با مشخص بودن گزینه های اصلی تا به امروز برای ریاست مجلس شورای اسلامی و بررسی افراد مدعی این سمت ، می توان در این زمینه تا حدودی پیش بینی هایی نمود که به واقعیت نزدیک باشد.
از دو شخصیت مطرح(ونفر سوم) یکی آقای دکتر علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی با دیدگاه های اعتدالی و سابقه اصول گرایی و همچنین بزرگترین کمک کننده به تصویب برجام و ازحامیان اصلی دولت در میان اصول گرایان بانفوذ می باشد.
دیگری دکتر محمدرضا عارف نامزد مستعفی دوره یازدهم ریاست جمهوری و نفر اول لیست اصلاح طلبان با سابقه قبلی اعتدال گرایی و یکی از حامیان موثر در پیروزی ریاست جمهوری دکتر روحانی می باشد.
در بررسی شخصیت دکتر علی لاریجانی با توجه به مرور سیاست ده سال گذشته و دیدگاه کلی اعتدال گرایانه فعلی ایشان در فضای کلی کشور و مقایسه آن با مسائل شخصی برای تصاحب قدرت همیشه نگاهی فقط به بازی با نتیجه برد برای خود داشته ، یعنی اینکه همواره تنها در شرایطی که پیروزی او امکان پذیر و قابل تصور باشد حضور پیدا می کند و سعی در مهندسی نمودن بخش عمده ای از فرآیند ها برای پیروزی قطعی خود دارد.(بعنوان مثال انتخابات ریاست جمهوری چند دوره گذشته و رصد آن تا لحظات آخر و بدلیل عدم شانس پیروزی بطور رسمی وارد این رقابت نگردید)
ایشان نسبت به افراد همتراز و یا ضعیف تر از خود نگاهی از بالا داشته و همواره در کنار مجموعه ای از این افراد در راس هرم مدیریتی قرار گرفته است،در غیر اینصورت اصلا وارد این فرآیند نخواهند شد ، یعنی اینکه اگر آقای لاریجانی به این نتیجه برسد که ممکن باشد برای کسب ریاست مجلس در رقابت با عارف شکست بخورد ، اصلا خود را برای این سمت نامزد نخواهد کرد و میدان را برای رقابت بین عارف و نفر سوم (به احتمال زیاد علی مطهری) واگذار خواهد نمود که این مسئله(رقابت بین عارف و مطهری) شاید برای دولت فعلی بازی برد-برد تلقی شود اما با کناره گیری آقای لاریجانی و عدم حمایت فرد قدرتمندی مثل ایشان باعث خواهد شد آقای روحانی با شانس کمتری برای پیروزی در انتخابت ریاست جمهوری آینده مواجه شود ، زیرا با توجه به مشکلات این دولت در طی این سه سال گذشته و فائق نیامدن به تنهایی بر آنان و عدم حضور شخص قدرتمندی مانند دکتر علی لاریجانی برای قانع کردن افکارعمومی و بخشی از تفکر اصول گرایان بعنوان مکمل دولت ، مشکلات بیشتر نمود پیدا کرده و ناتوانی در مدیریت کشور با همکاری دولت و مجلس اصلاح طلب فراوان به چشم خواهد خورد و همچنین کمرنگ شدن نقش اصول گرایان در مدیریت و مشکلات کشور و یکدست شدن صف آنان (در همه رده ها از اعتدال تا تندرو) برای هجمه به دولت می تواند ضربه بزرگی به انتخاب دوباره ایشان در آینده وارد کند.
حضور آقای لاریجانی بعنوان رئیس مجلس یعنی دو دستگی میان اصول گرایان و تقسیم آنان به اصول گرایان معتدل و تندرو برای دولت فعلی مزیت بزرگی تلقی می گردد و از اشتباهات دولت اصلاحات آقای خاتمی در مورد آقای رفسنجانی در این مورد جلوگیری خواهد نمود.
در آن زمان جناب آقای رفسنجانی قدرت حمایتی از دولت آقای خاتمی داشت که بعلت تندروی همفکران و همراهان دولت اصلاحات این پشتوانه حمایتی از دست رفت ، اما آقای لاریجانی بدلیل جایگاه خوب و قابل قبول در بین اصول گرایان علاوه بر قدرت حمایتی از قدرت مخالفتی و بازدارندگی قابل توجهی نیز برخوردار است.
البته با آمدن علی مطهری در میدان رقابت ریاست مجلس باز هم شانسی برای عارف وجود نخواهد داشت و در هر صورت عارف در مقابل هرکدام از این دو شکست خواهد خورد و پیروزی عارف تنها در عدم حضور این دونفر امکان پذیر خواهد بود.
همچنین پیروزی عارف در کسب ریاست مجلس می تواند یکی دیگر از نشانه های شکست روحانی در انتخابات آینده باشد و اینگونه ممکن است شانس آقای لاریجانی و یا هرفردی که اصول گرایان و دکتر علی لاریجانی از او حمایت کنند برای پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری قوت گیرد.