جنبش عدم تعهد و چند پیام

با پایان یافتن کنفرانس غیرمتعهدها و کشورهای به اصطلاح مستقل و غیروابسته به دو بلوک شرق و غرب در کشور عزیزمان ایران، هراس و وحشت از خروجی و نتیجه آن در اردوگاه غرب سایه افکنده است.

قبل از شروع اجلاس هم تمام تلاش و ساعی خود را از طریق رسانه های خبری خود بکار گرفته و تقریبا سرخط همه خبرها و تحلیل ها در جهان به این موضوع معطوف شده بود تا یک اجماع جهانی به محوریت ایران به منظور حل مشکلات منطقه که مغایر با خواسته های آنان باشد محقق نشود.

استکبار در این رابطه با فتنه گری و دسیسه های فراوان با تهدید و با تطمیع ، سران جنبش را به عدم شرکت و یا حداقل شرکت در سطح پایین دعوت کرده که قاطبه کشورهای عضو با بی اعتنایی به درخواست امریکا و غرب و اسرائیل در سطح بالا شرکت کردند، گرچه عده ای انگشت شمار از غیرتعهدها بی تعهد که وجودشان قائم به ذات آمریکاست خصوصا برخی از کشورهای مرتجع عرب که همواره مطیع اوامر اربابانشان هستند با شرکت در سطح پایین سعی در تامین خواست آمریکا و اسرائیل را داشتند ولی خبرها حکایت از آن دارد که برگزاری اجلاس در تهران به لحاظ کمی و هم کیفی در نوع خود به نسبت ادوار گذشته بی سابقه و منحصر به فرد بوده است.

با توجه به مباحث مطروحه در کنفرانس ، ذکر چند موضوع ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد و شنیدن آن خالی از لطف نمی باشد.

-1 حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و ایراد سخنرانی شجاعانه معظم له پیرامون موضوعات مختلف جهان و لزوم برخورد بین المللی با زیاده خواهان و چپاولگران و همچنین دفاع همه جانبه و غرور انگیز ایشان از مقاومت مردم فلسطین و تجدید نظر در ساختار ظالمانه سازمان ملل، بار دیگر رویای امپراتوری اسلامی را در اذهان زنده کرد و بر همگان ثابت شد که مقایسه معظم له با سایر رهبران جهان یک قیاس مع الفارق، ناقص و ظالمانه به نظر می رسد. همگی دریافتند که تنها راه نجات ملل و رفع بی عدالتی ها و تبعیض ها تنها با تاسی و پیروی از منویات و رهنمودهای ایشان امکان پذیر خواهد بود. در همین رابطه شایسته است که دستگاه سیاست خارجی با زنده نگه داشتن فضای بوجود آمده با یک دیپلماسی فعال با گذر از معابر قانونی و بین المللی در جهت فراهم آوردن مقدمات رهنمودهای معظم له خصوصا در زمینه تغییر ساختار سازمان ملل تلاش خود را بکارگیرند و تدابیر و راهکارهای قانونی از طریق نهادهای بین المللی در خصوص حذف حق وتو که خود ریشه همه ظلم هاست را با ابزار قدرتمندی همچون کنفرانس غیرتعهدها پیگیری و به نتیجه رسانند.

-2 رئیس جمهور محترم نیز همانند گذشته با شجاعت به بیان مطالب مختلف پرداخت و با اتخاذ مواضع اصولی در خصوص مسائل بین المللی فصل جدیدی از راهکارهای اصولی پیرامون مباحث جهانی مطرح نمود.

در همین راستا لازم است ایشان بعنوان رئیس جدید جنبش از قدرت و ساز و کارهای قانونی که در اختیار دارد جنبش را از حالت انفعال خارج و به یک نهاد قدرتمند بین المللی تبدیل و از این ابزار در جهت تامین خواسته های مشروع اعضاء استفاده نماید. البته انتظار می رسد رئیس جمهور محترم از فرصت بدست آمده استفاده می کرد و موضع رسمی جمهوری اسلامی را در خصوص مسائل منطقه ای خصوصا سوریه، بحرین، جنوب عربستان و همچنین مظلومیت مردم فراموش شده میانمار اعلام می نمود تا بر همگان ثابت گردد که جمهوری اسلایم به چیزی جز حکومت مردم بر مردم فکر نمی کند.

-3 جناب آقای بان کی مون دبیرکل محترم سازمان ملل متاسفانه نتوانست ترس و همچنین ارادت خود را از آمریکا و غرب پنهان نماید و در صحبت های خود با نشخوار کردن مواضع غربی خود به جای محکوم کردن مواردی همچون ترور شخصیت های هسته ای به راحتی از کنار این موضوع گذشت و باردیگر به مبحث غیر اصولی و ملال آور و تکراری و بی ارزش بحث اعتمادسازی پرداخت و خواستار حل مسائل هسته ای ایران گردید.

شایسته بود کسی از این آقا بپرسد که شما دبیرکل سازمان ملل هستید یا نماینده آمریکا و غرب؟ معادله چند مجهولی هسته ای ایران در چارچوب قوانین مشخص ام پی تی مدت هاست حل شده است و کدام مجهول است که تاکنون معلوم نشده است. تعریف شما از حل مباحث هسته ای چیزی جز تعطیل کردن انرژی صلح آمیز هسته ای نیست. به اعتقاد این قلم زمان آن فرا رسیده است که با بی توجهی به این اراجیف هیچ وقتی و هزینه ای و جلسه ای در این خصوص با گروه 1+ 5 برگزار نگردد. زیرا ملت شریف و مسئولین نظام اسلامی و در راس آن رهبر معظم انقلاب اسلامی نیک می دانند که آمریکا و غرب به چیزی کمتر از نابودی جمهوری اسلامی راضی و قانع نیستند و بدانیم که اگر بحث هسته ای را بطور کامل رها نماییم توطئه جدید متولد خواهد شد و بار دیگر از آن همانند پتکی بر سر ما خواهند کوبید. بر کسی روشن نیست که گروه 5 نماینده کدام مرجع و نهاد بین اللملی است که همیشه یک پای ثابت منازعات و کشمکش های جهانی است و به دلایل واهی به کشورهای مستقل لشکرکشی می کند و به بهانه دفاع از مردم ، مردم را به خاک و خون می کشد، آقای بان کی مون بداند با اجرایی کردن اوامر و ایادی غریبش به آلت دست زورمداران تبدیل شده و وجاهت قانونی خود را از دست داده است.

-4 آخرین نکته مربوط به سخنان آقای محمدمرسی رئیس جمهور مصر در کنفرانس است.ایشان قبل از اینکه به ریاست جمهوری مصر انتخاب شود با توجه به مواضع دوگانه بلکه چندگانه و متفاوتش در خصوص مسائل منطقه از جمله ایران و سوریه بشدت از محبوبیت خود در نزد مردم مصر کاست و کسب آرای ضعیف 53 درصد ایشان در انتخابات موید این نظریه است. چقدر زیبا بود که آقای محمد مرسی بداند که مردم ایران پس از انقلاب با 2/98 درصد به نظام جمهوری اسلامی رای مثبت دادند و رهبر معظم انقلاب با چیزی حدود 90 درصد آراء بعنوان رئیس جمهور وقت انتخاب گردید.

آقای مرسی! شما با 53 درصد آراء آن هم در گرما گرم انقلاب رئیس جمهور شدید و بدانید چنانچه واقع گرایانه با مسائل جهانی برخورد ننمایی در لب پرتگاه قرار دارید و هیچ حاشیه امنی برای شما متصور نیست. قطعا با این روند آراء شما را دور بعدی ریزش خواهد داد ، شما که به آزادی ملت ها و برگزاری انتخابات آزاد از طریق آراء عمومی اعتقاد دارید ، بسیار خوب ما هم با شما هم عقیده ایم آیا بهتر نیست به جای تشکیل مکرر جلسات مخالفان دولت سوریه و تشویق آنان به ادامه روند کنونی که چیزی جز فروش تسهیلات بیگانگان و پرکردن جیب استعمارگران نیست، با کمک و جلوگیری از تروریست های وارداتی و آرام کردن فضای کشور سوریه زمینه برگزاری یک انتخابات آزاد را برای مردم سوریه فراهم آورید؟

آقای مرسی دانسته یا ندانسته برای رهایی دروغین مردم سوریه و اجرای دمکراسی با سران دیکتاتور عربستان و قطر هم سفر و هم مسیر گشته ای بدان که مردم این دو کشور حق هیچ اظهار نظری در کشور خود را ندارند و سال هاست با بی توجهی به حقوق اولیه ملت های خود و با قبضه کردن قدرت در دستان خود مردم را از ابتدایی ترین حقوق اولیه خود محروم کرده اند.

جناب آقای مرسی شما با 52 درصد آرا رئیس جمهور شدید به آرامش کشور و ملت سوریه کمک کن تا بدون خشونت و خون ریزی یک انتخاب آزاد و عمومی برگزار شود آن موقع خواهی دید آقای بشار اسد بیش از 52 درصد شما رای خواهد آورد یا نه؟