حضرت آيتالله خامنهاي در آن روزها در خوزستان بودند و به عنوان نمايندهي امام در وزارت دفاع در خط مقدم مقابله با نيروهاي بعثي حضور داشتند
شوشان: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، عکس نوشته ای را به روایت محمدعلی امین راد، مسئول وقت حزب جمهوری اسلامی در خوزستان در باره حضور ایشان در روزهای موشک باران در دزفول منتشر کرده و به ذکر خاطره ای در این باره پرداخته است.
در این مطلب آمده است: پيشينهي حضور حضرت آيتالله خامنهاي در جبهههاي خوزستان به نخستين روزهاي آغاز جنگ تحميلي باز ميگردد؛ حضوري که تا هنگام انتخاب ايشان به عنوان رئيس جمهوري، تقريباً به صورت مستمر ادامه داشت و خاطرات فراواني را در حافظهي تاريخي دفاع مقدس به يادگار گذاشته است.
در نخستين ماههاي آغاز جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق عليه ايران، شهر دزفول آماج حملات موشکي ارتش بعثي بود و در اين بين مناطق مرکزي شهر بيشتر از ساير نقاط هدف حمله قرار مي گرفت. نکتهي جالب توجه آنجا بود که دفتر حزب جمهوري اسلامي در دزفول که دفتر مرکزي حزب در استان خوزستان هم به شمار ميرفت، در اين منطقه قرار داشت و از اين رو ما هر چند روز يکبار شاهد اين حملات موشکي بوديم.
حضرت آيتالله خامنهاي در آن روزها در خوزستان بودند و به عنوان نمايندهي امام در وزارت دفاع در خط مقدم مقابله با نيروهاي بعثي حضور داشتند. در روز يکشنبه 4 آبان 1359 شهر دزفول در يک روز چندين بار مورد حمله موشکي قرار گرفت؛ ارتش رژيم بعثي عراق از صبح تا شب چندين بار شهر را موشکباران کرد. وضع به شدت بحراني بود و شماري از مردم بر اثر اين حملات موشکي به شهادت رسيدند يا زخمي شدند. آيتالله خامنهاي در اين روز در جبهه حضور داشتند و شب به دزفول آمدند و در پايگاه چهارم شکاري دزفول ماندند. اين در حالي بود که شهر همچنان هدف موشکهاي رژيم بعث بود و شب، 5 نقطهي شهر مورد حمله موشک ها قرار گرفت که در اين حملات حدود 100 نفر شهيد و 250 تن مجروح شدند.
صبح روز بعد حضرت آيتالله خامنهاي به دفتر حزب آمدند تا از نزديک اوضاع شهر را بررسي کنند. در نزديکي دفتر حزب يک نانوايي بود که چند ساعت قبل هدف موشک قرار گرفته بود و افرادي که در صف نان بودند شهيد يا زخمي شده بودند. صحنهي به شدت رقت برانگيزي بود. مشاهده پيکرهاي سوخته و به خاک و خون غلتيدهاي که نه سر داشتند نه دست و پا، قلب همهي ما را به درد آورده بود. در آن اوضاع، مردم که از حضور حضرت آيتالله خامنهاي در دفتر مطلع شده بودند، در مقابل ساختمان حزب تجمع کردند و شعار «جنگ جنگ تا پيروزي» و «موشک جواب موشک» سر دادند.
آقا احساس کردند که در اين شرايط بايد از مردم تفقدي شود و از اين رو فرموند که بهتر است به مسجدي در همين نزديکيها برويم تا به عنوان نمايندهي امام خميني (رحمهالله) با اين مردم مقاوم همدردي کنم که اين کار با توجه به موقعيت شهر از لحاظ امنيتي کار خطرناکي بود.
ايشان پياده و در ميان خيل جمعيتي که در مقابل دفتر حزب تجمع کرده بودند به سمت مسجد امام خميني (رحمهالله) رفتند و در آنجا براي مردم مصيبتديده صحبت کردند. بعدازظهر همان روز هم با حضور ايشان مجلس پرجمعيت ديگري در مسجد جامع تشکيل شد که شهيد هاشمينژاد که آن روزها در دزفول بودند و تعداد زيادي از علما و روحانيون شهر مثل مرحوم آيتالله قاضي و مرحوم مخبر دزفولي در جلسه حضور يافتند.
ايشان در اين جلسه براي مردم سخنراني و از صبر و استقامت آنان تجليل کردند؛ صحبتهايي که در تسکين دردها و آلام مردم دزفول مؤثر بود و باعث آرامش خاطر آنان شد.