امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
سایت آبنما نوشت: بیابانزایی تغییر هرگونه کاربری در زمینهای کشاورزی است. بر این اساس کارشناسان محیط زیست معتقدند که سدسازی بزرگترین فعالیت بیابان زا در ایران است. شاهد این روزهای این ماجرا هم واضحتر از همیشه مردم آواره لالی در اطراف سد گتوند هستند.
در جایی که بیابانزایی هرگونه تغییر کاربری زمین و کاهش کارآیی سرزمین را شامل میشود، سدها با تاثیری که بر کاربری زمینها و نیز جوامع محلی اطراف خود میگذارند، یکی از مهمترین و خطرناکترین موارد در بیابانزایی به شمار میآیند. به علاوه در جایی که برخی میگویند تنها بخشی از بیابانزایی به فعالیتهای انسان مربوط است، متخصصان معتقدند بیابانزایی صددرصد به فعالیتهای انسانی مربوط میشود.
فاطمه ظفرنژاد»، پژوهشگر مسایل آب در گفتوگو با CHN در مورد تاثیر سدسازی بر روند بیابانی شدن میگوید: «در اثر ساخت سد، رودخانهها از بالادست خشک میشوند و در نتیجه بستر رودخانه به فضایی آلوده تبدیل میشود. به علاوه در مخزن سد، جنگل و مرتع و زمینهای کشاورزی زیر دریاچه سد مدفون میشوند و از اساس کارآیی خود را از دست میدهند.»
«ظفرنژاد»، دریاچههای سدها را یکی از عوامل بسیار مهم بیابانزایی میداند با این توضیح که: «در سالهای اخیر، تب سدسازی بالا گرفته است؛ این در حالیاست که نیاکان ما در 6، 7 قرن پیش میدانستند در اقلیمی مانند ایران که دما بالایی دارد و موجب بالا بودن میزان تبخیر میشود، ذخیره کردن آب اقدام بخردانهای نیست.»
اقدام نابخردانه ذخیره آب در دریاچه سدها
او اضافه میکند: «میزان تبخیر در دریاچه سدها در ایران بسیار بالاست و این همان چیزی است که موجب میشده در روزگاران قدیم مردم ایران آب را به زیر زمین هدایت کنند و رودخانههای زیرزمینی بسازند.»
او در ادامه، درباره نقش سدها در بیابانزایی میگوید: «مساله دیگر پایین دست سد است و رودخانهای که در این منطقه خشک میشود و بابت خشکی آن تمام زیست بومهای وابسته به آن اعم از جنگل و گیاه از بین میروند.»
نمونه این ماجرا را میتوان به وضوح در تالاب گاوخونی مشاهده کرد. هنگامی که زایندهرود به دلیل سدسازی خشک شد، گاوخونی هم به شورهزار مبدل شد و تمامی اکوسیستمهای وابسته به آن از بین رفتند.
اما تاثیرات سدها بر بیابانی شدن محدود به این موارد نیست، کما این که تغییر کاربری در چاهه رودخانهها نیز یکی دیگر از موارد بیابانی شدن است.
اثرات عینی سدسازی و تاثیر بر بیابانزایی را میتوان در تغییر شیوه زندگی مردم مشاهده کرد. نمونه مهم این مورد را میتوان در مهاجرت اجباری و زندگی فلاکت بار روستاییان منطقه لالی در اطراف سد گتوند دید.
سدسازی و تاثیر بر مردم کشورهای همسایه
اثرات سدسازی اما تنها محدود به یک سرزمین نیست، کما این که اثرات سدسازی در افغانستان را میتوان به وضوح در خشک شدن تالاب هامون و آوارگی مردم این منطقه که برای معیشت و زنده ماندن به هامون وابسته بودند، دید. به علاوه اثرات سدسازی در ترکیه و عراق را میتوان در ریزگردی مشاهده کرد که در ریه مردم ایران فرو میرود.
ظفرنژاد در مورد دیگر اثرات سدسازی به خصوص در حوزه خلیج فارس و دریای مازندران میگوید: «ساخت سد در حاشیه خلیج فارس موجب از بین رفتن جنگلهای حرا شده که نقش بسیار مهمی در اکوسیستم منطقه و کارکرد بسیار پیچیدهای داشتهاند.»
به گفته او، به علاوه 150 سدی که در حوزه دریای خزر بر رودخانهها زده شده است، جدا از این که توجیه اقتصادی ندارند، آب بندانهای موجود در منطقه را که به دست مردم محلی ایجاد شده و اکوسیستمی مشابه اکوسیستمهای طبیعی ایجاد کرده بوده از بین بردهاند. این البته جدا از تاثیرات معمول سدسازی در هر منطقه است.
پس از سدسازی، پروژههای انتقال آب و راهسازی از دیگر عوامل مهم بیابانی شدن به حساب میآیند.