتمادهایی که با پشتوانه شعارها و وعید های بعید بدست آمده اند هم زود از میان می رود. موضوع دیگر اینکه علاقه ایرانی به کار بی ضابطه و دور از مقررات، به نظام اجتماعی و سیاسی ایران حالت هیجانی، احساسی و به تبع آن ناپایداری نیز داده است. پس به نظر می رسد این حالت هیجانی و احساسی که باعث ایجاد و شرایط ناپایدار در جو سیاسی شده است در مقابل، جو پایدار و شرایط هیجانی قابل نفوذ و رشدی را برای سیاسیون ایجاد کرده که از آن استفاده می کنند. با اندک نگاهی به سخنرانی ها، شعارها و برنامه های عنوان شده توسط سیاسیون به صدق این مطلب پی می بریم. در حقیقت استفاده از فضایی بی قاعده که هر بار پله پیشرفت یکی می شود.
پس می توان گفت در فضایی که قاعده مند نباشد پیش بینی رفتار نه تنها دشوار بلکه امکان ناپذیر است و همین مساله است که می بینیم اشخاصی که هیچ گونه صلاحیت برای حتی عناوین سیاسی را هم ندارند با سوار شدن بر جو احساسی و هیجانی حاکم، و افزایش شدت جو، موفق از فضای انتخاباتی بیرون آمده که نتایج کار آن ها جز عقب ماندگی و پیشرفت جامعه خود چیزی در پی نداشته است. و اینگونه است که خوزستان ۲۰ سال از دیگر استان ها عقب مانده هرچند سهم جنگ از این عقب ماندگی را نمی توان انکار کرد…
اما چه باید کرد؟ چه راهی برای برون رفت از این فضای احساسی و هیجانی وجود دارد و چگونه باید از این فضای احساسی به سمت تعقل گرایی در رای دادن حرکت کنیم؟ در بخش های پسین به پاسخ این پرسش ها خواهیم پرداخت…