شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۸۴۳۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۹
دیشب به اتفاق اعضای خانواده به دیدن نمایش جذاب «در سال هزار و تشنگی با اسبها» به نویسندگی و کارگردانی هنرمند جوان و خوش ذوق اهوازی جناب آقای وحید فقیهی رفتیم. انشالله اگر توفیق یار گردد، یادداشتی راجع به این نمایش خواهم نوشت. اما امشب بنا بود برنامه نرمش و ورزش عقب افتاده خود را بعد از نمازمغرب و عشاء از سر گیرم که سر از بازار امام اهواز در آوردیم و ترجیح دادم این برنامه نرمشی – ورزشی را به جای انتظار بی حاصل در خودرو تا برگشتن خانواده از بازار، در طول جاده ساحلی شرقی حدفاصل پل سلمان فارسی (نادری) و پل غدیر (کابلی) اجرا کنم. تأملی هر چند گذرا در دو ساعت دویدن امشب و یک ساعت دیدن دیشب، بار دیگر این سوال سترگ، بر سرم سنگینی کرد که جامعه ما کدام الگوی تربیتی را در ترجیحات خود پذیرفته است؟ خانواده ها، فرزندان خود را به کی و کجا سپرده اند؟ کپه کپه دختران و پسران نوجوان و جوان رها شده در کنار رودخانه! جمعی به کشیدن سیگار و گروهی به کشیدن قلیان و شاید کشیدن ریشه های فرهنگ ناب از صُلب جامعه!

رها از قید و بندهای که دیرینه گی این ملک و دین را از بلندای تاریخ اش و در گستره ی جغرافیای اش صیانت بخشیده است.من در این پیمایش ورزشی یا «دویدن متأملانه» به موضوع مهم دلالت های فرهنگی و اجتماعی بدن و یا در معنای وسیع تر «جامعه شناسی بدن» رسیدم. این سازواره ای که امشب دیدم و شما هم در سپهر عمومی جامعه بارها مشاهده کرده اید، حاصل این فرآیند است:
در جامعه ی کنونی بدن اهمیت زیادی پیدا کرده است و افراد وقت زیادی را صرف توجه و رسیدگی به بدن می کنند. این افراد نسبت به ظاهر و بدنشان چه احساسی دارند؟ در آینه ی ذهن خود به جسم شان چه نگاهی دارند؟ مسئله ی پیچیده ای است که در واکنش به پیام های فراوان و متناقضی شکل می گیرد که از جامعه دریافت می کنند. این پیام های ارسالی از جامعه در رقابت جدی با پیام های رسمی و ایدئولوژیک قرار دارد.

«در جامعه ی معاصر افراد تشویق می شوند تا از طریق رفتارهای مصرفی روی بدنشان کار کنند و آن را مانند پروژه ای در دست اقدام بدانند که هویت شخص شان بر اساس آن شکل می گیرد. افراد با دستکاری ویژگی های ظاهری و مرئی بدن و فاصله گیری از مفهوم "بدن طبیعی” مبادرت به ساختن بدن اجتماعی می کنند.» (ارمکی و چاوشیان، ۱۳۸۱: ۳۴)

آنچه که امشب در این دویدن های متأملانه یافتم این بود که بدن به عنوان یک متن فرهنگی، بدن در جایگاه یک رسانه ی اجتماعی، بدن در مقام خاستگاه تمایز و منزلت اجتماعی، بدن به مثابه یک کالای مبادله ای، بدن چون یک ابزار اجتماعی؛ دلالت های فرهنگی و اجتماعی خاصی را در جامعه ی شهری ما تحمیل کرده که چه بسا سبک و سیاق زندگی را تحت تأثیر خود قرار داده است.آیا دست اندرکاران فرهنگی و معماران تربیت اجتماعی برای پدیده «بدن اجتماعی» نظریه ی متناسب با جامعه اسلامی– ایرانی ما طراحی کردند؟ آیا پیام های پنهان اجتماعی که خاستگاه تغییرات بدن در صیرورت اجتماعی اش می باشد را شناسایی کردند؟ آیا شکاف پیام های رسمی و غیر رسمی در فضای جامعه را اندازه گرفته اند؟ اینها و سوالات دیگر مقدمه ای برای ورود به دنیای «جامعه شناسی» بدن است.

منبع:
آزاد ارمکی، تقی و چاوشیان، حسن (۱۳۸۱). «بدن به مثابه رسانه هویت». مجله جامعه شناسی ایران، دوره چهارم، شماره ۴، ص ۷۵-۵۷
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
موسي قزويني
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
comment
1
0
comment حاج لفته عزيز شما صرفا طرح مطلب كرديدومتعاقب آن پرسش.انتظار ميرفت نوع نگرش به پديده مذكور را نيز از ديدگاه خود مورد تحليل و يا تبيين قرار مي داديد.اينكه چرا به بسط موضوع نپرداختيد آن هم از سوي كسي كه به مسايل جامعه شناسي شهري علاقه ومطالعه خوبي هم در اين زمينه دارد بر اينجانب پوشيده است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار