مهدی بابادی شوراب
تحلیل اثر تخصصی کاهش سود سپرده های بانکی کار هر شخصی نیست ولی به صورت مصداقی و عینی در جامعه برای افرادی که دارای حس تشخیص و مقایسه تاثیر تصمیمات گرفته شده می باشند چندان مشکل نیست.
کاهش سود بانکی با این روند و بدون زیر ساخت های لازم و زمینه مورد نیاز در کل برای مردم عادی جامعه مفید و مثمرثمر نخواهد بود و می توان گفت به نحوی بضرر مردمی که اندک سرمایه ای داشته و تصمیم دارند با سود آن زندگی و امورات خود را بچرخانند خواهد شد.
براساس تجربه تاکنون مشخص گردیده که هیچ سرمایه گذار بزرگی (سرمایه گذاری در چرخه کشورهای دیگر با ریسک کم)پول خود را در بانک نمی گذارد و برعکس عملن این افراد بدلیل رانت و رابطه اکثر وام های کلان را نیز به خود اختصاص داده اند( افرادحقیقی صاحب نفوذ با ویترین هایی مانند فاضل خداداد ، امیرخسرو آریا ، بابک زنجانی و ........شرکت های حقوقی ، دولتی و نیمه دولتی مانند شرکت های خودروسازی کشور و.....)پس کاهش سود بانک از این منظر به نفع عامه مردم نیست ، زیرا پرداخت وام های کلان با سود کم بدلیل نداشن نظم خاص و تزریق نشدن آن به قسمت های مورد نیاز چرخه ، مشکلی را حل نخواهد کرد.
کاهش سپرده های بانکی بدون تهیه مقدمات و تعریف فضای مناسب جهت دارندگان سرمایه های جزیی و انتقال آن به چرخه و وجود ریسک بالا درتولید برای سرمایه گذاران سودی نداشته و می توان گفت حتی کاهش بیشتر این درصد سود تا پنچ درصد هم هیچ گونه فایده ای برای جامعه و چرخه صنعت و تولید ما بدنبال نخواهد داشت ، زیرا دارندگان این سرمایه ها از فضای بیرون شناخت کامل نداشته و برنامه ریزان نیز فضای مورد نیاز را برای ورود این سرمایه ها بسترسازی نکرده و اطلاعات چرخه های موجود نیز بصورت شفاف در اختیار مردم قرار نداده اند
صاحب نفوذان در قدرت هیچ گاه در جهت شفاف سازی فضای سرمایه گذاری اقدامی نخواهند کرد زیرا با شفافیت سازی در یک فضای واقعی توده مردم بعنوام رقیب در سود و ثروت شان حضور پررنگ تری خواهند داشت و شفافیت سرمایه گذاری منافع آنان را به خطر می اندازد(مثلن سرمایه گذاری در بورس ، اکثر سهم شرکت های سود ده در دست افراد و دستگاه خاصی هستند و مردم فقط می توانند سهام شرکت هایی که دارای ریسک بالایی می باشند را تهیه کنند و گاهن در این سرمایه گذاری شکست خورده و سرمایه خود را از دست می دهند)
ناتوانی رقابت چرخه مملکت ما با چرخه خارجی بدلیل مشکلات فراوانش حتی در جهت تامین نیاز بازار داخلی نیز کاملن مشخص می باشد و تفاوت قیمت تولید چرخه داخلی با چرخه خارجی از یک و دو درصد خیلی بیشتر بوده و در بعضی از موارد بیش از پنجاه درصد می باشد ، بدلیل اینکه مشکلات چرخه ما در جاهای دیگری نیز هست و تغییر سود سپرده بانکی به تنهایی نمی تواند تاثیر مثبت داشته باشد.
این موضوع که فقط با کاهش سود سپرده های بانکی که یک پارامتر از چند پارامتر تاثیرگذار بر چرخه می باشد چرخه بازده بیشتری پیدا می کند ، تحلیل مناسب ،کامل و کارسازی نخواهد بود.(تولیدکنندگان داخلی تنها با استفاده از وام کم بهره تشویق به تولید شوند؟)
اگر تئوریسین ها و مسئولین اقتصادی کشور بتوانند کاری صورت دهند که در کنار میل به گرفتن وام بیشتر با سود کمتر ، میل به سرمایه گذاری مردم (صاحبان ثروت های جزیی) درفضاهای دیگر _جز بانک ها_ افزایش یابد می توانند در توسعه اقتصادی کشور موفق شوند در غیر این صورت طرح پیشنهادی مذکور به مانند این است که هواپیمایی طراحی و ساخته شده باشد که نه باندی برای بلند شدن آن در مبدا نه باندی رای به زمین نشستن آن در مقصد و همچنین عدم کادر فنی لازم ، نه کریدور هوایی مناسب پروازی برای آن درنظر گرفته شده باشد و............... و جالب این که در زمانی که هنوز سوخت مصرفی مناسبی برای بلند کردن آن اختراع نشده باشد ، فقط سرمایه ایی را که می توانستند در مکان مناسب تری هزینه کنند در ایجاد یک طرحی که ثمری نداشته است هزینه نموده اند.
لذا لازم است در کنار کاهش سود بانکی ، سلامت بانک ها و سازمان های مالی نیمه خصوصی(کوتاه کردن دست رانت ها)نیز در نظر گرفته شود و سرمایه گذاری های بانک ها و سازمان های مالی نیمه خصوصی در یک چرخه محدود و مشخص تعریف گردد تا این اجازه را نداشته باشند در هر فضایی وارد شده و سرمایه گذاری نمایند.
وقتی خود بانک ها با مشارکت افراد صاحب نفوذ این اجازه و اختیار را داشته باشند در هر فضایی برای سرمایه گذاری(بعنوان یک سرمایه گذاری ذینفع) وارد شوند ، کاهش سود بانکی به نفع مردم و چرخه اقتصاد کشور نخواهد بود.
مثلن در سرمایه گذاری بورس اکثر سهم شرکت های سوده ده در دست افراد و دستگاه های خاصی می باشد و مردم فقط می تواند سهام شرکت هایی که دارای ریسک بالایی اند را تهیه کنند و گاهن دراین سرمایه گذاری شکست خورده و سرمایه خود را از دست می دهند.
نکته آخر این که هم زمانی اجرای این طرح و جنجال فیش های نجومی و حقوق های نامتعارف فضا را به حالت تعادل در آورد و افکار عمومی را به خود جلب نمود.