شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۹۳۱۳
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۶
 لفته منصوری 
دیروز بنا به دعوت دخترم مهندس کوثر منصوری که مسئول بخش پوستر دهمین سمینار رودخانه کارون بود؛ راهی دانشکده علوم شدم تا بلکه از دستاوردهای این دهمین تکرار چیزی بفهمم و مرهمی التیام‌بخش بیابم! گو اینکه شاید برای رسالت این سمینارها کسر شأن است در قاب رسانه قرار بگیرند و راحت با مردم حرف بزنند که در این ده بار تکرار از کجا به کجا رسیدیم؟ دستاوردهای عملی و کاربردی این مقاله‌ها چه بوده است؟ آیا سازوکار سازمان­های اجرایی، زبان ما را فهمیده است؟ یا به آن عمل کرده است؟ و ازاین‌دست سؤال‌ها که نه پرسش­گری موذی و نه پاسخ‌دهنده‌ای رند هست؟!

در حاشیه­ی بازدید از نمایشگاه سمینار، یکی از دوستان قدیمی را دیدیم و از او گله کردم که شما چرا نوشته‌هایم را نقد نمی‌کند؟ او در پاسخ، دو مطلب به من گفت: یکی اینکه، نمی‌خواهم تو را از دست بدهم! و دیگر، نوشته‌های تو در مسائل دسته اول نیست! هر دو مطلب قابل‌تأمل و بازاندیشی است. مطلب اول که حکایت تلخی است که نشان از هزینه‌ی بالای نقد در جامعه ما دارد و متأسفانه این عدم تحمل و عدم انعطاف کار دست نویسندگان، مدیران و گروه‌های مرجع داده است که فرسنگ­ها ما را از کاروان توسعه عقب نگه‌داشته است؛ اما بازاندیشی من درباره مسائل دسته اول و دوم منجر به این نوشته شد.

جامعه‌شناسی به‌مثابه‌ی یک‌رشته علمی، چنان‌که «پیترال، برگر» و «توماس لوگمان» اظهار داشته‌اند، با برقرار نمودن ارتباط بین مقولات[1] با بسترهای اجتماعی[2] آن‌ها، چشم‌انداز مطالعاتی تازه و گسترده‌ای را در فراسوی دید محققان علوم انسانی قرار داده است.

من واقعاً به سخنان دوست صمیمی خود فکر می­کردم که تکلیف ما در رابطه بااین‌همه مسائل و مشکلات مردم چیست؟ چند شب پیش، در شبی که برجام به فرجام رسید! و یارانه‌ها را به‌حساب مردم ریختند! و بودجه سال 1395 به مجلس تحویل شد! و هیئت نظارت بر انتخابات نتایج قبولی­ها و مردودی­ها و تجدیدی­ها را اعلام کرد! یعنی که همه­ی مسائل دست‌اول در یک‌شب اتفاق افتاد! خبری مبنی بر سرقت مسلحانه از منزل یک چشم‌پزشک در قلب شهر دزفول که منجر به قتل فرزندش شد؛ در رسانه‌ها منتشر گردید؛ اما این خبر چنان تند و سریع از ذهن و ضمیر ما پاک شد که انگارنه‌انگار اتفاقی افتاده است! دیشب هم خبری کوتاه مبنی بر درگیری بین اهالی دو روستای گرمز و دولت‌آباد بهبهان که منجر به کشته و زخمی شدن 14 نفر شد و این هم نیز به سرنوشت خبرهای پیشین دچار خواهد گردید؛ و من دانشجوی جامعه‌شناسی درکشاکش بین موضوع‌های هژمونیک به قول گرامشی و مسئله‌های اجتماعی جانب کدام‌یک را بگیرم؟!

در نوشته‌هایم این دغدغه وجود دارد که جامعه‌شناسی، آن‌هم از نوعی مردم مدار به ماهیت «مسئله اجتماعی» یا «مسئله مردم» بپردازد! مایکل بوراووی[3] در مقاله­ی «درباره جامعه‌شناسی مردم مدار» می‌نویسد: «در دورانی به سر می‌بریم که جامعه‌شناس بیش‌ازپیش از دنیای موردمطالعه‌اش فاصله گرفته است و نیاز به آنچه من، جامعه‌شناسی مردم مدار می‌نامم بیش‌ازپیش حس می‌شود. مقصود من از جامعه‌شناسی مردم مدار آن علمی است که دغدغه‌اش «گروه‌های مردمی» و روشش آمیختن با آنان است.»

دوستان، منطق مدرنیته تمایز و تقسیم است. وقتی از جامعه صحبت می­کنیم از یک کُل‌های مبهم گفتگو می‌کنیم! از اقشار حرف می‌زنیم، از طبقات اجتماعی حرف می‌زنیم، از گروه‌های مردمی حرف می‌زنیم. بدون اینکه نقش و جایگاه واقعی مردم را درک کنیم! حتی «مسئله اجتماعی» را آن‌گونه که باید تبیین و تفسیر نمی‌کنیم! وضعیتی که هم‌اکنون مسئولان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دست‌به‌گریبان آن هستند. آن‌ها طلاق، اعتیاد، بیکاری، دزدی مسلحانه، فقر و ... را از دریچه گزارش‌های آماری، جلسات ملال‌آور و کلیشه‌ای می‌بینند و می­شنوند! اما جامعه‌شناسی مردم مدار از موضع پوزیتویستی و یا از منظر پوپولیستی به مسائل و مشکلات مردم نگاه نمی‌کند!

 واقعیت این است که مسائل اجتماعی شبکه‌ای تودرتو و به هم وابسته­ای را شکل می‌دهند. خودمان را گول نزنیم. باید بپذیریم که مسائل اجتماعی علل اجتماعی دارند و بنابراین به ریشه‌های ساختاری مرتبط‌اند. به‌عبارتی‌دیگر، مواجهه با مسائل اجتماعی نیاز به‌مواجهه های ساختاری دارد و خلاصی از آن‌ها مستلزم تغییری ساختاری است. در غیر این صورت مسائل اجتماعی به یکدیگر تبدیل خواهند شد و در بسیاری موارد مقابله با یکی منجر به بروز دیگری می‌شود.

 ما باید درک کنیم که موضوع‌های هژمونیک و دولتی لزوماً مسئله‌های اجتماعی نیستند! اولویت‌های پژوهشی دستگاه‌های دولتی مسئله‌های مردم نیستند! این اولویت‌ها بر اساس فرصت‌ها و تهدیدها و نقاط قوت و ضعف‌ دستگاه‌ها نوشته شده است!

 سال‌ها بود که همه درباره «علم بهتر است یا ثروت» می‌نوشتیم و نوشته‌های خود را در بین چند نسل مبادله می‌کردیم! انشاءنویسی گفتمان مردمی نیست! چون موضوع‌های انشاء را دیگران تعیین می‌کنند! از روی دست هم انشاء ننویسیم!

اهواز – لفته منصوری

1) Categories
2) Social Basis
3) Michael Burawoy
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار