شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۴۶۵۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۵


شوشان / جمال درویش 

چرا باید انقلاب مشروطه را گرامی بداریم؟ چهار دهم مرداد ماه 1285 هجری خورشیدی روزی است که قانون مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار امضاءشد . مشروطه یعنی چه  و چرا باید چنین روزی زنده نگهداشته شود ؟همانطور که نام دمکراسی، لیبرالیسم را به ذهن متبادر میسازد نام مشروطه هم ناخودآگاه ما را به یاد سلطنت می اندازد حال آنکه نه دمکراسی ذاتا با لیبرالیسم یکی  است و نه مشروطه لزوما باید سلطنتی باشد .

هر یک از این واژه ها تعریف خاص خود را دارد . شناخت مشروطه کار سختی نیست کافی است به ریشه این واژه (شرط)توجه کنیم .حکومت و دولت مشروطه چه سلطنتی چه جمهوری و چه هر شکل دیگر آن در مقابل حکومت خودکامه(استبدادی) قرار دارد  خود کامه حکومتی است که در آن ، فرمان حاکم به منزله قانون است.

اما در حکومت مشروطه حاکم در چارچوب قانون قرار میگیرد و حق ندارد فراتر از آن عمل کند . در واقع قانون مظهر اراده عمومی است که اراده های فردی حاکمان و آحاد مردم یک کشور  را کنترل یا بهتر است بگویم در خود ذوب میکند .در طی قرون و اعصار افراد و اقوام  زیادی بر کشور ما حکومت کرده اند و سرنوشت مردم این کشور به شانس و تصادف گره خورده بود . گاهی شانس با مردم همراه بود و  شخصی مانند کریم خان زند می آمد و خود را وکیل الرعایه میخواند یا میرزا تقی خان امیر کبیر صدر اعظم میشد یک وقت هم آقا محمد خان می آمد و با چشم مردم مناره می ساخت!و مردم نه در آمدن این نقشی داشتند و نه در رفتن آن.همه چیز به شانس بستگی داشت !

 . گاهی اوقات میگوئیم حاکم باید خود را خادم مردم بداند . این خیلی خوب است ولی اگر حاکمی مایل نبود خود را خادم مردم بداند تکلیف چیست؟ آیا مردم اسباب و اهرمهای  در اختیار دارند که او را وادار به این کار کنند؟تدوین قانون اساسی گام اول برای نیل به این منظور بود که ملت ایران در انقلاب مشروطه خود به آن جامه عمل پوشاند. اما تجربه نشان داد که تنهاکتاب قانون برای کنترل اراده های فردی خصوصا اراده های  افراد صاحب قدرت کافی نیست .

نکته قابل توجه تناقضی است که در ذات حکومت وجود دارد لابد ضرب المثل گندیدن نمک را شنیده اید (هرچه بگندد نمکش میزنند     وای به روزی که بگندد نمک )از سویی کشور به حکومت نیازمند است و حکومت بدون قدرت (اقتدار) هم ممکن نیست .

 پس اقتدار حاکم امری است لازم و قانونی ! حال اگر حاکم بخواهد از این اقتدار به نفع شخصی خود استفاده کند چگونه میتوان او را مانع شد ؟ سیره تاریخی ملت ها در چنین حالتی شورش و قیام بود تا اینکه بعضی از جوامع به فکر افتادند برای پیشگیری از هزینه های سنگین جانی و مالی انقلاب چاره ای بیندیشند و علاج واقعه را پیش از وقوع کنند به عبارت دیگر به کمک کتاب قانون بیایند و ضعف آن را جبران نمایند نخستین اقدام عاقلانه تجزیه قدرت بود یا تفکیک قوا (نظریه انقلابی و ارزشمند منتسکیو) به زبان بسیار ساده به جای یک تن سه تن حکومت کنند یکی وضع قانون را بر عهده بگیرد دیگری آن را اجرا کند  و حاکم سوم متجاوزین به حریم قانون را مجازات نماید و این سه از هم مستقل و بجز قانون اساسی که وظیفه هر یک را مشخص کرده تابع هیچ مقام دیگری نباشند .

چاره دیگری که برای کمک به قانون اندیشیده شد محدودیت مدت زمامداری یا چرخش قدرت است زیرا قدرت چون درخت است که هرچه از عمرش بگذرد ریشه هایش عمیقتر میشوند و در مقابل جابجایی مقاومت میکند پس نباید اجازه داد زمامدار آنقدر بر مسند قدرت بماند که ریشه بدواند !نام این سبک حکومت را جمهوری گذاشتند که تکامل یافته همان حکومت مشروطه است به عبارت دیگر جمهوری مشروطه تر از مشروطه است !

شاید در ابتدا تصور میشد که تدوین کتاب قانون ، تفکیک قوا و محدودیت مدت زمامداری برای پیشگیری از فساد ناشی از قدرت کافی است ولی با گذشت زمان بر تجربه بشر افزوده شد و متوجه شد که باز باید برای مهار قدرت چاره بیشتری اندیشید  آزادی انتقاد از طریق  بیان و قلم و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت از طریق احزاب و تشکلهای سیاسی همه و همه تلاشهایی است برای کنترل اسب سرکش قدرت و کمک به حاکمیت قانون  همه این اقدامات را میتوان در مجموع تلاش برای حکومت مشروطه خواند ولی کلام آخر اینکه مادامی که تربیت (کنترل از درون )نباشد این اقدامات به نتیجه نهایی نخواهند رسید !             

برچسب ها: مشروطه
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
ایران
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۴
comment
0
0
comment احسنت برتیوریسین بزرگ جمال درویش
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار