پژوهشگر و استاد دانشگاه شهید بهشتی توسعهیافتگی را محصول تفاهم میان جامعه، حکمرانان و اندیشمندان میداند و اینکه باید در جامعه درخصوص مفاهیم مشترک و مهم به یک تفاهم رسید و در مسائل کلان داخلی به یک قرارداد اجتماعی و در ارتباطات با نظام بینالملل به یک رویکرد مشخص دست یافت.
به گزارش دنیای اقتصاد، دکتر محمود سریعالقلم با اشاره به اینکه «جامعه، حکمرانان و اندیشمندان» سه رکنی هستند که تفاهم میان آنها توسعهیافتگی یک کشور را رقم میزند، گفت: «برای رسیدن به تفاهم لازم است سه رکن موثر جامعه از طریق پروسههای گفتوگو و فهم مشترک از منافع ملی به یک هارمونی برسند.
من از لفظ برقرار شدن وحدت فکری در میان ارکان تاثیرگذار جامعه استفاده نمیکنم، چون ما وحدت فکری نداریم اما میتوانیم بگوییم در یک جامعه میتوانیم به اشتراک فکری و تفاهم فکری برسیم.» او افزود: «بهعنوان نمونه ما باید بتوانیم در تعریف مفاهیمی مانند آزادی و عدالت به یک تعریف مشترک برسیم. اگر ما مثلث حکمرانان، اندیشمندان و جامعه را مبنا قرار بدهیم، فقدان ارتباط فکری و استدلالی میان این سه رکن در تاریخ یکصد ساله گذشته ما که با مدرنیته در سطح جهانی همزمان شده بود جامعه را به سمت اشتراک و تفاهم هدایت نکرد.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این سوال که عدم همسویی سه رکن تشکیلدهنده جامعه ایرانی با یکدیگر چیست، گفت: «چند دلیل برای این عدم همسویی وجود دارد. یکی از این دلایل عدم سنخیت مسیر حرکت اندیشمندان، دانشگاهیان و نخبگان با واقعیتهای جامعه ایرانی بوده است. در طول سالهای گذشته اندیشمندان جامعه ما عموما در جزایر فکری خودشان بهسر بردهاند. اندیشمندان ما براساس واقعیتهای جامعه کمتر اندیشهورزی کردهاند.»
سریعالقلم در بیان دلیل دوم ابراز داشت: «رابطه ضعیف میان اندیشمندان و حکمرانان در ایران دلیل دیگر است. وقتی رابطه اندیشمندان و حکمرانان آلمان و فرانسه طی دو قرن گذشته را مطالعه میکنید متوجه میشوید که چقدر این دو گروه در کنار هم کار کردهاند و بر رفتار و کنشهای یکدیگر اثرگذار بودهاند تا در نهایت به تفاهم رسیدهاند.»او در پاسخ به این سوال که چرا در کشور ما تفاهم میان اندیشمندان و حکمرانان یا حتی میان دیگر عناصر شکل نگرفته است، افزود: «در کشور ما موضوع گفتوگو و استدلال براساس اعتماد نبوده است.
گروههای حکمران، فکری و عامه جامعه نتوانستهاند براساس عنصر اعتماد در کنار هم قرار گیرند و با هم کار کنند. اعتماد در جامعه ما همچنان در نهاد خانواده متمرکز شده است. در دنیای جدید اعتماد در سازمان و در پروسههای اجتماعی شکل میگیرد.»این استاد دانشگاه درخصوص ارتباط با جهان و نظام بینالملل ابراز کرد: «من به ارتباطات معتقدم؛ آن هم در همه زمینهها و همچنین معتقدم مسائل سیاسی تنها بخشی از مسائل جهان را تشکیل میدهد.
ما برای اینکه یاد بگیریم و بهتر شویم لازم است با دنیای پیرامون ارتباط برقرار کنیم. من جهانی شدن را یک پروسه برای یادگیری و حرکت به سمت توسعه میدانم؛ ضمن اینکه مانند عموم کشورها باید نسبت به استقلال سیاسی و امنیت ملی حساس باشیم.»