امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان – لفته منصوری : دیروز بنا به دعوت دوست دیرینهام جناب آقای مهندس سید کمال میرباقری، من و آقای دکتر سید عبدالله موسوی به هوای دیدن یک رویداد کوچک اما بهزعم اینجانب یک خیزش نو، راهی کتابخانه عمومی شهدای ملاثانی شدیم. اتاق کوچکی در طبقه همکف کتابخانه با امکانات اولیه دار قالی، تعدادی نقشه ساده و چند کلاف نخ رنگی و البته زنان و دخترانی عاشق و مصمم برای اثبات وجود خود و ایفای نقش اجتماعی مهمتر و والاتر در محیطی که نه روستا و نه شهر است، ملاقات کردیم.
همت
مسئولانه و مدبرانهی شورای اسلامی شهر ملاثانی، پیوند عاطفی دکتر فیصل مرداسی رئیس
سابق مرکز فرش ایران با مسقط الراس اش ملاثانی و نیز تکاپوی اخیر اداره میراث فرهنگی،
گردشگری و صنایعدستی باوی این رویداد را ظرف 70 روز پیش به دنیای ملاثانی آورد. من
دیروز دریافتم حضور جناب آقای مهندس سواعدی مدیرکل فنی و حرفهای استان، حجتالاسلاموالمسلمین
شیخ عبدالزهرا فیاضی، نخبگان و مسئولان محلی پای دار! نوید آیندهی خوب، شوقانگیز
و امیدوارکننده ای برای این دختران 70 روزه قالیباف ملاثانی خواهد
بود.
گو
اینکه بسیاری از متخصصان نقش اقتصادی و هنری صنایعدستی، بهویژه قالیبافی را تأکید
میکنند؛ اما برای من این خیزش بیش از نام و نان، از جهت هویت بخشی اهمیت دارد. شاید
یکی از آرزوهای 15، 20 ساله من این بود که چگونه میتوان از طریق فرشبافی فرآیند هویت
ملی و نیز اعطای نقش اجتماعی بالاتر به دختران هویت فرهنگی عامل حفظ و بقا جوامع
در طول تاریخ بشری است که می توان آن را بر سه پایه مهم دین و مذهب و اعتقادات مذهبی،
میراث سیاسی و میراث تاریخی و فرهنگی استوار دانست.
صنایعدستی
یکی از جلوههای مهم میراث فرهنگی است که همواره نقشی مهم در حفظ هویت ایرانی داشته
و فرش ایرانی یکی از برجستهترین و مهمترین صنایعدستی است.
بهدرستی
که آنچه برجستگی خاص به قالیبافی میدهد حفظ استقلال، خلاقیت، ابتکار و زیباشناختی
فکری و احساسی بافنده در تاروپود قالی است که موجب میشود تا هر قالی دستبافت برای
خود هویتی داشته باشد و این درست برخلاف حالتی است که در مورد محصولات ماشینی با تولید
انبوه مشاهده میگردد.
به
همین جهت در قالیبافی اولاً: کلیه مراحل سهگانه بافندگی، ایجاد دهنه کار، پود گذاری
و دفتین زدن (آلتی است فلزی، دارای دستهای شبیه شانه که نساجان هنگام بافتن پارچه
آن را در دستگیرند و لای تارها زنند تا آنچه بافتهشده بههمپیوسته و محکم گردد.)
با حرکات دستوپا انجام میشود، ثانیاً: امکان استفاده از پودهای رنگی به میزان نامحدود
و همچنین تنوع طرح بافت با در اختیار داشتن کنترل حرکات وَردها میسر میگردد که این
امر نشانگر حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید است.
به
اعتقاد صاحبنظران، قالی ایران دارای سه ویژگی بارز و برجسته است:
1)
استفاده از پشم مرغوب و مناسب بهصورت خامه در بافت قالی؛ «پشم گوسفندان ایرانی به
خاطر جعد، ضخامت و طول الیاف، مناسبترین پشم برای تولید قالی است و این برتری میتواند
همچنان حفظ شود» (یاوری،1378: ص 228).
2)
بهرهمندی از طرحهای بدیع، زیبا و استثنایی؛ «وقتی زیبایی در فرش پدیدار میگردد که
عوامل حاشیه و متن در ارتباطی بینابین، یکدیگر را حمایت کنند. حاشیه کاربست طرح را
انجام میدهد و قالبی برای تجمع عناصر پراکنده و تمرکز بصری است. چنانچه که میدانیم
حاشیه مانند سطحی بسته عمل میکند و "سطح بسته پایدارتر از سطح باز و بیحدومرز
است"» (دریائی،1385: ص 32).
3)
استفاده از رنگهای دلپذیر که حاصل رنگرزی خامه یا ابریشم با مواد طبیعی و گیاهی است؛
«استفاده از رنگرزهای طبیعی و گیاهی، موجب مرغوبیت فرش میشود. با این شیوه رنگرزی
مواد اولیه، در مقابل نور خورشید و شستوشو ثبات داشته و ملایمت و درخشندگی آن بر کیفیت
فرش میافزاید» (همان: ص 33)
بنابراین
اگر این سه ویژگی را مبنای تمایز فرش ایرانی نسبت به نوع پاکستانی، هندی، ترکی و غیره
بدانیم یا در مقیاس داخلی تفاوت فرش آذربایجان، اصفهان، یزد، کاشان، قم و غیره را با
این سهگانه از هم بازشناسی کنیم. نقش جغرافیا و جغرافیایی انسانی عامل اصلی این حیرت
شکوهمند در زیبایی فرش رخ نمایی خواهد کرد.
به
همین جهت برای احیاء و ترویج طرحهای بومی و سنتی با الهام از محیط جغرافیائی و آثار
و نمادهای مذهبی و تاریخی و بالاخره گلها، گیاهان و جانوران هر منطقه، زمینهی لازم
برای تنوع هر چه بیشتر و جلوگیری از طرحهای تکراری و ملالآور و یا انحراف ذهن صنعتگران
به موضوعات نامأنوس بیگانه بافرهنگ و محیط خود را فراهم میسازند.
بنابراین
اگر نخبگان ملاثانی را آنگونه که دیروز دیدم، پای دار بمانند! امید خواهیم یافت که
زنان و دختران این منطقه هم هویت ملی و ایرانی خود را بازسازی کنند و هم بر آن ارزشافزودهی
جدیدی منبعث از فرهنگ قومی و جغرافیایی خویش بنیان نهند.
گویی
همین دیروز بود که بستنی مرحوم موسی قشنی از دکان کوچکی در بازار قدیم ملاثانی شروع
شد تا امروز ملاثانی را به شهر بستنی میشناسند. دیر نخواهد بود که باهمتی که پای دار
میبینم فرش ملاثانی نیز به یک مزیت نسبی هنری، اقتصادی و البته هویتی برای این منطقه
تبدیل خواهد شد. انشالله.
منابع
:
-
دریائی، نازیلا (1385). زیبایی در فرش دستباف ایران. فصلنامه پژوهشی انجمن ملی فرش
ایران، گلجام، پاییز و زمستان، شماره 45، صص 35-25.
- یاوری، حسین (1378). صنایعدستی. درمجموع مقالات کتاب سیمای فرهنگی ایران، نویسندگان: هیئت مؤلفان، به کوشش عباس نامجو. تهران: انتشارات عیلام. صص 238-219.