امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
بار ديگر با وقوع زلزلهاي در گوشه اي از اين سرزمين، در شمال غرب كشور، ملت ايران به عزا و سوگ نشست. هنوز داغ و زخم بر تن نشسته مردم در زلزله هاي بزرگ رودبار و بم از يادمان نرفته كه باز هم بلاي طبيعي ديگري در آذربايجان عده اي از مردم اين ديار را به زير خروارها خاك برد و مدفون نمود.
متاسفانه در اين فاجعه تعدادي از هموطنان ما جان باختند، جمعي ديگر دچار مصدوميت شدند، خانه ها و كاشانه ها ويران شد و بخشهايي آنچنان آسيب ديده اند كه بزودي مرمت و بازسازي نخواهند شد. اگرچه هم ملت و هم دولت ايران به كمك اين زلزله زدگان شتافته اند و تاكنون كمك رساني هاي خوبي شده و قولهايي هم براي بازسازي و مرمت به بازماندگان داده شده است، اما همواره اين پرسش پيش مي آيد چرا در اثركوچكترين زمين لرزه و پس لرزه اي اين چنين آسيب و خسارات جاني و مالي مي بينيم.
آري زلزله آيتي از آيات و نشانه هاي خداوند است تا ما را بيشتر به تفكر و تدبر وادارد و از اين جهت نمازي به نام نمازآيات نيز برآن واجب است. البته حكمت خداوند از بروز اينگونه حوادث خود مبحثي جداگانه است، كسي چه مي داند هر حادثهاي مانند زلزله و سيل و ديگر حوادث طبيعي يا به قصد امتحان است يا به قصد مجازات و يا عبرتي ديگر براي ماست كه فقط خداوند قادر حكيم از آن آگاه و مطلع است.
اما اينگونه حوادث ناگوار كه بشر مي تواند با علم و دانش از بروز بيشتر آسيب هاي آن جلوگيري نمايد خود درسهاي الهي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، جغرافيايي و مديريتي را نيز در پي دارد كه لازم است به آنها توجه نمائيم. در اين مقاله سعي ميشود يكي از درسهاي اجتماعي و اقتصادي زلزله آن هم از زاويه اي خاص مورد بررسي قرار گيرد.
زلزله اهر، هريس و ورزقان در آذربايجان نشان داد كه سرزمين ايران اصولا سرزميني زلزله خيز است و كشور ما بر روي كمربند زلزله قرار دارد، برخي مناطق كشور بر روي گسلهاي زلزله هستند و از اين رو هر از چند مدتي انرژي هاي جمع شده در زيرزمين راهي براي نفوذ به سطح زمين مي خواهند، در نتيجه شكافي ايجاد مي شود، گازها و انرژي هاي متراكم خارج شده و لرزه اي براندام زمين مي اندازد.
اما درس آموختني از زلزله اين بوده كه شكافهاي طبيعي ايجاد شده از اين زلزله و خسارات به عمل آمده نشان داد كه چقدر در جامعه ما شكافهاي اقتصادي وجود دارد و مردم مناطق مختلف كشور به جهت معيشت و زندگي و رفاه چقدر از هم دورند و از هم فاصله دارند.
در حالي كه برخي بر سر قدرت و ثروت با يكديگر دعوا دارند و عدهاي به داشتن خانههاي متعدد و ويلاهاي تابستاني و زمستاني خود مي بالند و در حالي كه عدهاي غرق در تجملات زندگي اشرافي خود هستند و روز بروز بر زيبايي و تجمل خانههاي خود ميافزايند و درحالي كه تصاوير سينماها و رسانههاي ما در فيلم ها و سريال ها خانههايي همچون قصرها و كاخهاي شاهنشايي را به رخ مخاطبين و تماشاگران خود ميكشاند و درحالي كه چشم مردم از نشان دادن آگهي و تبليغات رنگارنگ و پرهزينه براي زندگي هاي برخي مرفهين پر شده است، در گوشه اي از اين سرزمين و در شهرها و روستاهاي دورافتاده كشورمان خانههاي ساخته شده از چوب، گل و چندل وجود دارد كه با كوچكترين لرزهاي بر سر صاحبانشان خراب مي شود و فرو مي ريزد. واقعا اين خانه هايي كه ما ديديم حتي قبل از زلزله هم بخاطر فقر و نداري در حال ويران شدن بودند.
درحالي كه عدهاي از راه زمين خواري و رانت ثروت هاي افسانه اي انباشته اند و عده اي ديگر ازمرفهين بي درد به دنبال ساختن خانههاي آنچناني هستند تا زندگي شاهانه و اشرافي داشته باشند و عدهاي درآمدهاي كلان را بي قاعده از پول ملت به جيب زده و امروز پرونده هاي فساد اختلاس ميلياردي آنها افشا شده است، و در حالي كه عده اي به دنبال اين هستند تا ره صدساله پولدارشدن را يك شبه طي نمايند، هنوز هم افراد محروم و نداري در اين جامعه هستندكه خانه هاي ساده شان با اندك لرزهاي مي لرزد و ويران مي شود و بعضا با خودشان نيز مدفون مي گردد. انگار يادمان رفته است كه شاعرمان از زبان خود ما گفته بود، بني آدم اعضاي يكديگرند.
آري درحالي كه امروز عدهاي با سرمايههاي ميلياردي بانكها كه همين پولهاي پس انداز مردم است برجهاي كهكشاني ميسازند و به آن افتخارمي كنند و عده اي در فكر گنج ها و گنجينه هاي طلا هستند، عدهاي از هموطنان ما كه همان گودنشيان ، زاغه نشيان و پابرهنههاي اين انقلاب هستند، از كوچكترين و كمترين خدماتي بيبهره اند و به قولي اندرخم يك كوچه اند و امروز نيز مقهور قهر طبيعت شده اند.
آري زلزله آذربايجان نشان داد كه هنوز هم بشاگردهاي زيادي در اين سرزمين وجود دارد كه از محروميت و مظلوميت رنج مي برند، اما چه كنيم كه ديگر راوي روايت فتح«آويني» در ميان ما نيست كه اين بشاگردها را به تصوير كشد.
واقعا اين افتخار نيست كه برخي در برجها و آسمانخراشها زندگي مرفه و بي درد داشته باشند و برخي ديگر كه هم كيش، هم آيين و هم وطن ما هستند در خانه هاي سست زندگي كنند، و زماني به فكر آنها بيفتيم كه خانه هايشان ويران شده و با خانواده هايشان به زيرخاك رفته اند ، به قول معروف تا عكسم را بر ديوار نگذاشته اي دوستم بدار.
كشوري كه مي داند زلزله خيز است و هر سال با اين پيشامدهاي ناگوار روبروست، براي رشد ، پيشرفت و حل اين مشكلات نيازمند مديريت و برنامه ريزي هاي كلان و هدفمند براي ساخت خانه هاي ايمن و ضد زلزله است، نيازمند دوري نمودن از تفرقه و بگومگوهاي بي فايده سياسي در بين صاحبان قدرت است، نيازمند مبارزه قاطع با فقر فساد و تبعيض و البته نيازمند وحدت و انسجام بيشتر در بين ملت و دولت مي باشد.
امام امت رنج محرومين جامعه را به خوبي مي دانست و از اين رو در باره خدمت رساني به آنان گفت: «گمان نمىكنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد. راستى، وقتى كه پابرهنهها و گودنشينان و طبقات كمدرآمد جامعه ما، امتحان و تقيّد خود را به احكام اسلامى، تا سرحد قربانى نمودن چندين عزيز و جوان، و بذل همه هستى خود، دادهاند و در همه صحنهها بودهاند و انشاءاللَّه خواهند بود و سر و جان را در راه خدا مىدهند، چرا ما از خدمت به اين بندگان خالص حق، و اين رادمردان شجاع تاريخ بشريت، افتخار نكنيم. ما مجدداً مىگوييم كه يك موى سر اين كوخنشينان و شهيددادگان به همه كاخ و كاخنشينان جهان شرف و برترى دارد.»صحيفه امام، ج20، ص342
پس بيايد و بيائيم تا از اين زلزله هاي طبيعي درسي بياموزيم و نكند بگونهاي حركت كنيم كه با شكاف هاي غيرطبيعي روبرو شويم و زلزله هاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي ما را غافلگير نمايد.