امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
اين روزها بحث معافيت مالياتي كتابفروشان در صفحات مختلف روزنامههاي كثيرالانتشار و در ميان اعضاي اين صنف براي چندمين بار مطرح شده است.
از ارديبهشت سال 1380 كه ماده واحده معافيت مالياتي ناشران و كتابفروشان به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده است اين حداقل همراهي كه دولتها ميتوانستند جهت تشويق كتابفروشان به ادامهي كار انجام دهند، بارها و بارها دستخوش فرازوفرودهاي مختلف شد.
با وجود حدود بيست ماه بررسي اين لايحه در كميسيونهاي مختلف مجالس پنجم و ششم، چند ماهي از تصويف آن نگذشته (در زمستان سال 1380) و در هنگام بازنگري قانون مالياتهاي مستقيم به جاي آنكه متن صيقل داده شده لايحه را عيناً در بند «ل» مادهي 139 اين قانون بگنجانند كلمهي كتابفروشيها را ازآن حذف كردند.
در پاسخ اعتراضات و مذاكرات بعمل آمده، گفته شده كه در آييننامههاي اجرايي مربوطه اين غفلت جبران ميشود كه نشد. البته با يادداشتي كه اخيراً جناب آقاي احمدينژاد رييس جمهور محترم به سازمان امور مالياتي دادند، دريافت ماليات از كتابفروشان براي مدت شش ماه به تعويق افتاد ولي متأسفانه سوابق امر نشان ميدهد كه برخي از مسئولان محترم سازمان امور مالياتي هيچ تفاوتي بين كار فرهنگي و ديگر مشاغل قايل نيستند و به احتمال زياد از همين امروز در صدد فرصت هستند تا اين مهلت شش ماهه به پايان نرسيده به اخذ مالیات مورد نظر اهتمام ورزند.
سؤال اين است كه دلايل اصلي دولت وقت و تسریع دولت های بعدی در ارائهي لايحه معافيت مالياتي كتابفروشان چه بوده و آيا اين دلايل و زمينهها اكنون از بين رفته است كه مميزان محترم اينگونه سختگیرانه نسبت به اخذ مالیات سنگین از این صنف فرهنگی (كتابفروشان) اقدام می نمایند.
اهم اين دلايل به شرح زير بود:
1ـ كتاب قابليت تطبيق با تورم را ندارد. برای اثبات این ادعا می توان مثال بسیار ساده ای درخصوص مقایسه قیمت کتاب با سایر نیازمندی های جامعه مطرح کرد.در واقع شما نمی توانید در هیچ جایی مرغ، تخم مرغ، نان، شیر، گوشت و حتی بنزین را با قیمت 5 و یا حتی یک سال قبل را خریداری کنید. حتی نمی توانید قبض برق، آب و گاز را با محاسبه 4 سال قبل پرداخت کنید اما هر فردی بخواهد کتابی را با هر سلیقه ای از نزدیک ترین کتابفروشی خانه خود خریداری کند می تواند کتاب مورد نظرش را به قیمت پنج و یا حتی 10 سال پیش تهیه کند.
2ـ متوسط سود كتاب، به خصوص در حوزهي خردهفروشي آن كه كتابفروش باشد، از متوسط سود سرمايه در جامعه كمتر است. گواه اين حرف سخن وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي است كه حدود دو ماه پيش در جرايد منعكس گرديد و در آن به غيراقتصادي بودن كار كتابفروشان اشاره كرده بود و نيز سخن رييس اتحاديهي ناشران و كتابفروشان تهران در اوايل مرداد ماه كه گفته بود كتابفروشان به تعطيلي فكر ميكنند.حتی در بهمن ماه سال 1390 نیز تعداد 23 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در استفساریه ای از معافیت موضوع بند "ل" ماده 139 قانون مالیات های مستقیم پرسیده اند که آیا موسسات انتشاراتی و کتابفروشان از پرداخت مالیات معاف شده اند؟ که با این پاسخ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی مواجه می شوند: "بلی کتاب فروشی ها در زمره فعالیت هایی فرهنگی و از مصادیق بارز آن محسوب می گردند و از پرداخت مالیات معاف می باشند. بدیهی است این معافیت ها شامل کلیه فعالیت های فرهنگی و هنری، انتشاراتی و مطبوعاتی جدید که مجوز فعالیت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت می نمایند، خواهند گردید." در همین زمینه مرکز پژوهش های مجلس نیز قانون معافیت مالیاتی کتاب فروشان را نیز بار دیگر تاکید و یادآور شده است. از سوی دیگر وزیر فرهنگ و اردشاد اسلامی نیز در شهریور 1389 در نامه ای به رئیس جمهور از اعمال سلیقه ای عمل کردن در حق کتاب فروشان و برداشت های غیر قانونی نسبت به بند "ل" ماده 139 قانون مالیات های مستقیم که عنایت دولت به ناشران بوده است را مورد اعتراض قرار داد. عنایتی که همواره در دولت های هشتم، نهم و دهم مورد تاکید قرار گرفته است. در همین خصوص در نامه شماره 5504 سال 1380 رئیس جمهوری وقت به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نامه شماره 821 سال 1380 رئیس مجلس وقت به ریاست جمهوری وقت جمهوری اسلامی ایران تاکید اکید به معافیت موسسات انتشاراتی و کتابفروشان شده است.
3ـ بازار محدود و كوچك كتاب در كشور ما به گمان صاحب اين قلم گردش مالي ناشي از كل كار كتاب در كشور ما حداكثر ميتواند همسنگ گردش مالي يك ماههي يك مجتمع معروف تجاري عرضه کننده لوازم تلفن همراه باشد اما در مثالی ساده تر آیا همه کتاب فروشی های اهواز در حد و اندازه یک فست فود فروشی مطرح سود عایدشان می شود.
4ـ كمبود ويترين كتابفروشيها. در قبال كار كارخانجات توليد هر كالايي در كشور ما صدها و بلكه هزاران فروشگاه عرضهي آن كالا وجود دارد در حالي كه در مورد كتاب اينطور نيست و به دليل غيراقتصادي بودن توليد و عرضهي آن روز به روز از تعداد واحدهاي صنفي توليد و فروش آن كاسته ميشود. تعداد ناشران فعال در اين رسته شغلي بسيار كمتر از تعداد اسمي آن است. در مورد كتابفروشيها هم بايد گفت اوضاع بسيار اسفبار است. شما در خيلي از شهرهاي متوسط ما ـ حتي ـ كتابفروشي به معناي مطلق كلمه نمييابيد. دليل آن هم بسيار ساده است و باز ميگردد به سود كتاب كه از متوسط سود سرمايه در مملكتمان كمتر است.
سؤال اين است كه در اين فاصله يازده سالي كه از تصويب قانون معافيتهاي مالياتي كتابفروشان ميگذرد، كداميك از موارد فوقالذكر به نفع كتابفروش تغيير كرده است كه مسئولان محترم سازمان امور مالياتي كشور اين طور با بيمهري با اين حوزهي فرهنگي برخورد ميكنند و بايد پرسيد كه اگر همين طور پردهدار به شمشير زدن خود ادامه دهد آيا كسي مقيم حريم حرم خواهد ماند؟