مهرداد خدیر: جهان هنوز از شوک کشتار تروریستی توریستها در نیس فرانسه بیرون نیامده بود که خبر کودتای نافرجام در ترکیه در شامگاه 25 تیرماه، به موضوع اول رسانهها در جهان تبدیل شده است.
این نوشته البته در ساعات اولیه صبح شنبه و درحالی تحریر میشود که اگرچه نشانههای شکست کودتا مشهود است اما هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت که کودتا به تمامی شکست خورده چون ارتش در آنکارا به نسبت دست بالا را دارد اگر چه کفه اردوغان در استانبول می چربد.
همسایگی ما با ترکیه و اسلام گرا بودن حزب حاکم در این کشور، اهمیت توجه به این تحول در ایران را دو چندان ساخته است.
هر چند ایران و ترکیه بر سر سوریه اختلاف نظر جدی دارند و یکی خواستار بقای بشار اسد است و دیگری در پی سر نگونی او اما اگر قرار بر انتخاب میان حکومت رجب طیب اردوغان اسلام گرا - ولو در حد اسلام اخلاقی و نه سیاسی – با نظامیان سکولار باشد به قاعده اولی ارجح است.
البته اگر ادعای اردوغان درست باشد که کودتاچیان از فتح الله گولن در پنسیلوانیا دستور می گیرند این احتمال را هم میتوان مد نظر داشت که این بار قصد داشتهاند یا دارند او یا همفکران او را بر سر کار بیاورند نه این که خود مانند ژنرال کنعان اورن قدرت را در دست بگیرند.
درباره کودتای نافرجام در ترکیه 6 نکته را می توان یادآور شد:
1- با فروپاشی اتحاد شوروی در آغاز دهه 90 میلادی و با نظریه «پایان تاریخ» فرانسیس فوکویاما این گمان درگرفته بود که دوران تحولات کلاسیک مانند انقلابهای سنتی و کودتاهای نظامی به سر آمده و دوران جدیدی آغاز شده که چه بسا جنگ به شیوه گذشته را نیز منسوخ کرده باشد.
تحولات 26 سال اخیر اما نشان داده که نه عصر انقلابات کلاسیک به پایان رسیده و نه کودتاهای کلاسیک. کما این که در مصر هم شاهد یک انقلاب به شیوه گذشته بودیم و هم یک کودتا .
اولی حُسنی مبارک را کنار زد و دومی محمد مُرسی را. چندان که در ترکیه هم در سال 2016 کودتا رخ می دهد. تفاوت جدی در دنیای مدرن با پیش از عصر انفجار اطلاعات اما این است که کودتاچیان نمیتوانند از گردش آزاد اطلاعات جلوگیری کنند و حالا تصرف مراکز رادیو و تلویزیون کار را تمام نمی کند کما این که دیشب ارتش ترکیه تلویزیون دولتی را تصرف کرد اما اردوغان از طریق یک شبکه خصوصی و با موبایل به مردم پیام داد و آنان را به حضور در خیابان ها و مخالفت با کودتا تهییج و ترغیب کرد.
2- کودتا را ارتش سامان داد اما نیروی ضد کودتا و ابزار مقابله و مقاومت دولت، پلیس بود. این اتفاق بار دیگر نشان داد که همه دولتها به حمایت و در کنترل داشتن پلیس نیاز دارند. در روز واقعه بدترین خطر و تهدید این است که پلیس هم در کنار ارتش قرار گیرد.
3- طی چند سال اخیر و خصوصا پس از شروع بحران در سوریه، قطر به مهمترین متحد ترکیه در منطقه تبدیل شده است. به همین خاطر شبکه «الجزیره» با تمام قدرت علیه کودتا و به نفع اردوغان وارد عمل شد و کنترل تلویزیون دولتی توسط ارتش را جبران و عملا خنثی کرد.
4- هر چند آقای اردوغان میکوشد این کودتا را مانند سال 1980 و در تقابل نظامیان با دموکراسی ترسیم کند اما همین که اذعان میکند کودتا از پنسیلوانیا آب میخورد اذعان به نقش فتح الله گولن است. تناقض قضیه در این است که گولن نه نظامی است نه سکولار.
محمد فتح الله گولن در ترکیه مدرس علوم اخلاقی و الهیات بوده و حال در تبعیدی خود ساخته در آمریکا زندگی میکند. او مدعی قرائتی از اسلام است که آن را «اسلام آناتولیایی» مینامند و مبتنی بر آموزه های یک عالم اسلامی است به نام «سعید نورسی».
گولن معتقد به گفت و گو بین ادیان الهی است و برای فتح باب چنین گفت و گوهایی با واتیکان و رهبران یهود پیشگام شده است .شاگردان و پیروان او حجاب به سر دارند هر چند به روسری بسنده میکنند و چهره ای محافظه کار به حساب میآید.
5- نفع ایران در چیست؟ نویسنده بر این باور است که شکست کودتا در عین تلنگر به اردوغان به نفع ایران است.
درست است که تهران و آنکارا بر سر دمشق اختلاف دارند اما در غیاب اردوغان یا نظامیان سکولار بر سر کار می آمدند که به خاطر روابط نزدیک تر با آمریکا و سعودی تهدیدی به حساب می آمدند یا گولن از پنسیلوانیا به آنکارا می آمد. هم او که مخالفت خود با شیعیان را پنهان نساخته است.
حال آن که اردوغان اگر چه شیعه نیست و با علوی های سوریه مشکل دارد و خواهان سرنگونی اسد است و از حامیان اخوان المسلمین به شمار است اما مواضع ضد شیعی نمی گیرد. با این حال کم نیستند کسانی که بر این باورند او به خاطر نوع رفتار در قبال داعش به تلنگر یا گوش مالی نیاز داشت.
ضمن این که هر چه منطقه با ثبات تر باشد به نفع ایران است و آشوب و شورش در کشور همسایه به نفع ایران نیست. اردوغان بعد از کودتا البته ناگزیر از تغییر راهبرد در قبال سوریه و نزدیکی بیشتر به ایران خواهد بود و این نیز به نفع تهران است.
6- وقوع کودتا در ترکیه بار دیگر این فرضیه را تأیید می کند که اردوغان از بیم دخالت نظامیان می کوشیده آنان را سرگرم موضوعاتی مانند تنش با روسیه یا درگیری با کردها یا موضوع سوریه کند تا فیل شان یاد هندوستان نکند. اما مگر سودای هندوستان از سر فیل می افتد؟
در همه حال باید از دموکراسی حمایت کرد. کودتای نظامیان آرمان های دموکراسی را بر باد می دهد.
به همین خاطر است که رقیبان اردوغان و رسانه هایی که از جانب او تحدید یا تهدید می شدند در این فقره به حمایت از او برخاستند و در واقع نه از او که از اصل دموکراسی حمایت کردند. از اردوغان نیز انتظار می رود در صورت شکست کامل به لوازم دموکراسی پای بندتر باشد نه آن که بگیر وببند راه بیندازد.
36 سال پیش و هنگام کودتای نظامیان در 1980 رجب طیب اردوغان کارشناس سازمان حمل و نقل بود و رییس او سرهنگ بازنشسته ارتش که از اردوغان جوان خواست سبیل خود را بتراشد و زیر بار نرفت و احساس کرد هویت فردی و اجتماعی او و همفکران او را هم می خواهند نفی کنند و همین هم انگیزه ای شد تا به حزب فضیلت بپیوندد و فعالیت اجتماعی خود را افزایش دهد و در 1994 شهردار استانبول هم شد.
حالا و در 2016 اما او رییس جمهوری ترکیه است. کودتا هنوز به طور کامل تمام نشده است. کودتایی که «است» را به «بود» تبدیل می کرد...