مدتی است که در بستر بیماری هستم و از فرط درد طاقت نوشتن ندارم با هر دشواری بود بر اساس رسالت معلمی و تعصب هم استانی بودن از فرصت استفاده کردم و از روی تخت بیمارستان این یادداشت را خدمت استاندارجوان جناب دکتر شریعتی ارسال می دارم تا چون فردا آمد تقصیری نشایدم.

خوزستان امری مجهول نیست که برای کشف آن فرمولی خاص درخواست نمود! این نام برای همه فرهیختگان ، خردمندان ، برنامه ریزان ، تئوری پردازان صنعتگران،مورخان، رزمندگان،قهرمانان،عالمان دینی و همه اندیشمندان از منظر اهمیت و استراتژی شناخته شده است و نیاز به توصیف و شرح حال ندارد ، ظرفیت و استعدادهای بالقوه بسیار همراه با فرصتهای فراوان در آن نهفته است اگر مدیریت منطقی در به فعل در آوردن این ظرفیتها و بهره گیری از نیروی انسانی توام با تقویت سرمایه گذاری اعمال شود برای اقتصاد کل کشورکافی است و باید باور شود ولی چرا در شرایط کنونی بهره مندی از منابع و وضعیت معیشتی ساکنان در همه ابعاد زیبنده این استان غنی نیست؟! چرا کسی نتوانسته است این پتانسیل قوی رادر راستای بهبود شرایط زیست مردم به حرکت در آورد؟!

مشکل کجاست؟ دریا؟کوه؟ جلگه؟جاده؟رود؟ نفت؟گاز؟صنعت؟ آموزش؟نیشکر؟بندر؟ نخیلات؟زراعت ؟سد؟ نیروگاه؟ آثارثبت جهانی؟ کدام رفتار و تصمیم گیری سیاسی یا امنیتی یا اخلاقی چنین شرایطی را به وجود آورده است که منتج به انزوای نیروی انسانی و عدم مشارکت اجتماعی و بی رغبتی سرمایه گزاران را باخود داشته است؟

پاسخ به این پرسشها منوط به شناسایی عامل یا عواملی که مانع شتاب توسعه این دیارتاریخی گردیده اند می باشد تا بتوان متناسب با داشته ها و شایستگیهایش پیش برود که با یک مرور کوتاه بر رفتار دولتمردان به آسانی و با ظرافت ، پرده از رازها و رمزهای ناسازگار کنار زده خواهد شد و آفات مزمن آشکار میگردند و می توان در این کشف با تدبیر ، عقلانیت و حرکت مومنانه گام برداشت وقطار توسعه استان را شتاب بخشید.

نگارنده با رویکرد آسیب شناسی مدیریتی در بدو ورود استاندار سابق یادداشتی با عنوان (استاندارسلام) مرقوم داشتم و هشدارهای لازم را به آن برادر عرض کردم که خواه از سخنم پند گیرد و خواه ملال.

و این بار هم موظفم تکرار کنم البته به صورت موکد، معتقدم درد وآفت عدم توسعه در خوزستان پدیده ای به نام (تملق) است و اگر استاندار بتواند سیستم را از این ویروس کشنده واکسینه کند و مانع از انتشار آن در فضای مدیریتی درون سیستم گردد و یا نگذارد متملقان در سیاست گزاریها میدانداری نمایندبرای حرکت شتابنده کفایت می کند و شیوه های تعاملی را افزایش خواهد داد ! شرایط برای کار از همه دوره ها بهتر است ،مردم آمادگی لازم را برای همراهی دارند، گروهها و جریانهای سیاسی به نقطه مشترکی برای خوزستان رسیده اند ، فضای فکری فراهم است ، نفی چاپلوسان ضرورت اولویت دار است!

جناب استاندار

متملقان با یک پیام تبریک حاوی یک پیشنهاد سرشار از واژه های نو و با سبک و سیاق دلسوزانه و ادبیاتی مناسب با اردوگاه فکری مخاطب می آیند تا باور شوند و با لطایف الحیل باورها را تغییر خواهند داد و زیرکانه ورودیهای مدیریتی را به خدمت می گیرند و مسیر را برای اعمال قدرت خویش و تقویت لابی های خودساخته هموار می کنند و سیستم چاره ای به جز تمکین و جمع کردن حاشیه های خروجی از فشار عملکرد شان نمی یابد و در نهایت با اسارت در دام حاشیه ها متن فراموش می گردد و درب بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید و هزینه های مردم در این چرخه ناصواب تصاعدی افزایش می یابند.

و البته علاوه بر اینکه هیچ زیانی دامنگیرشان نمی شود از هزینه های سیستم منتفع خواهند شد.باید نگرش مدیریتی را از شکل سازمان دولتی به سازمان یادگیرنده تغییر داد و گرنه هر عزل و نصبی یا نوآوری به جز کناره گیری بخشی از نیروهای فکری و ایده ها از درون خانواده استان عاید دیگری ندارد! که پراکنده نمودن نیروی انسانی ماهیت فکری و مهارت این سنخ افراد است.

عرض می کنم متملقان مانع شکل گیری سازمان یادگیرنده هستند و به تغییر نفرات بیش از تفکرات می اندیشند، همانگونه که می دانید"سازمان يادگيرنده سازماني است كه مي‌آموزد تغيير كند و متحول شود. وهمانند هر گروه‌بندي واژه‌اي، مي‌تواند مانند يك شمشير دو لبه هم نقش مسكن و هم نقشي خلاق و توانا ساز را داشته باشد. سازمان يادگيرنده تمامي قدرت فكري، دانش و تجربه سازمان را براي ايجاد تغييرات و بهبود مستمر براي توسعه در اختيار گرفته و براي آن مديريت مي‌كند. سازمان‌ها، زماني يادگيرنده و دانش آفرين‌اند كه استنباطاتي را از تاريخ و تجربيات خود به دست آورده و آنها را به صورت كاربردي، راهنماي رفتارهاي‌شان قرار دهند.

بر خلاف سازمان‌هاي سنتي كه افراد در مقابل هر تغيير واكنش منفي دارند؛ در چنين سازمان‌هايي افراد، همواره سعي دارند در حال تغيير و تحول باشند و در عين حال به

عامل سرعت هم توجه دارند زيرا اين سرعت تغييرات است كه باعث واكنش مي‌شود و تغيير تدريجي به عنوان يك عامل تهديد‌كننده به حساب نمي‌آيد. اينگونه سازمان‌ها با محيط سازگار نمي‌شوند بلكه همواره محيط را با خود سازگار و هموار مي‌كنند. پيتر سنگه، نظريه‌پرداز اصلي سازمان يادگيرنده، پنج اصل را در ارتباط با ايجاد سازمان يادگيرنده از قبيل توانايي‌هاي فردي، مدل‌ها و الگوهاي ذهني، چشم‌انداز و آرمان مشترك، يادگيري جمعي و تفكر سيستمي مورد توجه قرار مي‌دهد و تاكيد مي‌دارد كه توجه به هر كدام از زمينه‌هاي فوق مي‌تواند بستر لازم جهت شكل‌گيري سازمان يادگيرنده در يك سازمان را فراهم كند."

همه استانداران این استان و عدم توفیق در اجرای برنامه ها را متملقان به زمین زدند ، مدیریت استان گرفتار متملقان کانی کارپوس صفت است ظاهر سبز و شادابی دارند و فضای بصری مناسبی ایجاد می کنند اما هم تنگی نفس می دهند و آلرژی زا هستند هم هیچ پرنده ای روی آنها لانه نمی کند و عوارض سختی برای سلامتی دارند و زمین اطراف را تلف می سازند و موجب مهاجرت پرندگان می شوند ! کانی کارپوس در گرمای داغ بیشتر سربلند می شوند و به بالا می روند و حس بالا خواهی آنان چشمها را فریب می دهد ، متملقان کانی کارپوسی عامل عدم توسعه و تاراج منابع استان هستند که در جلسات تودیع مدیران سابق با اسامی دیگر از آنها نام برده شده است و دعا می کنم به حق شهید این ماه برای خدمت به بندگان خوب و آزمون داده الهی هم استانی های عزیز تاریخ ساز موفق باشی و سربلند.

برچسب ها: عبدالرحیم سوارنژاد ، استاندار خوزستان

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه