علیرضا سعیدآبادی
نهضت مستقل ها در ایران شروع شده است.کمپین سازی و نقش آفرینی صدها رسانه در سراسر کشور در انتخابات اخیر مجلس ، یکی از نشانه های آن است.این نهضت نوپا به دنبال چارچوب بندی روابط موجود بین بسیاری از فعالان سیاسی مستقل و حوزه قدرت در ایران است.درست یا نادرست کم نیستند کسانی که در جریان های موسوم به چپ و راست ، به دلیل فقر نظام حزبی در کشور و دلایل متعدد دیگر ، سرگردان هستند و در بزنگاه های سیاسی خود را در کنار مستقل ها معرفی می کنند.
در این راهنما ، مستقل بودن بر چند مسئله محوری تاکید دارد:اولاً ، تلاش برای دو قطبی سازی جامعه ایرانی از نظر حاکمیت به عنوان یکی از ضعف های محیط داخلی شناخته می شود.ثانیاً ، باز تولید نظام جامع حزبی بابرنامه و مستقل از نقش پدرخواندگی برخی اشخاص قویاً مشارکت حداکثری و اجماع نیروهای فکری جامعه را می خواهد.
ثالثاً ، این برداشت برخی از فعالان که "اصول گرایی تنها نیروی مدافع دین و اصلاح طلبی تنها راه پاسداشت آزادی است" با فراگیری این رهیافت سوم و سه گانه موردنظر آن به خودی خود در جامعه اصلاح می شود.
رابعاً ، در مرامنامه نهضت مستقل ها در ایران ، دو عنصر تعیین کننده انقلاب اسلامی و قانون اساسی زیرساخت فکری تمامی فعالیت های کلان جامعه بشمار می روند.خامساً ، هزاران هزار فعال سیاسی مستقل در کشور در این نهضت به سرعت تکثیر می شوند و از اتلاف سرمایه های انسانی و تکرار سناریوهای فاقد برنامه جلوگیری می کنند.حال سوال این است که این نهضت اکنون چه وضعیتی دارد؟
و مستقل ها چگونه می توانند بر ساختار قدرت تاثیرگذار باشند؟ با این که این سوالات خیلی پیچیده نیستند اما پاسخ به آن ها خیلی ساده نیست.انسان ، موجودی اجتماعی است و در زندگی با دیگران حقوق و مسئولیت های قانونی همه جانبه ای دارد.حتی در روابط بین کشورها نیز مستقل به معنای صددرصد وجود ندارد و دولت ها به نمایندگی از ملت ها و برای پیشبرد منافع ملی بایکدیگر داد و ستد و همکاری می کنند.درچارچوب دو رهیافت ایدئولژیک و فرایند-محور ، زندگی انسان ها در سطوح فردی و اجتماعی و جهانی درهم تنیده است.
نهضت مستقل ها نیز از این قاعده مستثنی نیست و در چند سطح بهم پیوسته ، قابل بررسی است.در سطح انقلاب اسلامی ، این نهضت با استفاده حداکثری از نیروهای جامعه باعث خواهد شد که رویکرد حاکم بر جهان معاصر و برتری قدرت مادی به عنوان تنها عامل تعیین کننده در آن ، در داخل کم اثرتر شده و شعار بازگشت به ارزش های بومی و پیروی از هویت و اصول فرهنگی برای مردم باورپذیرتر گردد.آنچه که تاکنون از بی برنامگی و دوئیت نیروهای سیاسی در دوره های موسوم به سازندگی ، اصلاحات ، عدالت و اعتدال نصیب مردم شده شکاف ها و دوری از داشته های انقلاب اسلامی است.
در سطح دولت ها ، باید گفت متاسفانه هیچ یک از دولت های پس از دفاع مقدس از تمامی ظرفیت نیروهای جامعه به خوبی استفاده نکرده اند.منظور نه فقط عدم تحمل رقبای سیاسی بلکه فقدان سازوکار مناسبی بوده است که به واسطه آن ، نیروهای سیاسی مستقل در جامعه بکار گرفته شوند.این نهضت به انحصارات دولتی پایان می دهد و دولت ها برای اولین بار می پذیرند از نیروهای مستقل متحد شده در جامعه استفاده کنند.در سطح احزاب و گروه ها ، امکان رقابت عادلانه و برابری فرصت ها برای تمامی گروه های سیاسی در بهترین شرایط ممکن فراهم شده و توازن فکری وتعادل در رقابت ها به فضای بهم ریخته انتخاباتی بازمی گردد و رابطه بین عرضه و تقاضای نیروهای سیاسی در جامعه واقعی تر می شود.در این نهضت ، خانه احزاب زمینه های ظهور و رشد گروه های سیاسی مستقل را با ارایه و اجرای طرح های نوآورانه در آینده فراهم می کند.در سطح افراد و اشخاص حقیقی ، به کمک الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی ، در عمل شاهد گردش قدرت و ورود نیروهای سیاسی تازه نفس به سطوح بالای حاکمیتی خواهیم بود و اثر نیروهای گریز از مرکز و واگرایانه و پدیده فرار مغزها به حداقل ممکن می رسد.
اگر به موقع ، مشی اصول گرایی اصلاح طلبانه در دستور کار رهبران گروه های سیاسی قرار می گرفت تا این اندازه باعث افزایش مطالبات در فعالان سیاسی مستقل نمی شد.طیف حداقلی اما روبه رشد تندروها در دوگانه های سیاسی خارج از دعوا و مناظره بین خود ، سهمی برای مستقل ها قائل نیستند و فکر می کنند بسیاری از نیروهای فکری جامعه که فراتر از چپ و راست سیاسی می اندیشند حقی ندارند.
نیروهای سیاسی مستقل اگر از هم اکنون به ارتقای جایگاه خود نپردازند با وجود شایستگانی که دارند فرصت خدمت در ارکان دولت و خانه ملت را به عنوان جریان سوم در حاکمیت به دست نخواهند آورد و فقدان آن ، نتایج زیانباری برای کشور خواهد داشت.کمپین سازی مستقل ها در انتخابات اخیر در نواحی و مناطق مختلف کشور ، اولین گام اثربخش بوده و توانسته تابوهای انتخاباتی را نادیده گرفته و در چارچوب نظام مردم سالاری دینی به حق ، از پایین به بالا نقش آفرینی کند.نهضت مستقل ها از این الگوی موفق می تواند به خوبی بهره برداری کرده و از مرحله شناخت فراتر رفته و انسجام تشکیلاتی یافته و در انتخابات های آینده با ارایه فهرست جامع انتخاباتی ، اکثریت آرای مردمی را نیز به دست آورد.راه سختی است اما شدنی است.
چارچوب دقیق می خواهد.در انتخابات اخیر مجلس یک فهرست از مستقل ها را دیدم که سرلیست آن ، فردی با بیشترین وابستگی به پدرخوانده ها بود.این طنز نیست بلکه نمونه ای از عدم خودباوری برخی از ما مستقل ها نسبت به وزن بالا و داشته های مان است.یقین دارم با پیوستن حداکثری نیروهای فکری مستقل به این نهضت که پیشتازی آن با هنرمندان رسانه و رسانه های محلی در نواحی و مناطق سراسر کشور است ، پیروان این جمع کثیر فراگیر شده و سرآمدان آن ، جایگاه اول را در سه گانه این نظام سیاسی کسب خواهند کرد.ا