چندین میلیون لُر بختیاری شیعه مذهبی که در ایران زندگی می کنند تا کنون هیچ نماینده ای که مشخصا برخاسته از میان این قوم بوده و آنان را نمایندگی کند در جمع خبرگان حضور نداشته است.
سامان فرجی بیرگانی
چندین میلیون لُر بختیاری شیعه مذهبی که در ایران زندگی می کنند تا کنون هیچ نماینده ای که مشخصا برخاسته از میان این قوم بوده و آنان را نمایندگی کند در جمع خبرگان حضور نداشته است.
مجلس خبرگان رهبری که تعیین کننده ی سیاستهای حاکمیتی و مجلسی موثر در پیشبرد امور کشور است، در طول دوران حیات خود همواره از این خلاء بزرگ رنج برده است که از میان 9 میلیون بختیاری شیعه مذهبی که در ایران زندگی می کنند هیچ نماینده ای که مشخصا برخاسته از میان این قوم بوده و آنان را نمایندگی کند به خود ندیده است.
اگرچه انتخابات مجلس خبرگان به دلیل تعداد کاندیداهای کمتر آن نسبت به مجلس(88نفر در سراسر کشور) بصورت شهرستانی برگزار نمی شود و دارای روند انتخابات استانی است، و نمایندگان مجلس خبرگان در یک استان مثلا در استان اصفهان یا خوزستان نماینده ی همه مردم آن استان شناخته شده و بالطبع نماینده ی مردم بختیاری هم محسوب می شوند ، اما این نمایندگی «غیر مستقیم» آنهم از جانب نمایندگانی که خود از قومیت بختیاری نیستند مشکلات متعددی را پدید می آورد که موجب تضییع بخشی از حقوق مردم بختیاری می گردد.
مشکل اول این است که فرهنگ مذهبی شیعه گری بختیاری که یکی از کهنترین جوامع شیعه مذهب ایران است و سابقه شیعه گری در آن تقریبا همزمان با ورود نخستین علویان پناه گرفته در کوه های بختیاری در سده ی اول هجری است، فرهنگ مذهبی خاص و مبتنی بر هویت جوامع عشایری ودامداری وکشاورزی است که با فرهنگ مذهبی شیعه گری در شهرهای یکجانشین ایران نظیر اصفهان و یزد و شوشتر و دزفول که برمبنای معیشت تجارت و تولید است تفاوت دارد، در طول تاریخ - به گواه اسناد باقی مانده - در زمانی که حاکمان جائر «انگشت در جهان کرده*» تا محبان علی (ع) را جسته و به قتل برسانند، کوه های بختیاری پناهگاه امن شیعیان بود و قلعه مدرسه های** این دیار همچون دژهایی مستحکم مذهب شیعه بودند و در جهاد مستمر با خرافه و تحریف دین می کوشیدند، بختیاری ها از چنین صبغه روشن مذهبی برخوردارند، و تندیس و نقش شیعی «بردشیر»*** بیش از هزارسال است برگوردلاوران آنها به عنوان نماد و پرچم تشیع برپا ایستاده است ، این فرهنگ غنی که در ادعیه ها و ارادتنامه ها و دعاهایی به زبان لری واعتقاداتی نسبت به ائمه و بقاع مشحون و مستتر است ، اگرچه بلحاظ تقسیم بندی داخلی شیعه گری که در سه دسته مهم زیدیه – اسماعیلیه و اثنی عشر در زیر گروه شیعه «اثنی عشر» شناخته می شود، اما در برخی دیدگاهها و احوال شخصیه واحکام نظیر بیع و تقسیم ارث ، نذورات ، موقوفات و زیارت وبرخی روایتها دیدگاه های متفاوتی از شیعه گری مناطق شهری دارد که این امر در عمل در مبحث مهم قضاء و احوال شخصیه و نگهداری از قبور متبرکه و بخصوص در مواجه با قانون مدنی طی سالهای اخیر این مردم را دچار مشکلاتی کرده است و خلاء نمایندگی فقاهتی در این باب موجب برخی تعارضات قانونی و اجتماعی در این مناطق شده است و متاسفانه این موضوع به دلیل عدم حضورنمایندگان مجلس خبرگان در منطقه و همزیستی با آنان مشکلات فوق را لاینحل و بعضا موجب دلسردی های در این حوزه شده است.
مشکل دیگر آنکه خلاء نمایندگی نشدن 9 میلیون بختیاری شیعه مذهب در مجلس خبرگان رهبری ایران در دوران 35ساله جمهوری اسلامی تاحدودی از عیار مشروعیت این مجلس می کاهد و راه خرده گیری را بر پرسش در خصوص خاستگاه های اجتماعی نمایندگان خبرگان گشوده باقی می گذارد، در شرایطی که با درایت و به درستی وحقانیت اهل تسنن ایران هم در مجلس خبرگان رهبری، نمایندگانی از میان خود دارند، جای این خرده گیری به حق باقی است که چرا جامعه تماما شیعه مذهب بختیاری که همواره نقش بسیار سازنده و با اهمیتی در حمایت وحراست از کانونهای مذهبی شیعیان در بین النهرین بخصوص شهرهای عتبات داشته و همچنین در تاسیس بزرگترین دولت فراگیر شیعی تاریخ (دولت صفوی) و بقاء و استمرار این مذهب در حکومتهای بعدی نقشی بی بدیل ایفاء کرده است، در نظام مذهبی جمهوری اسلامی حتا یک نماینده از میان خود در مجلس خبرگان رهبری ندارند، وجوه بد این خلاء یکی آن است که این گمان را تقویت می کند که اولا جامعه بختیاری جامعه ای بلحاظ جمعیتی کوچک، بی سواد و غیر قابل توجه است و دیگر آنکه از میان بختیاری ها کسی که شانیت دینداری و نمایندگی مذهبی آنها را داشته باشد وجود ندارد، که این موضوع باز جای این سئوال را باقی می گذارد که چگونه است که پس از بیش از هزارسال سابقه شیعه گری در بختیاری و وجود مرکزدینی چون «قلعه مدرسه»ها و حوزه های علمیه کهن و بزرگی همچون حوزه ی اصفهان و شوشتر و بهبهان هنوز کسی از میان این قوم شایستگی نمایندگی بختیاری ها در خبرگان رهبری را نیافته ؟
آیا وقتی هیچ بختیاری در مجلس خبرگان حضور ندارد ،امکان انکار دیندار بودن بختیاری ها یا امکان انکار حضور جمعیتی به نام بختیاری در استانهای خوزستان چهارمحال بختیاری و اصفهان و لرستان ایجاد نمی گردد؟ این امر جای سئوال دیگری را باقی می گذارد که پس در ترکیب فعلی خبرگان رهبری چه کسانی نمایندگی 9میلیون بختیاری شیعه مذهب را به عهده دارند؟
سئوال آخر آنکه میزان ارتباط – دسترسی و پیوستگی نمایندگان فعلی خبرگان رهبری در استانهای یادشده با توده جامعه بختیاری و مشکلات قضایی و اجتماعی و حاکمیتی حوزه نمایندگی آنها چقدر است؟ آیا در این مناطق آن میزانی که بنیانگذاران فلسفه وجودی مجلس خبرگان انتظار داشته اند نمایندگان فعلی بختیاری را نمایندگی کرده اند؟ آیا این امکان وجود داشته است تا از میان مراجع و مجتهدین جوامع بختیاری نمایندگانی برگزیده شود که با حضور خود در مجلس خبرگان، تبلور اراده ملی ومشروعیت مردمی رعایت شده باشد؟
باید بدانیم هرگونه رایی که ما به صندوق می اندازیم شرعا درپیشگاه خداوند درقبال آن مسئولیم وقانون اساسی نیز این امکان و اختیبار را به ما داده تا نماینده ای برگزینیم که منعکس کننده ی مشکلات ما باشد ، اگر مشکلات و مصایب بختیاری منعکس نمی شود و صدای مظلومیت توده بختیاری به گوش مسئولین تهران بلکه مسئولین نشسته در مراکز استانهای بختیاری نشین نمی رسد ، یک دلیل مهمش این است که هیچ نماینده بختیاری در جمع خبرگان رهبری نداریم، در نظامی که برپایه مذهب شیعه بناشده و روحانیت تراز اول شیعه در آن نقش بی بدیلی ایفاء می کند، خلاء وجود شخصی از میان بختیاری ها در جمع خبرگان رهبری مردم بختیاری را محروم از موهبتی می کند که بلحاظ قانونی و شرعی به آنها عطا شده است، هرچند اگر امروز بخواهیم نماینده ای از میان نمایندگان حاضر در مجلس خبرگان را به عنوان نماینده ی قوم بختیاری معرفی کنیم ممکن است با لیستی از نامهای بزرگوارانی مواجه باشیم ، اما واقعیت آن است که بااین مشکل بزرگ مواجه ایم که هیچکدام از نمایندگان یاد شده را نمی توان نماینده ی واقعی مردم بختیاری برشمرد.
زیرا افراد یادشده که نمایندگی استانهای بختیاری نشین را درمجلس خبرگان به عهده دارند، هم می توانند نماینده ی بختیاری باشند و هم نباشند، هم نماینده ی مردم استانهای بختیاری نشینند و هم بختیاری ها را نمایندگی نمی کنند!حال آنکه در خصوص قوم اصفهانی یا یزدی یا کرمانی یا آذری یا کرد یا بلوچ یا عرب یا شوشتری ویا دزفولی اینچنین نیست. عجیب نیست اگر در توازن قدرت منطقه ای اقوام،حتا در استانهایی که بختیاری ها اکثریت جمعیتی را دارند، مناطق بختیاری در قعر جدول توسعه و رفاه و مردم آن در صدر جدول فقر ومحرومیت قرار دارند. ،جای تعجب نیست که در چنین شرایطی روستاهای منطقه بختیاری فاقد آب آشامیدنی اند و مردم از نبود امکانات جلای وطن کرده و به حاشیه نشینی کلانشهرها روی می آورند اما رودخانه های این منطقه با شتابی عجیب به سمت اصفهان و کاشان و قم و کرمان بازگردانده می شود! وقتی که روستاهای بختیاری دسته دسته به زیر آب می روند و مردم آواره از شغل و خانه و کرامت خود رانده می شوند ویا وقتی که جوانان و زن وکودک بختیاری در جاده های نا ایمن کوهستانی جان خود را از دست می دهند، کدامیک ازکسانی که نمایندگی بختیاری را در مجلس خبرگان رهبری به عهده دارند، صدای مظلومیت آنها را فریاد می زند تا به وظیفه نمایندگی خود عمل کرده باشد؟! اصلن کدامیک از این نمایندگان معظم در جاده های دلا، کموفه ، گردنه چری ، تاراز و پشتکوه ذلکی حضور یافته اند؟
از میان 88 نماینده ی مجلس خبرگان رهبری، بختیاری تماما شیعه با جمعیتی قریب به 9 میلیون نفر، تنها قومی است که از خود نماینده ای ندارد!! حال آنکه از قومیتهای بسیار کوچکتر از بختیاری، گاه چندین نفر را در این مجلس حضور دارند،
برخی از کسانی که هم اکنون از استانهای بختیاری نشین به عنوان نماینده مردم بختیاری در مجلس خبرگان حضور دارند، حتا بومی این استانها نبوده و در این استانها ساکن نمی باشند و در طول سال حتا به اندازه شماره انگشتهای دست هم در این استانها حضور نمی یابند! جالب آنکه علی رغم نارضایتی مردم این استانها از مبحث انتقال آب برخی از این نمایندگان به دلیل غیر بومی بودن هیچ اقدام موثری در این خصوص به خرج نداده اند! اینکه چگونه این افراد توانسته اند علی رغم عدم حضور خود به نمایندگی بختیاری ها انتخاب شوند باز می گردد به عقب ماندگی از مدار توسعه سیاسی کشور در مناطق بختیاری و سیستم ناکارامد سیاسی و اجتماعی مناطق بختیاری که به جای نخبگان ومعتمدین وبزرگان دینی – مدیران دولتی - متمولان و بعضا منتفذان سیاسی و پیمانکاران بر رای مردم تاثیر می گذارند ، این دسته افراد به دلیل نوع شغل خود رشته ارتباطات بیشتری از افراد عادی دارند و درکارزارهای انتخاباتی محل ارجاع و توجه کاندیداها و عامل معرفی آنها به مردم می شوند اما پس از سپری شدن دوران انتخابات به دلیل مشغله های اداری یا اقتصادی پاسخگویی مناسبی به مردم بختیاری ندارند ویا لذا چاره آن است که ما در مناطق بختیاری نشین به خصوص در خوزستان وچهارمحال بختیاری و لرستان و اصفهان فهرست مشترکی از نمایندگان مورد وثوق مان ارایه کنیم ، یعنی بگوییم ما بختیاری ها فلان مرجع معظم و مجتهد را نماینده ی خود قرار دادیم و این فهرست را با توجه به شان خانوادگی و علمی ومیزان رابطه کاندیدای مورد نظر با مردم بختیاری تهیه نموده و اعلام کنیم ، با کسانی که نامشان را در فهرست می گنجانیم شرط وقرار کنیم که شان بختیاری آن نیست که پس از گذشت 35 سال از انقلاب هنوز برخی از مناطق درکنار بزرگترین رودخانه ها و نیروگاه های کشور فاقد آب و برق وجاده هستند، با آنها شرط وقرار کنیم که وظیفه ی شرعی و قانونی و تعهد اخلاقی شان این است که صدای موکلین خود باشند ، به آنها یاداور شویم که وظیفه خطیر تحکیم پیوند مردم بختیاری و نظام بر عهده آنهاست و هرگونه گسست و ایجاد میان بختیاری و نظام در وهله اول به آنها باز می گردد، از این عزیزان بخواهیم حداقل ماهی یکبار به منطقه سرکشی کنند و از نزدیک وضعیت مردم را جویا شده پای درد دل آنها بنشینند و با درایت و امانتداری به مراجع ذیصلاح منعکس کنند، از این بزرگواران بخواهیم در دوره ی فعالیت ارتباط مستقیمی با مردم داشته و در مشکلات اجتماعی که گریبانگیر آنها می شود مجدانه تلاش و همراهی نمایند.
این فهرست را بخش فرهیخته جامعه بختیاری و نخبگان آگاه آن (توجه شود نخبگان علمی و فرهنگی معتمدین اجتماعی و قومی ، و نه پیمانکاران و کارچاق کنهای انتخاباتی و مدیران منتظر السمت) تهیه نمایند و از طریق محافل سنتی و رسمی خود به دور دست ترین شهرها و مناطق اعلام نمایند، و پیشنهاد می شود در تهیه این فهرست کسانی انتخاب شوند که حتی المقدور علاوه بر شایستگی های علمی و فقاهتی که توسط مراجع ذیصلاح قانونی معرفی می شود از میان قوم بختیاری باشند یا سابقه نگاه عادلانه به اقوام و همراهی مردم بختیاری در معضلات اجتماعی را داشته باشند، همچنین شورایی که این فهرست را انتخاب می کند وظیفه مطالبه گری حقوق بختیاری ها از این عزیزان را از طریق سرکشی مستمر به مناطق و ایجاد دفاتر ارتباط مردمی و ... را به عهده بگیرند تا از این طریق هم وزن اجتماعی بختیاری ها در مناسبات ملی مشخص باشد ، هم مرجع رسیدگی به مشکلات آنها معلوم گردد که طرفیت بختیاری در مجلس خبرگان با کدام نماینده است؟ و هم بر مشروعیت و پشتوانه اجتماعی مجلس خبرگان افزوده گردد.
لذا چندی است که مجمعی از نخبگان فرهنگی و علمی بختیاری و معتمدان برای این امر تشکی جلسه داده اند امید است سایر نخبگان با پیوستن به این جلسات بر غنای علمی و مشروعیت اجتماعی آن یاری دهند تا فهرستی از شایسته ترین افراد در مجلس خبرگان برگزیده شود.
پانویس
*تاریخ بیهقی باب بردار کردن حسنک وزیر از زبان سلطان محمود نقل می شود : «من برای قدر عباسَین انگشت درجهان کرده قرمطی (شیعه) می جویم»
**بردشیر یا شیر سنگی تمثالی از شیر (اسدالله) است که بختیاری به عنوان نمادشیعه گری خود برگوردلاوران برپای می دارند
*** «قلعه مدرسه» ها بناهایی دفاعی در منطقه ختیاری هستند که محل ترویج عقاید شیعه درسیاهترین دورانهای انزوای تاریخ شیعه بوده اند تا کنون5قلعه مدرسه در منطقه بختیاری در شهرهای ایذه – بهبهان – اردل – رامهرمز شناسایی شده است.َ
این قومیت عزیز هم کاندیدا معرفی کند، مگر کسی مانع شده است ؟ ان شاالله اگر مردم تشخیص دهند حتما به این عزیزان هم رای خواهند داد.
صحبت میکردید!مگر کم نماینده لر و بختیاری داشته ایم مگر کم مقام عالیرتبه لر و بختیاری داشته ایم؟واقعا چه گلی بر سر مردم خوزستان پیش کش بر سر هم قمویتی های خود زد ه اند که حضرتعالی بفکر دادن لیست انتخاباتی در قضیه خبرگان
که مجلس علما و دانشمندن دین و اتقلابست می زنید؟ابهتر است دید فوم و فوم گرایی که به والله استان زر خیز مارا همین اندیشه های واپسگرایانه عقب و محروم نگه داشته کنار بگزاریم و مبلغ دعوت به اتنخاب اصلح باشیم.
قومیت بازی دشمن اصلی شایسته سالاری است
....
حالا تو نظر منو سانسور کن.
لطفا در خصوص مذهب الکی و کشکی وارد نشوید
بنده بعنوان یک خوزستانی بختیاری با صحبت های این نویسنده بشدت مخالف هستم و لازم است ایشان ابتدا جایگاه خود را در بختیاری مشخص و سپس دم از ارِایه لیست مشترک آن هم برای مجلس خبرگان رهبری بزند.
ما همه مسلمان و شیعه هستم و چنگ زدن به مسایل قومیتی آنهم در مسایل دینی و اعتقادی جفایی بزرگ در حق قومیت ها و بخصوص ایل بزرگ و نجیب و فهیم بختیاری است و ضربه ای بزرگ و جبران ناپذیر خواهد دشت.
از مدیریت سایت هم خواهشمندیم در انتشار مطالب و جایگاه نویسندگان آن دقت بیشتری نماید.
بختیاری زاده مخاطب دایمی شوشان