امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
احمدی نژاد وقتی دست به دست مشایی به وزارت کشور رفت تا جنجالیترین عضو دولت دهم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ثبت نام کند اعلام کرد که احمدی نژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدی نژاد. حالا احمدی نژاد برای بازگشت به صحنه سیاسی و کسب موفقیت باید در مورد مشایی و آینده او تصمیم بگیرد.
رئیس جمهور سابق ایران به خوبی میداند که بخش اعظمی از طرفدارانش که در سال 84 و 88 به او رای دادهاند، مشایی را عامل انحراف و رییس جریان انحرافی میدانند و به هیچ وقت حاضر نیستند به فردی رای بدهند که بازهم مشایی را در کنار خود دارد.
سخنان یکی از شاگردان آیتالله علم الهدی در مورد احمدی نژاد و مشایی به خوبی حکایت از این معنا دارد. این روحانی به مجله «رو به رو» گفته است: «نظر علم الهدی این است که احمدی نژاد و مشایی خارج از مسیر ولایت هستند. آقای علم الهدی در جلسه ای خصوصی میگفتند که هر روز به حرم میروم و گاهی احمدی نژاد را لعن میکنم.»
احمدی نژاد سبد رای نیروهای مذهبی و سنتی خود را از دست داده است. کسانی که روزی سینه چاک محمود احمدی نژاد بودند و حتی برای پیروزی او در انتخابات نذر میکردند دیگر حاضر نیستند از احمدی نژاد حمایت کنند یا حداقل تا زمانی که مشایی هست از احمدی نژاد حمایت نمی کنند.
این طیف معتقد است مشایی، احمدی نژاد را سحر کرده است. آیتالله مصباح یزدی از حامیان اصلی احمدی نژاد در سال 84 و 88 در یکی از سخنرانیهای خود در سال 90 در اوج اصطکاک مشایی با جریانهای مذهبی به طلسم کردن احمدی نژاد از سوی مشایی اشاره میکند و می گوید:« بعد روی کارها و حرفهای شخص جنجالآفرین حساس شدیم، دیدیم خیلی حرفهای بوداری است و اصلاً حرفهای سادهای نیست. بنده روز به روز احساس کردم که خطر بسیار عظیمی در این جریان، نهفته است و تلاش زیادی در این راه شده. عقلم نمیرسید که آیا هیپنوتیزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضین است؟ بنده این جور چیزها را بلد نیستم، ولی میدانستم که در این قضیه، چیزی غیرطبیعی وجود دارد. دیدیم که این شخص مسئلهدار، این آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست. البته قرائن فراوانند و خود شما بیشتر از ما اطلاع دارید که حتی تأثیر نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چیزهایی از این قبیل در کار است. البته اینها همه مسموعات هستند و بنده به چشم خودم ندیدهام.»
احمدی نژاد اگر میخواهد طیف سنتی را با خود همراه کند باید خطوطش را با مشایی مشخص کند. به نظر میرسد گوشه نشینی مشایی بعد از دولت احمدی نژاد نیز به همین دلیل است.
احمدی نژاد باید بداند اما گوشه نشینی مشایی مشکل طبقه مذهبی و سنتی ایران را حل نمیکند. آنها میخواهند احمدی نژاد از مشایی اعلام برائت کند و تبدیل به احمدی نژاد بشود که در سال 84 در هیاتهای مذهبی حضور پیدا میکرد و به جای دم زدن از مکتب ایران، دم از مکتب اسلام بزند.
احمدی نژاد در کنار این مسئله نگران از دست دادن بخشی از سبد رای خود است که بعد از پررنگ شدن نقش مشایی در دولتش، به احمدی نژاد نزدیک شدند. بسیاری از چهرههایی که امروز از حامیان اصلی احمدی نژاد هستند از طریق مشایی با احمدی نژاد آشنا شدند.
بهمن شریف زاده از روحانیون نزدیک به رئیس جمهور سابق از جمله این افراد است. او میگوید که ابتدا با مشایی آشنا شدم و بعد با احمدی نژاد. او در مورد نحوه آشنایی با مشایی میگوید: «یکی از دوستان ما را به جلسه ای دعوت کرد گفت بیا نقد و بررسی آقای مشایی است. برخی اساتید، روحانیون و فعالان فرهنگی در این جلسه بودند. خلاصه من هم رفتم. من اصلا ایشان را نمی شناختم فقط چیزهایی درباره اش شنیده بودم. قبل از اینکه ایشان را ببینم هم البته تلقی مخالفان ایشان را نداشتم.»
احمدی نژاد اگر از مشایی جدا شود قطعا این سبد رای را از دست خواهد داد. این افراد طرفدار تفکر مشایی هستند نه احمدی نژاد، احمدی نژاد را به خاطر مشایی دوست دارند و اگر این دو از هم جدا شوند، شاید این افراد دیگر احمدی نژادی نباشند.
علامت سوال بزرگی مانند مشایی باعث شده است تا احمدی نژاد نتواند در مورد آینده سیاسی خود تصمیم بگیرد. شاید دلبستگی احمدی نژاد به مشایی باعث شود، رئیس جمهور سابق ایران در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شرکت نکند.