شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۲۵۶
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۵۰

داستان مردان پولاديني است كه در سرزمين غرب، غريبانه و در عين شايستگي و لياقت تنها به خاطر ناداوري هاي برخي ناداوران از گرفتن مدال محروم شدند. مدال آوران بي مدال قصه مردان پهلوان مسلمان ايراني است كه براي رسيدن به قله هاي بالاتر ورزشي چهارسال صبرنمودند، تمرين كردند، رياضت كشيدند، آسيب ديدند و رنج ها و سختي هاي زيادي را متحمل شدند، اما پس از آمادگي و راهيابي به المپيك در سرزمين غربت و در جلو چشمان و ديدگان هزاران تماشاچي ميدان و ميليونها تماشاگر تصاوير تلويزيوني در عين ناباوري با ناداوري مظلوم واقع شدند و به جاي اينكه در ميدان رقابت دستان آنها بالا برود دستان حريفانشان كه در زمين مسابقه فقط فرار مي كردند و حتي خودشان هم به پيروزيشان اعتقاد و باور نداشتند بالا رفت.

البته يك حُسن تصادف نيز وجود داشت، اينكه پهلوانان ايران زمين اين مظلوميت و محروميت را در روزهايي تجربه كردند كه ماه مبارك رمضان و ايام ضربت خوردن مولاي متقيان علي بن ابيطالب«ع» ، يعني همان بزرگترين پهلوان و قهرمان واقعي اسلام بود. كسي كه در پهلواني نامور بود و رقيبي نداشت ، مردي كه درهاي خيبر را از جا كنده و بزرگترين پهلوان جبهه كفر و شرك را در خندق برخاك افكنده بود و البته در اخلاق و بزرگ منشي و گذشت، بخشش و سخاوت نيز يگانه بود ، اما او همان است كه مظلومانه در محراب عبادت به شهادت رسيد.

البته ورزشكاران ما همواره ثابت كرده اند كه مريد همان امام همام هستند، آنها هم چگونگي زورمندي بازوي خود را و هم اخلاق مداري و مردم داريشان را از امام علي«ره» و اهل بيت آموخته اند و از اين روست كه در صحنه ميدان هاي ورزشي، مسابقه را با توكل به خدا و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت آغاز مي كنند و نام هاي محمد «ص» علي«ع» ، ابوالفضل و ديگر ائمه معصومين هميشه ورد زبان ورزشكاران ماست.

مردم ورزشدوست و غيرتمند ما هم از همان ابتدا كه به طور آشكار با ناداوري ها خصوصا در كشتي فرنگي و بوكس روبرو شدند، همراه عبدولي و مظاهري اشك ريختند و از قضاوت ناعادلانه ناراحت و دلگير شدند و واكنش نشان دادند، اگرچه هنگامي كه ديگر ورزشكاران توانستند مدال آوري نمايند و پرچم سه رنگ ايران به اهتزاز درآمد هم به خود باليدند و هم اشك شوق ريختند.

آنچه مسلم است ملت آگاه و روشن بين ايران همانگونه كه در دين و اخلاق و در انقلاب و دوران دفاع مقدس ثابت نمودند ملتي ايثارگر و شهيدپرور هستند، اينك ثابت نموده اند كه مردمي ورزش دوست نيز هستند و از امام امت خود به يادگار دارند كه فرمودند: «من ورزشكار نيستم اما ورزشكاران را دوست دارم».

مردم ايران مردمي پهلوان دوست هستند و برايشان فرق نمي كند كه حتما پهلوانان در ميادين ورزشي مدالي بر سينه داشته باشند ، براي آنها همين بس است كه دلاوري به ميدان رفته و تا آخرين توان خود براي سربلندي و سرافرازي ملتش و كشورش با حريفش به رقابت پرداخته و آخرين تلاش خود را نموده و اخلاق جوانمردي اسلامي ، ايراني، انساني و پهلواني را نيز رعايت كرده است و البته عليرغم عدم قبول شخصي نتيجه مسابقه، راي داوران را نيز تمكين نموده است.

آري كشور ايران مهد پهلواناني چون پورياي ولي و تختي است كه آنها را نه فقط بخاطر ورزش جسمي، و مدال آوري بلكه بيشتر به خاطر اخلاق ، منش و روح بلندشان دوست دارند و احترام مي كنند.

اينك مردم خوزستان «عبدولي» را قهرمان اصلي و واقعي ميدان كشتي مي دانند و از اين به بعد نيز عبدولي بيشتر در قلب و دل مردم ايران، خوزستان و خصوصا انديمشك جاي دارد و عزيز است و ما ايراني ها و بخصوص خوزستاني ها به اخلاق ،صبوري و كنترل خشمش در ميدان كشتي افتخارمي كنيم، نه به مدالهايش و به او مي گوييم كه نبايد از اين ناداوريها و ناملايمات خسته شود، بلكه اين شكست ناجوانمردانه را پلي براي پيروزيهاي آتي خود بداند و با تمرينهاي بيشتر حقش را در ساير ميادين ورزشي به دست آورد.

آري قهرماني به مرد و زن بودن ورزشكار نيست و زنان و مردان افتخارآفرين صحنه ورزش همه داراي يك جايگاه و ارزش هستند، قهرماني و پهلواني نيز فقط به آوردن مدال نيست، رنگ مدال هم مهم نيست، طلا و نقره و برنز هم فرقي ندارد، حتي كساني كه نتوانسته اند در اين مسابقات مدالي كسب كنند به جهت رفتن به المپيك و تلاششان قابل تشويق و تقديرند.

رسالت اصلي مسابقات جهاني و المپيك به خاطر ايجاد صلح طلبي ميان كشورهاست و ورزشكاران سفيران صلح و دوستي كشور ما هستند، كه نه فقط مدال آنها بلكه اخلاق و منش خوب آنها مدالي برگردن ملت است و اصولا ورزشكاران خود مدال هايي از ملتند.

توجه داشته باشيم ارزش معنوي مدالها بيش از ارزش مادي آنهاست، البته مدال ورزشكاران هم تنها مدال شخصي آنها نيست و اين مدال و افتخار آن، متعلق به همه ملت ايران است، شايد اينكه برخي ورزشكاران مدال هاي خود را به موزه مي برند به خاطر تعلق اين مدال ها به ملت است.

از آنجا كه ورزشكاران ما با هزينه ها و پشتگرمي و دعاهاي ملت رهسپار ميادين ورزشي مي شوند پس عذرخواهي ورزشكاران بي مدال از مردم هم بخاطر اين است كه در حقيقت نتوانسته اند مدال هاي ملتي را كه حقشان است به كشورشان بياورند و البته ملت قدر آنها را مي شناسد و بدون آوردن مدال هم از آنها تجليل خواهند نمود، زيرا كه بر اين اعتقاد هستيم آنها مدال آوران بي مدال هستند.

البته شايد خداوند مي خواست كه اين اتفاق بيفتد تا بار ديگر مظلوميت ايران در صحنه جهاني ورزش هم مشخص شود. ضمن اينكه معلوم شد كه سياست هم در ورزش دخيل است و ما لازم است با حضور بيشتر در مجامع بين المللي مانند «فيلا» و «فيفا» و..... تاثيرگذارتر باشيم.

اگرچه هم رئيس جمهور و هم ديگر مسئولين ورزش كشور پيامهايي در اين زمينه صادر نموده و ورزشكاران مدال آور و بي مدال را دلگرمي داده و «عبدولي» را قهرمان خوزستاني ايران زمين ناميده اند و حتي خبر از دادن پاداش خاص به آنهاست، چه خوب است پاداش آنها كه با ناداوري باخته اند همانند ديگر مدال آوران باشد.

در پايان نگارنده كه مانند هر ايراني مسابقات المپيك را دنبال مي كند و تحليلي هم در سياست دارد، اشاره به اين نكته حساس مي نمايد، حالا كه مردم عزيز ايران اينگونه براي موضوع تبعيض و بي عدالتي و ناداوري از خود واكنش نشان مي دهند جا دارد تا براي مردم مظلوم مسلمان ميانمار هم كه تاكنون هزاران كشته داده و اينك در چنگال بوداييان افراطي گرفتار شده اند و بي دفاعند، بيشتر دل بسوزانند و از جوامع جهاني بخواهند تا نيم نگاهي هم به آنها بيندازند.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار