شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۵۵۹۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۶

شوشان : سید محمدعلی امام شوشتری (تولد ۱۲۸۱ ه.ش. شوشتر، وفات ۱۳۵۱ ه.ش. تهران) یکی از دانشمندان شهر شوشتر بود.

 بیشتر نیاکان او از رده دانشمندان دینی و اهل علم بوده‌اند که مشهورترین آنها سید نعمت‌الله جزایری و سید عبدالله هم‌زمان نادرشاه افشار است و کسی است که صدر نمایندگان خوزستان در دشت مغان بوده و خطابه شهریاری نادرشاه را نوشته و خوانده است.

 او فرزند سید محمد شریف امام جمعه شوشتر و نوه هشتم سید نعمت‌الله جزایری و مادرش ساره بیگم نوه حاج شیخ جعفر شوشتری مجتهد بزرگ هم‌زمان ناصرالدین شاه قاجار است. نسب پدری او چنین است: سید محمدعلی فرزند سید محمد شریف فرزند حاج سید محمد امام جمعه فرزند آقا سید حسن امام جمعه فرزند سید عبدالکریم امام جمعه فرزند سید محمد جواد فرزند سید عبدالله (مولف تذکره شوشتر) فرزند سید نورالدین فرزند سید نعمت الله جزایری.

 پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، علوم دینی را تا درجه اجتهاد و منطق، اصول و تاریخ ادبیات عرب را نزد دائی خود شیخ محمد کاظم شوشتری و برادر خود سید نورالدین امام شوشتری فرا گرفت و سپس به فراگرفتن زبان انگلیسی پرداخت و به خدمت وزارت معارف آن زمان درآمد. خدمت اداری را از کارآموزی و دبیری شروع کرد. پس از دوازده سال خدمت در وزارت آموزش و پرورش به خدمت وزارت دارایی در آمده و به اداره کل گمرک منتقل شد. او سالها در بنادر جنوب خدمت کرد و در این سفرها به خصوصیات خلیج فارس، بنادر و جزایر آن آشنایی کامل یافت. در سال ۱۳۲۶ به گمرک تهران منتقل شد و به مقامهای مستشار فنی وزارت گمرکات، ریاست امور قضایی کل گمرک و ریاست گمرک تهران رسید و برای اصلاح قوانین گمرکی زحمت بسیاری کشید.

 در همان زمان که کارهای بزرگ اداری را مانند ریاست گمرک تهران بر عهده داشت باز هم آسایش خود را در مطالعه می‌دانست و پس از کار به مطالعه در کتابخانه کوچک خود مشغول می‌شد.

 امام شوشتری در سال ۱۳۳۷ از خدمت دولت بازنشسته شد و چند سفر به اروپا رفت. او به زبان عربی نیز تسلط کامل داشت و در سال ۱۳۴۵ در کتابخانه پهلوی به ریاست بخش عربی منصوب گشت و در این زمان با ذبیح الله بهروز در زمینه‌های تحقیقی و تاریخی همفکری داشت. او پس از بازنشسته شدن با وقت آزادی که پیدا کرده بود توانست بسیاری تحقیقات خود را کامل کرده و نتایج آنها را به صورت کتابهای مختلف انتشار دهد.

 امام شوشتری در آبانماه ۱۳۵۰ به دلیل کتابها و مقالاتی که تالیف کرده بود مورد تمجید قرار گرفت. درکنگره زبان فارسی چند سخنرانی جامع ایراد کرد که به وسیله وزارت فرهنگ و هنر چاپ شد. همچنین درباره تاریخ زبان دری که از زمان ساسانیان زبان پیشرفته‌ای بوده تحقیقات ارزنده‌ای انجام داده‌است.

 امام شوشتری همچنین سخنرانیهای مختلفی در رادیو ایران در برنامه ارتش انجام داد و در آنها بسیاری سرداران ایرانی که در صدر اسلام کمک کرده‌اند معرفی نمود. بیشتر این سرداران گمنام بوده‌اند. او همچنین درباره ایرانیان در جزیرةالعرب و یمن و جنگهای ایشان و کانونهای مهری و مانوی و مزدکی در شبه جزیره عربستان پیش از ظهور اسلام نیز مطالب تحقیق جالبی نوشته‌است.

 سید محمد علی امام شوشتری در سالهای آخر زندگی دچار عارضه ریوی شد و برای معالجه به انگلستان رفت. در آن زمان دختر وی نیز که در لندن تحصیل می‌کرد از وی پرستاری می‌نمود. بیماری وی سرطان ریه تشخیص داده شد ولی چون بیماری پیشرفت کرده بود عمل جراحی صلاح دیده نشد و با دستورهای پزشکی بعد از چندماه به ایران بازگشت و به تدوین اثر بزرگی به نام نامنامه جغرافیایی ایرانشهر یا ایران بزرگ پرداخت. برای گردآوری این اثر تمام متون جغرافیا و کتابهای مسلک قدیم را با هم تطبیق داده و بسیاری از اشتباهات گذشتگان را اصلاح نمود و نامهای درست جغرافیایی ایرانشهر را از زمان ساسانی در فرهنگ بزرگ تنظیم کرد. این کتاب در چهار جلد است که که تنها یک جلد از آن آماده گردید. بزرگ‌ترین آرزوی او این بود که این اثر به اتمام رسیده و چاپ شود که بیماری او شدت یافت و چندماه آخر در بستر بیماری بود.

 در ۱۵ مهرماه ۱۳۵۱ از جهان چشم فرو بست. او را در حسینیه رحمتی در شرق صحن حضرت عبدالعظیم به خاک سپردند.

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
انتشار یافته: ۱
comment
comment
شوشتری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۹
comment
0
0
comment درآداب و سنن عروسی قدیم درشوشتر

شوشتری ها معتقدند عروسیشان تماشاییست (ترانه ای نیز در این زمینه می خوانند )
در ادامه برخی از مراسم های عروسی شوشترلی "از خواستگاری تا ماه عسل" را البته به اختصار می خوانیم.

دَلولی/ da'loli
همان خواستگاریست البته با رعایت سلسله مراتب: پس از پیدا شدن دختر مناسب آقا داماد، ابتدا زنان خانواده داماد بعد از یک یا چند بار مراجعه، جلب رضایت و گرفتن اجازه از خانواده دختر (موافقت اولیه) ، بهمراه آقا داماد و دسته گل معروف به خانه عروس خانم رفته و بعد از موافقت طرفین، گفتگویی کوتاه بین عروس و داماد سر می گیرد.

کار کَدخُدُویی/ kar kad'khodoei
مراسم معارفه مردان دو خانواده و بحث پیرامون تعیین مهریه و تاریخ عقد و عروسی

نِشوُن وَنوُن/ neshun vanun
پشت صحنه مراسم بالا و البته بعد از انجام توافقات، در بخش زنانه هدیه ای از طرف داماد به عروس خانم داده می شود که معمولا شامل یک انگشتر و پارچه ای سبز رنگ است.

بَندوَنون/ band vanun
آرایش عروس خانم برای مراسم عقد

مَربُروُن/ mar borun
عقدکنون، شامل خطبه، سفره، جشن، حلقه و عسل و ...

نِمِک تَخشوُن/ nemek takhshun
چند روز بعد از مراسم عقد، خانواده داماد خانواده عروس را میهمان کرده و شامی را دور هم میل می کنند.

عیدی/ eidi
در دوران عقد به هر بهانه، عیدها و شادی ها آقای داماد با دست پر از کلوچه و شیرنی و سبزی و ... و البته هدیه ای مخصوص عروس خانم به خانه عروس رفته و دل عروسش را شاد می کند.

زَنوُن گَردوُن/ zanun gardun
گشتن از این خانه به آن خانه و دعوت برای مراسم عروسی. قدیمتر معمولا فرد دعوت شده پیشکشی میداد مثل: کله قند، پارچه و یا پول.

خَلعَتوُنَه/ khal'atuna
خانواده پسر در مراسم بالا به فامیل های نزدیک هدیه هایی به رسم شادباش میدهند که معمولا شامل لباس برای افراد خانواده می باشد.

جاجوُ دوُزوُن/ jaju duzun
خانواده داماد پس از تهیه پنبه و پارچه، ضمن دعوت از اقوام نزدیک، پنبه زن و لحاف دوز را به خانه آورده تا تشک و لحاف عروس و داماد را آماده کنند.

کَتون وَنون/ katun vanun
سه شب قبل از عروسی زنان فامیل داماد حنا آماده کرده، با دایره و آواز به خانه عروس رفته و دستهای عروس خانم را حنا می بندند.

جُهازبَرون/ johaz barun
ظهر روز قبل از عروسی مردان فامیل داماد، به خانه عروس رفته و به کمک هم جهیزیه را تا خانه داماد می برند.

خونچِه بِی / khunche bey
غروب روز قبل از عروسی زنان فامیل داماد چمدانی پر از هدیه های داماد به عروس را با دایره و کِل به خانه عروس می برند و بعد از نشان دادنشان به عروس، به همراه خانواده عروس به خانه داماد باز میگردند.

دَس رَزوُن/ das razun
شب قبل از عروسی تشک سبز رنگی در حیاط پهن میکنند، داماد را نشانده دست و پای او را حنا می گذارند، سپس با پارچه های سبز آنها را بسته و دور او میگردند، می رقصند (گُمبِه) و هل هله و شادی می کنند.

گُمبَه/ gomba
نوعی رقص ساده که در آن پای بر زمین می کوبند و دست می زنند.

نون چَربی/ nun charbi
ناهار روز عروسی غذای ویژه ایست از گوشت و نخود به همراه نان محلی آغشته به زعفران که در خانه داماد طبخ شده و بین همسایگان و فامیل تقسیم می شود.

خونچِه دوما / khunche duma
بعد ازظهر روز عروسی خانواده عروس چمدانی پر از لباس و هدیه (معمولا وسایل شخصی) را به خانه داماد می برند تا در مراسم عروسی به تن کند
دَر حَمومی/ dar hamumi
عصر روز عروسی که داماد مشغول استحمام و آماده سازی خود برای مراسم عروسیست، خانواده او بیرون حمام دایره و تنبک می زنند، می رقصند و از قد و بالای پسرشان می خوانند.

بِی بَرون/ bey barun
پس از آمدن مهمانها و صرف شام، داماد با همه اهل و تبارش به خانه عروس رفته، عروس را سوار کرده و هر دو طایفه به دنبال آنها چرخی در شهر می زنند که البته گذشتن از روی پل و رودخانه زیبای دز و سلام دادن به آقا سبزقبا از نکات آن است.

دَس بِه دَس/ das be das
آخر شب، و ضمن ترانه خوانی و همراهی حاضرین، پدر عروس دست عروس را در دست داماد گذاشته و برای خوشبختیشان دعا می کند.

صُبحی/ sobhi
صبح روز بعد از عروسی پدر عروس صبحانه مفصلی شامل شیربرنج (بَحتیهَ)، سرشبر، مربا و ... را به خانه داماد برده تا علاوه بر اهل منزل، عروس بازهم از سفره پدر سیر شود و احساس تنهایی نکند. این کار برای ناهار با مرغ زعفران پز و حلوا و کلوچه و تیکه طلایی برای عروس خانم تکرار و حتی تا چند وعده دیگر صورت می گیرد.

سو روزَه/ so ruza
بعد از ظهر سه روز بعد از عروسی داماد با مهیا کردن هدیه ای به خانه عروس رفته، از مادر عروس تشکر می کند و دست وی را می بوسد.

سو شووَه/ so shova
سه شب پس از عروسی همه مدعوین روز عروسی با هدیه به خانه داماد می آیند و به او شادباش می گویند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار