امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
ثبت رسمی با حضور و امضای 17 تشکل مطبوعاتی و خانه استانی آن چنان سند محکمی است که با همت عالی هیات مدیره اول این تشکل صورت گرفت و سردبیرتان خوشبختانه با قطعی بزرگ آن را تجدید چاپ کرده که از این حرکت شما بسیار هم ممنویم
جناب آقای حسین زاده – مدیرمسئول روزنامه صبح کارون
با سلام و دعای خیر
احتراماً جوابیه ذیل طبق ماده 23 قانون مطبوعات در پاسخ به مطلب «آیا خانه مطبوعات ایران وجود دارد؟ / شماره 2009» به حضورتان ایفاد می گردد. مستدعی است پیرو چند بار مذاکره تلفنی در خصوص چاپ توضیحات و جوابیه این نهاد صنفی که هر بار وعده به چاپ جوابیه داده اید و متاسفانه به علت عدم حضور شما در تحریریه به آن عمل نشده است، بنا بر ایفای وظیفه مدیرمسئولی و رسالت مطبوعاتی این بار نیز خلف وعده ننموده و از عمل به قانون سر باز نزنید، تا این تشکل برای اعاده حقوق خود از سایر طرقی که در قانون پیش بینی شده مجبور به استفاده نگردد.
چون غرض آمد هنر پوشیده شد / صد حجاب از دل به سوی دیده شد «مولوی»
خوانندگان گرامی و جامعه مطبوعاتی مستحضرند که چندی است روزنامه صبح کارون و مشخصاً سردبیر آن جناب آقای فروغی نیا در تحرکات و یادداشت های مختلف سعی در ایجاد تشکیک نسبت به تشکل صنفی «خانه مطبوعات ایران» و تعرض و هجمه نسبت به آن داشته است و از طرفی با تمرد از قانون از چاپ جوابیه و توضیح این نهاد صنفی نیز سر باز زده است. قانون گزار در چنین صورتی برای کسی که حقی از وی ضایع شده راهکار مراجعه به محاکم قضایی را پیش بینی کرده که یک بار از طرف این نهاد نسبت به آن اقدام صورت گرفت که سردبیر قانون شکن صبح کارون در پی آن و با آب و تاب به مظلومیت نمایی پرداخت که: « از ما شکایت شده است و ...» غافل از اینکه در این ماجرا ایشان و روزنامه به دلیل اتهام زنی و عدم درج توضیحات ارسالی برخلاف قانون و در یک مورد چاپ جوابیه با دست بردن ناروا در آن مصداق ظالم اند و نه مظلوم !
عمده مطالب و محورهای مورد هجمه آقای فروغی تشکیک در ماهیت خانه مطبوعات ایران و چاپ اظهارات انتقادی برخی اعضای محترم هیات مدیره تشکل و بازرس دوم آن است که برای وی ایجاد مستمسکی کرده بود، در مرحله بعد گفتگوی کوتاه خود با معاونت محترم مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه چهارمین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران – برگزار شده در 3 و4 خردادماه سال جاری – در تهران را بهانه حمله به این نهاد صنفی کرده بود تحت عنوان : «پوسته غیرقانونی خانه مطبوعات » و سرآخر هم در مطلبی با عنوان «آیا خانه مطبوعات ایران وجود دارد؟» در جایگاه تیتر اول روزنامه این سیر مسموم را در هجمه به نهاد صنفی روزنامه نگاران ایران ادامه داده بود و نام تشکل و محل ثبت آن را مورد تشکیک قرار داده، اما مواردی چند در توضیح مطالب منتشر شده :
1- نهاد صنفی فراگیر «خانه مطبوعات ایران» به عنوان نهاد بالا دستی خانه های مطبوعات استانی کشور دارای بالاترین رکن به عنوان مجمع عمومی متشکل از 31 عضو و نمایندگان معرفی شده خانه های مطبوعات استان های کشور است که هیات مدیره 11 نفره را انتخاب می کنند که این مهم در اجلاس مجمع عمومی در بندرعباس صورت گرفته و زمینه فعالیت هیات مدیره مهیا شده است. هیات مدیره در آغاز ماموریت خود اقدام به جذب اعتبار 50 میلیون تومانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تهیه دو باب آپارتمان در تهران به عنوان دفتر فعالیت و مهمانسرا نموده و با دعوت از مقامات مسئول کشور اقدام به افتتاح دفتر خود در آیین رسمی و با حضور جمعی از فعالین عرصه مطبوعات، دستیار ارشد اجرایی رئیس جمهور آقای مهندس سید مجتی ثمره هاشمی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای دکتر سید محمد حسینی، مشاور محترم وقت فرهنگی رئیس جمهور جناب کلهر و ... می نماید و وزیر محترم آغاز رسمی کار «خانه مطبوعات ایران» را اعلام می نماید و از تمبر یادگاری آغاز به کار خانه مطبوعات ایران و تشکل فراگیر نشریات محلی و سرپرستی های استانی نشریات سراسری و خبرگزاری ها با امضای مقامات یاد شده ذیل تمبر رونمایی صورت می گیرد.
تشکل در اولین جلسه هیات مدیره ارکان خود را انتخاب نمودکه عصاره فرآیند انتخاباتی کاملاً دموکراتیک در 33 مرحله یعنی ( انتخاب 31 خانه مطبوعات استانی / انتخاب هیات مدیره در مجمع عمومی و انتخاب هیات ریسه) می باشد. اولین مدیرعامل تشکل جناب آقای محمدکریم کاظم پور از خانه مطبوعات قزوین بوده که مراحل ثبت را از استان متبوع خود پی گیری کرده و با تاکید بر ماهیت غیر پایتخت نشین و شهرستانی، تشکل در 12/11/89 را با امضای نمایندگان 17 خانه مطبوعات کشور به عنوان اعضای هیات مدیره و بازرسان و اعضای علی البدل در «قزوین» به ثبت می رساند که گویا سردبیر محترم روزنامه صبح کارون نسبت به ثبت تشکل در این شهرستان خیلی حساسیت ویژه نشان داده اند. غافل از اینکه ثبت در هر جای کشور می تواند صورت پذیرد از تهران و اهواز و اصفهان و شیراز و ایلام و بندرعباس و تبریز گرفته تا قزوین یا ابرقو! ثبت ثبت است و با سند برابر است و تابع قوانین و ضوابط نظام جمهوری اسلامی ایران مگر آنکه عده ای مغرض و نادان و اهل حسد بخواهند ایراد بنی اسراییلی بگیرند که البته ترتیبات قانونی چنان داده شده است که برای این دسته افراد به منزله مشت در سندان کوبیدن است چرا که استدلالات آن قدر واضح و محکم و مبرهن است که هجمه هر حسود و عنودی را به عقب می راند از قبیل :
2- انجام انتخاباتی 33 گانه از تشکیل تمامی خانه های مطبوعات استانی با همه اهمیت و حساسیت گرفته تا تشکیل مجمع عمومی و انتخاب هیات مدیره خانه مطبوعات کشور و انتخاب هیات رئیس که البته حاشیه سازان و کلنگ برداران شاید بتوانند خانه ای که یکسال ساختنش زمان می برد را با علم کردن اشکالات جزیی و واهی در هر یک از این مراحل در یک روز خراب کنند – که البته شما نمی توانید- لیکن به شرطی که بر سر خود آنان آوار نشود که خانه ساختن هنر است و نه خانه خراب کردن!
3- حضور مقامات عالیه و مسئول کشور در بالاترین رده های ذیربط مانند وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، دستیار ارشد رئیس جمهور، مشاور فرهنگی حاکی از اهمیت وجودی صنف و جایگاه محکم آن در آینده و حال فعالیت های صنفی است و نشان از توان بالای نهاد صنفی در به صحنه آوردن اهالی رسانه و مسئولین کشور بوده و اعتباری مضاعف است برای خانه که البته با تشکیل آن و ثبت رسمی دیگر هیچ مقامی توان انحلال آن را ندارد مگر مجمع عمومی یا محکمه قضایی که خوشبختانه در آغاز راهیم و همه اراده های سالم و صادق در پی تقویت تشکل اند و البته مغرضانی نیز در گوشه و کنار تحرکات بی اهمیتی دارند که قرار نیست به آن مشغول شده و از اصل کار بمانیم اما گاه ضروری است که در تنویر افکار عمومی و تنبیه این افراد توضیحاتی داد که این جوابیه از همین ناحیه و زاویه است.
4- ثبت رسمی با حضور و امضای 17 تشکل مطبوعاتی و خانه استانی آن چنان سند محکمی است که با همت عالی هیات مدیره اول این تشکل صورت گرفت و سردبیرتان خوشبختانه با قطعی بزرگ آن را تجدید چاپ کرده که از این حرکت شما بسیار هم ممنویم و از آنجا که خیلی ویژه کار شده و جناب ایشان هم داعیه اقتصاد مطبوعات را دارند خوشحال خواهیم شد که بتوانیم بهای صورتحساب این تبلیغ عالی برای تشکل را هم در صورت صدور فاکتور و با مبلغ عادلانه به حساب تان واریز کنیم چرا که به خودی خود بر انجام همه مراحل قانونی دلالت دارد. می ماند نام تشکل خانه مطبوعات با عنوان ایرانیان که در مطلب تان به آن اشکال شده بود که هر کسی با ثبت سر و کار دارد می داند که اداره ثبت شرکت ها پسوند« ایران» و « کشور» را به موسسه ای غیردولتی نمی دهد که با کمترین تغییرات از عبارت رسا و زیبای ایرانیان با تدبیری نیکو استفاده شده که هم نزدیک به کلمه ایران است و هم فراگیر و دارای شمول است. در مورد محل ثبت موسسه در قزوین هم بهتر است سردبیرتان حساسیتی نشان ندهد چرا که همه کارها که نمی بایست در تهران انجام شود و با این استدلال بی پایه که آورده اند همه ادارات کشور به غیر از تهران بهتر است تعطیل شوند تا کارها در پایتخت صورت گیرد و شایسته است بگویم اگر این تشکل مخیر به ثبت در تهران یا سایر شهرستان ها بود حتماً شهرستان را انتخاب می کرد چرا که باید مناطق و رسانه های محلی خود را باور کنند و تشکل خانه مطبوعات ایران در پی ایجاد این حس و انگیزه اتفاقن هست و خواهد بود.
5- تشکل در تاریخ 12/11/89 به مدت نامحدود ثبت شده و تا 2 سال مسئولیت هیات مدیره به قوت خود باقی است یعنی تا 12/11/91 و بازرسین نیز یک سال مسئولیت دارند که مسئولیت آنان در حال حاضر به اتمام رسیده است و در مجمع عمومی فوق العاده دوم در فاصله 50 روز از 17/4/91 و تاریخ تعیین شده اولین مجمع عمومی که به دلیل به نصاب نرسیدن اعضا تشکیل نشد، وفق اساسنامه از میان نمایندگان سایر استان هایی که عضو هیات مدیره ندارند انتخاب خواهند شد.
6- سردبیرتان گرد و خاک زیادی می کند و نارواهای بسیاری می نویسد که البته روش وی شناخته شده است و روزنامه صبح کارون را نیز هزینه این کار می کند و تا حد تیتر1 نیز در حمله به خانه مطبوعات پیش می رود. هر چند ما به هوای گرد و خاکی! خاصه در این نقطه ایران عزیز – خوزستان – عادت داریم اما بهتر است به جای این استدلالات ضعیف وی برود و به کار اصلی اش در مدیریت بورس یک شرکت صنعتی بپردازد تا خدای ناکرده باندهای فاسد اقتصادی برای تصاحب 5/50 درصدش نقشه های واهی نکشند که البته با تدبیر مدیران قوی و فعال و پرسنل خدوم این شرکت خدمتگزار این توطئه های شوم علیه منافع خوزستان بی نتیجه خواهد ماند.
اگر ایشان خیلی به کار مطبوعات علاقه دارد پیشنهاد می شود که مسئولیت صنعتی را رها کند و بیاید به شکل حرفه ای گرد مطبوعات را بخورد نه آنکه از جای دیگر تامین شود و بعد بیاید از بیرون گود برای مطبوعاتی ها و نهاد صنفی آنان که با زحمت تشکیل شده و راه خود را به هر ترتیب باز می کند اشکال بتراشد. وی با عناد به راحتی تیتر 1 علیه خانه مطبوعات می زند اما تاثیر آن چیست؟ هیچ! چرا که این متبوعه با این رویه نه تیراژ دارد و نه تاثیر! پس وی بهتر است برود در جایگاه سردبیر فکری به حال تیراژ نشریه نماید تا تیتر یکش حداقل بتواند تاثیری بگذارد و جایی را تکان بدهد و به تعبیری اگر بیل زن است باغچه خودش را بیل بزند. البته قبول داریم برخی افراد چند شغله که اتفاقن شغل چندم شان مطبوعات است و فضا و واقعیت های صنفی را درک نمی کنند در توهم اند که تیترهای اول آنچنانی شان زلزله 9 ریشتری ایجاد می کند که زهی خیال باطل!
7- اعضای مجمع عمومی و هیات مدیره خانه مطبوعات ایران 11 نفر و از فعالین صنفی مناطق مختلف کشورند که همگی افرادی صاحب نظر، با بصیرت، شناخته شده و دارای امضاء و از جمله نخبگان برتر و انتسابی این صنف عزیز و شریف و تاثیرگزارند. طبیعتاً در دوره نخست فعالیت بنا به سلیقه و خط مشی و باورهای سیاسی اجتماعی ممکن است همگی یک نظر واحد را نداشته باشند چرا که این تعداد نسبتاً زیاد هیات مدیره هر یک صاحب دیدگاه خود است و حامل شرایط و وضعیت خاستگاه و منطقه و استانش. رقابت درون صنفی و درون هیات مدیره ای نیز مطلبی غیر قابل انکار و در عین حال ضروری و حاکی از نشاط و تحرک است نه با تاریک بینی، التهاب و بحران که برخی فرض ناروا و توهم می کنند. اما همگی 11 نفر هیات مدیره و بازرسان بر کار صنفی و خدمت بی منت و حفاظت از منافع و حریم صنفی وحدت نظر دارند و با همه اختلاف سلیقه ها که در جمع مطبوعاتی استانی و کشور و شهرستانی طبیعی است و نشان پویایی و سرزندگی در عین وحدت نظر در رای گیری ها به اینجانب به عنوان خدمتگزار در دو سمت خزانه دار و بعد به عنوان مدیرعامل 10 رای داده اند و در آخرین جلسه هیات مدیره هر 10 عضو شرکت داشته اند. بازرس محترم دوم و دوست عزیز جناب آقای حامد احمدی هم که سردبیرتان سعی در اختلاف افکنی ایشان با هیات مدیره دارند با همه اختلاف نظری که ممکن است ایشان در مورد کارکرد هیات مدیره یا ما در مورد ایشان داشته باشیم در اصولی با ما وحدت نظر دارند از جمله کار صنفی و خود نیز از عنوان « خانه مطبوعات ایران» در مکاتبات رسمی بهره می گیرند که نمونه آن به پیوست (1) جهت چاپ ایفاد می گردد. همچنین برای راحتی خیال تان نیز عرض شود که همگی اعضای هیات مدیره بحمداله و با تلاش فراوان در حال حاضر با یکدیگر وحدت نظر و رویه دارند و مسائل فی مابین شان که بر اساس اختلاف سلیقه حرفه ای و صنفی بوده رفع شده است. همگی ارکان مسئول نیز از وزیر محترم تا هیات مدیره و بازرسین بر عنوان تشکل به عنوان شناخته شده «خانه مطبوعات ایران» صحه گزارده و آن را قبول دارند.
8- ما در مطبوعات عادت کرده ایم که محدودیت ها و کارشکنی ها علیه صنف و رسانه و فعالان عرصه را پس بزنیم و مقابله کنیم و انجام وظیفه و رسالت آگاهی بخشی و اطلاع رسانی و حمایت از منافع مردمی و صنفی را پی بگیریم. در عملکرد و افتخار خانه مطبوعات ایران همین بس که در دو بند، اول ماهیت «خانه مطبوعات» را به ثبت رساند تا تکلیف خود را با مغرضان بیرون صنف برای همیشه و گرفتن تمسک از آنان و تعیین چارمیخ و چارچوب قانونی و محدوده خود معین کرده باشد و کارشکنی های زور و زرمداران را برای همیشه خنثی کند - و با این آمادگی تحرکات سردبیرتان هر چند که به عنوان تتر یک هم باشد برای مای عادت کرده به سختی ها و موانع همچون نوازشی آرام و درون خانوادگی ست هر چند که از نظر وی نه با زاویه حلم و تدبیر و صبر و خودباوری و مدارای ما که از ناحیه وهم و عجب و اتهام و تشکیک آفرینی و خودبینی و قانون شکنی در عدم چاپ جوابیه ها صورت می گیرد – وی خود زمانی مدیر خانه مطبوعات به ثبت نرسیده خوزستان بود که به شکل عرفی فعالیت می کرد، ادعای مدیریت هم دارد و به حق یا نابحق فعلا مدیریتی صنعتی و اقتصادی را هم برعهده گرفته اما چطور در دوره مسئولیت خود در نهاد صنفی مطبوعات استانی نمی دانست یا نمی توانست یا نمی خواست یا بلد نبود یا توان نداشت یا ضرورت را درک نمی کرد که تلاش کند تا تشکل را به ثبت برساند؟ گیریم که ارشاد با خانه مطبوعات چهارم خوزستان مشکل داشت اما در دوره سوم خانه مطبوعات عرفی خوزستان که نه آقای بسی خاسته مسئولیت داشت و نه ارشاد با آنها ناهماهنگ بود پس چرا این کار صورت نگرفت؟
پس این از ارزش ثبت رسمی تشکل سراسری اما بعد در عملکرد. کدام نهاد در برابر «بخشنامه ناعادلانه انحصار چاپ آگهی های دولتی در روزنامه ایران» مقاومت جدی کرد، دیپلماسی و رایزنی و فشار فعال و موثر داشت، با ارشدترین مقام دولتی موثر در قضیه یعنی معاون محترم اول رئیس جمهور جناب آقای رحیمی جلسه گرفت و انجمن کرد و توجیه و ادله قوی ارائه کرد و مجموعه دولت را به این باور رسانید که این بخشنامه ناعادلانه است و باید در آن تجدید نظر کرد و این قول را گرفت که به آن بعدها و با قدری تاخیر ناشی از مقاومت ذی نفعان عمل شد و بیش از 2000 نشریه محلی کشور مجدداً آب باریکه آگهی های دولتی به کرت شان آمد و با تلاش و رایزنی های فشرده بخش ذی نفوذ دولت را به تجدیدنظر در تصمیم گیری واداشت. حداقل سردبیرتان اولین کسی بود که از خوزستان پس از جلسه با من به عنوان عضو هیات مدیره حاضر در جلسه تماس داشت و حالا وجدان داشته باشد و این مطلب را پیش خود یادآوری کند اگر خانه مطبوعات ایران این مهم را انجام نداد پس کی این کار را کرد؟ شاید شما و امثال شما در بورس؟
به هرحال ناسپاسی و فراموشی هم به نظر می رسد حدی داشته باشد! نه؟
9- هر به مدتی تکی و هجمه ای به مشاوران خانه مطبوعات ایران می زنید و عباراتی ناروا مثل «افراد قد و نیم قد» در مورد آنها بکار می برید. در توضیح و تنویر باید با افتخار گفت: که بله! ما به دنبال «نهادسازی» هستیم. حق خود می دانیم که به عنوان فراگیرترین تشکل مطبوعاتی کشور با مخاطبان گسترده در بیش از 2000 نشریه محلی که در مراحل مختلف 33 گانه تشکیل خانه مطبوعات استانی خود و خانه مطبوعات ایران به شکل مستقیم و غیر مستقیم مشارکت دارند و به عنوان رکن چهارم دموکراسی دارای جایگاه و پایگاه و حتا وزارتخانه و سازمانی مستقل زیر نظر رئیس جمهور برای خود باشیم. به عنوان رکن چهارم دارای «مجلس مطبوعات» باشیم که تشکیل آن را در دستور کار قرار داده ایم و مقدماتش را در حال فراهم کردنیم.
بنابراین 15 کمیته و 15 حوزه مشورتی برای فعالیت تعریف کرده ایم تا از نخبگان و فعالان مطبوعاتی در این حوزه ها برای پیشبرد امور استفاده کنیم مضافاً بر آنکه حال بعضی ها بیشتر جا بیاید و نشریات به حول و قوه الهی نیز اراده صنفی موثرتر واقع شوند و ذی نفوذتر برای تمامی سازمان ها و وزارتخانه ها و نهادها نیز رابط مطبوعاتی تعیین خواهیم کرد و نیروهای مطبوعاتی با تجربه و تخصص و تحصیلات مرتبط با این حوزه ها را معرفی می نمایم. نفوذ و تاثیر مشروع و تعریف شده که بنا بر راهبردهای صنفی و اسا نامه ای است و قرار نیست برای مشاوران و مسئولین کمیته ها فعلاً حقوقی بپردازیم مگر اشکالی دارد؟ یا شما قرار است از جیب و اندوخته مبارک تان برای آنها خرج کنید؟ بر این اساس آقای مهندس محسن تقیانی در امور بیمه و تامین اجتماعی مشاور خانه هستند و طرح هایی را در حال پیگیری اند، آقای افشین حیدری مشاور خانه در امور ایثارگران و خانواده شهدا هستند و با همکاری نمایندگان طرح به مجلس فرستاده اند، استاد هوشنگ فرجی در زمینه اقوام و خرده فرهنگ ها مشاورند و در همین خوزستان خودمان و در منطقه تاراز که ایل راه عشایری است برای مرحوم مسعود بختیاری «علاء الدین» هنرمند فقید و بزرگ مافه گه ای برپا داشته اند و از این ظرفیت استفاده می کنند، آقای علی زراعین مدیر یکی از معتبرترین شرکت ها و گروه های تبلیغاتی کشور«دابی» که در زمینه جذب آگهی فعالیت دارند مشاور بازرگانی خانه اند. ایراد کار کجاست؟ بستری که برای مشارکت فعالین مطبوعاتی بوجود آمده؟ شاید از نظر سردبیرتان خلاف باشد اما از نظر ما کاری لازم و ضروری برای نهادسازی است و آمادگی داریم تا از سایر فعالین در زمینه های مرتبط برای پیشبرد امور صنفی استفاده نماییم.
10- در سرمقاله ای با عنوان «پوسته غیر قانونی خانه مطبوعات» که هم زمان در نشریه رسانه جنوب نیز چاپ شده حرفی از قول معاون محترم مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آقای دکتر محمدزاده در حاشیه همایش و محاوره ای که سردبیرتان مدعی است نقل کرده که: «کدام خانه مطبوعات؟ » با محتوای اینکه چنین خانه ای را به رسمیت نمی شناسیم و برای آنکه کذب محض بودن مطلب شان محرز و دست سردبیرتان رو شود به پیوست یکی از دعوت نامه ها با امضای معاون وزیر برای اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات ایران با ذکر سمت حقوقی را حضورتان ایفاد می کنیم تا در پیوست جوابیه چاپ شود (2) و مشخص شود که دروغ گو، دسیسه چین و حاشیه ساز کیست؟ ضمن اینکه نهاد صنفی و فراگیر خانه مطبوعات ایران وجود دارد، قانونی است، ثبت شده و با دوام است و با احترام به نظر یکایک فعالین صنفی و مسئولین محترم فعالیتش مطابق قانون است و بسته به نظر موافق و مخالف و ممتنع هیچ کسی نیست ضمن آنکه پس از وزیر ارشاد که در افتتاحیه شرکت داشته اند، معاون محترم مطبوعاتی دکتر محمدزاده هم با تشکل نشست داشته و ما را مورد لطف خود قرار داده و تدابیری برای بهتر شدن امور پیشنهاد کرده اند که وظیفه می دانیم از ایشان تشکر کنیم.
11- در آخر ذکر این نکته خطاب به سردبیرتان ضروری است که بهتر است حد و حدود خودش را نگه دارد. شاید وی خیلی بیکار باشد که بجای تلاش برای مدیریت بهتر بر یک نهاد اقتصادی بیاید و برای نهاد خانه مطبوعات ایران مانع تراشی و حاشیه آفرینی کند اما واقعیت آن است که ما بیکار نیستیم که به هر کدام از افاضات شان پاسخ بدهیم یا وی آن قدر وجدان حرفه ای ندارد و قانون گرا نیست که پاسخ های تشکل را به موقع مقتضی تعریف شده و جای تعیین شده توسط قانون گزار به چاپ برساند، وی حرمت شکنی را به حد اعلی رسانده و ما مدارا کرده ایم و پاسخ دادن را به رسانه های خود نکشانده ایم، مدارا کرده ایم و باب نقد را بازگذاشته ایم و خیلی نارواها را هم که تحمل شان سخت است اضافه بر سازمان به حساب همین نقد گذاشته ایم. اما پاسخ ندادن به منزله خالی بودن از دلیل و برهان نیست، هم بیکار نیستیم، هم طرف مقابل اخلاق حرفه مقدس و شریف روزنامه نگاری را رعایت نمی کند، هم سعی می کنیم در برابر نقدها صبور باشیم و وارد حاشیه نشویم چرا که کار و ایده برای انجام دادن زیاد داریم و وقت مان اندک است. حداقل آن است که در نوشتن هم نسبت به وی سرآمدتریم و نثر و نظم و ادبیات و آرایه های ادبی و صنایع لفظی را بهتر می شناسیم که بخواهیم در مطلب این چنینی بکار گیریم اما سعی می کنیم توان و ظرفیت و داشته ها را در حوزه صنف شریف مطبوعات تبدیل به منافع مشروع، ایجاد منابع، ظرفیت سازی و روابط متقابل و نهادسازی کنیم و اگر برای دفاع از حریم نهاد صنفی نبود و مساله شخصی بود باز هم شاید وارد نمی شدیم و به خدا واگذارش می کردیم و یوم الحساب اما برای اینکه این توهم برای برخی پیش نیاید که صنف یا اعضایش ناتوان از دفاع مشروع از خود هستند و بیشتر برای روشنگری پیرامون اتهامات مطرح شده لازم دانستیم تا موارد فوق را متذکر شویم که امیدواریم ظرف مدت مقرر دو روزه پس از وصول و در جهت عمل به قانون به چاپ برسند ورنه لاجرم جایی دیگر پاسخ ها ارائه خواهد شد. (*)
به امید توفیق یکایک اهالی صنف شریف مطبوعات و همه خدمتگزاران ایران اسلامی و هدایت مغرضان به راه راست
و من الله التوفیق
مدیرعامل خانه مطبوعات ایران
امید حلالی
(*) جوابیه فوق دو روز قبل برای روزنامه صبح کارون ارسال شد و مانند دفعات قبل این روزنامه با زیر پا گذاشتن اخلاق حرفه ای و قانون از چاپ جوابیه سر باز زد. ما نیز به دلایلی تا کنون سعی بر آن داشتیم تا پاسخ ها در رسانه ای که نقدی و شبهه ای وارد می کند ارائه شود و از پرداختن به مساله در سایر رسانه ها جلوگیری شود ولی حالا که برخی با ایراد اتهام پی در پی نسبت به درج پاسخ ها نیز قانون شکنی و گردن کشی می کنند جواب آنها به نحو مقتضی داده خواهد شد و در نوبت های بعدی بخشی از عملکرد روزنامه صبح کارون (اعم از نقش مدیر مسئول آقای حسین زاده و آقای فروغی نیا) در مدت فعالیت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.