برادر ارجمندم جناب آقای عبدالرحمن نیک سرشت را تنها یک بار دیده ام؛ آن هم در یک دیدوبازدید نوروزی اصلاح طلبان در باغ معین؛ که من از میزبانان بودم و ایشان از میهمانان. و به رسم میزبانی؛ روی میز ناهار، چند دقیقه ای رو به رویش نشستم و خوشامدی گفتم، و پس از آن؛ تاکنون افتخار دیداری دیگر و گفتگویی بیشتر، پیش نیامده است اما نوشته های ایشان را گاه در فضای مجازی و مطبوعات دیده و می خوانم و به حد فهم خود از آنها بهره می برم.
در هفته ی گذشته، نقدی از ایشان بر انتصابات احتمالی استاندار محترم خوزستان در فضای مجازی منتشر شد که حاوی نکاتی آموزنده برای پندآموزان بود. به حرمت قلم؛ به حرمت نویسنده و به پاس مسئولیت و افتخار معلمی ام، از آن متن؛ که اشاره اش به دامپزشکی" شاید چون من" داشت، نه رنجیده شدم و نه بر آن شدم که بدان پاسخی دهم و نه اصلا برای پاسخی بدان، اندیشه کردم؛ چرا که اصولا حقی بر این کار برای خود متصور نبودم و از سویی، از دوستانی که بر پاسخ به ایشان مصر بودند نیز خواهش ها نمودم که به گونه ای پاسخ آن قلم را ندهند که حرمت قلم و نویسنده مغفول بماند و از دایره ی انصاف و الزامات نقد و نقادی برون افتند. ولی اینک که در نوشتار جدیدشان به نام بنده اشاره کرده و لطف وافری نموده و عذرخواهی نابجایی نموده اند، سکوت را جایز نمی دانم، و اشاره ای به هر دو متن منتشره از سوی ایشان دارم.
حرمت قلم و نوشتار در دین مبین اسلام تا بدان پایه است که در قرآن کریم به عنوان یکی از منابع سوگند؛ در کنار نامهای جلاله، بدان اشاره رفته است. پس به حرمت قلم و آنچه که می نویسد، قلم و صاحبان قلم؛ نویسندگان و نقادان؛ و آزادیِ پیش، حین و پس از بیان و نوشتارشان را پاس بداریم؛ که اینان مشعل داران طریقتند و روشنی راه، از پرتوافکنی وجود نورانی آنان است که راه از بیراهه مشخص می گردد و ضریب خطا و اشتباه در جامعه کاهش می یابد.
گرچه قاطبه ی اصلاح طلبان ، به پاکدستی و امانتداری شهره اند و این را از فرهنگ ایرانی و دینی خود آموخته و پاس داشته اند و با همین امتیاز و وجه رستگاری خویش توانسته اند از فضای سراسر تهمت و افترای بی انصافان، برق پاکدستی و پاکدامنی خود را به رخ بکشند و در فضا و آزمون قضاوت مردم همواره سربلند بیرون آیند، ولی در این میانه و "زمانه قیل و قال پرست " نباید از نقش روزنامه های منتقد دوران اصلاحات؛ بویژه روزنامه ی برخوردار از آزادیِ کیهان؛ که خوشبختانه از آزادی پیش، حین و پس از بیان نیز برخوردار بوده و هست، به سادگی گذشت؛ که همچون عقابی تیزبین؛ با دسترسی آزاد به اطلاعات، بدون پرده پوشی و مماشات، کوچکترین عیوب و خطاهای اصلاح طلبان را بر آفتاب می افکند؛ و خدمت بسیار باارزشی به اصلاح طلبان نموده و می نماید. امید آنکه دیگر صاحبان قلم و اندیشه نیز کیهانی به شمار آیند.
در روزگار پر تنش دولت خردورز و اعتدالگرای تدبیر و امید، که هر روز پرده ای از شعبده بازی ها و فسادهای کارگزاران دولت پاک نهم و دهم و نیز خطاهایی همچون حقوق های نجومی دولت یازدهم برملا می شود و دل صاحبان انقلاب را به درد می آورد، ضرورت و نیاز آزادی بیان و حرمت قلم، بیش از پیش بر ما هویدا و نمودار می گردد و اثبات می کند که چه غفلت پرهزینه ای را از سر گذرانده بوده ایم. این تجربه های پرهزینه و سنگین هر روز بیشتر به یادمان می آورد که باید بیشتر از همیشه به هوش باشیم تا امروز را، روز پاسداری از فضای نقد و تکریم و گرامیداشت صاحبان قلم و اندیشه نماییم.
روشن است که امروز مدیران اجرایی این نظام، و حتی کسانی که در مسیر پذیرش مسئولیت های اجرایی هستند، نیازمند چشم های پاینده ی قلم بدستان آگاه و منصف هستند و جامعه ی ما برای دستیابی به سلامت اداری، قضایی، اقتصادی... بیشتر، بایستی هزینه ی آن را با بالا بردن سطح تحمل خود، بپردازند؛ بیهوده نیست که از مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی نام برده اند. بدون تردید در یک نظام مردمسالار، وجود مطبوعات و اهالی و اصحاب رسانه منصف و بیطرف، برای واکسینه کردن مسوولان و جامعه از هرگونه خطا و لغزشی، یک ضرورت برجسته است و در این زمان، اهمیت این مهم بر همه روشن تر و با ارزش تر رخ می نمایاند.
اما اصل بحث طرح نام اینجانب به عنوان یکی از گزینه های معاونت سیاسی و اجتماعی استانداری خوزستان، یک گمانه زنی بی اساس و ناشی از یک خطای محاسباتی بوده و از سوی دیگر نیز، بنده خود را در حد و اندازه این مسئولیت مهم ندانسته و نمی دانم؛ که این میدان را، مرد؛ یا زن شایسته تر و کارآزموده تری می باید و می زیبد که امیدواریم چنین شود؛ زیرا خوشبختانه از اینگونه انسانهای نازنین، که سرمایه های انسانی این استان و سرزمین عزیز هستند؛ بسیارند.
ولی در پایان، یادآوری این نکته ضروری است که دلجویی و عذرخواهی حضرت ایشان؛ بیش از آنکه حق مخاطب سخن باشد، نشان از ظرفیت والای شخصیتی و لطف ایشان بوده است که از خطای ناکرده پوزش می خواهند. همانگونه که در مطلع سخن گفته شد ما امروزه بیش از هر زمان دیگری، به نقد و واکاوی و نقادی در همه حوزه ها سخت نیازمندیم و صدالبته ایجاد چنین بستر و امکانی در جامعه نیازمند پرورش روحیه نقدپذیری و افزایش ظرفیت پذیرش است. از آنجایی که تنها خداوند بزرگ بی نقص و نقصان و از طرفی ستارالعیوب است، هیچ کدام از ما نباید از نقد منصفانه هراسی داشته باشیم. برای ایشان و همه اهالی شرافتمند و فرهیخته مطبوعات و رسانه ها، که دل در گرو سربلندی و آبادانی وطن دارند آرزوی شادکامی، تندرستی و بهروزی می نمایم.
همین که تحمل نقد رو داشته باشی و صبورانه پاسخ دهید تمرین دموکراسی است